ماورا

/mAvarA/

مترادف ماورا: آن سو، پشت، فراسو، ورا

برابر پارسی: فراسو، آنسو، فرا

معنی انگلیسی:
beyond, meta-

لغت نامه دهخدا

ماورا. [ وَ ] ( ع اِ مرکب ) درپس و درعقب و ازپی و درپی. ( ناظم الاطباء ). آنچه پس از چیزی باشد. ( از آنندراج ). آنچه در پس چیزی قرار دارد. مابعد. عقب. پشت سر. || آن روی و آن طرف. ( ناظم الاطباء ). || به معنی ماسوا نیز آمده. ( آنندراج ). || برتر. بالاتر. افزون تر :
جهانی کان جهان عاشقان است
جهانی ماورای نار و نور است.
عطار.
پرتو نور از سرادقات جلالش
از عظمت ماورای فکرت دانا.
سعدی.
وصفت کل ملیح کماتحب و ترضی
محامد تو چه گویم که ماورای صفاتی.
سعدی.
بشر ماورای جلالش نیافت
بصر منتهای کمالش نیافت.
سعدی.

فرهنگ فارسی

در پس و در عقب و از پی در پی

فرهنگ عمید

پشت سر، آنچه در پشت چیزی قرار دارد.

مترادف ها

ultra- (پیشوند)
فرا، ماورا، برتر از، ثغور، ماورا حدود، ماورا فضا

پیشنهاد کاربران

واژه پارسی است از فرا
ماورا یه چیزی درون خود انسان که باید بهش باور داشته باشی یعنی اگه انرژی مثبت بهش بدی اتفاق های خوبی می افته برای مثال اگه با جون و دل بگی من هیچوقت بیمار نمیشم واقعا نمیشی یا اگه بهش انرژی منفی بدی مثلا بگی امروز روز خوبی نمیشه واقعا برات بدترین روز میشه
معنای ماورا ، باور کردن آنچه که هستی، انسانی که به حرف خودش باور داشته باشد، واقیعت هر تقدیری قابل تغییر است. آن زمان بیراهه امن میشود، رهروان راه پیدا میکنند، پیروان راهپیمایی می کنند. ماورا بارور شده
...
[مشاهده متن کامل]
باور است . برای مثال آب از آسمان نازل میشود، و در زمین داخل میگردد و ما برای استفاده آن را از درون زمین خارج میکنیم

برگرفته شده از واژه ایرانی " فرا"
اَبَرانسان
- انرژی بیشتر
بعدبیشتر - انرژی بیشتر - اَبَراِنسان
🏴‍☠️🇧🇿🇨🇽🇩🇪🇬🇭🇬🇵🇰🇼🎌
فراسو ، آن سو، ماسوا، برتر
پشت سر - آنسوی دیگر
بالاتر
دنیایی دیگر

بپرس