تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهر حلب در سوریه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تپل ( بیشتر برای اشاره به بچه های کم سن و سال )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای نشان دادن مخالفت استفاده میشه؛ می تونه هم به صورت فعل استفاده بشه و هم به عنوان exclamation: "Boo, liar!" "The audience booed when he gave his s ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حریص، طماع، آزمند، طمع کار: همچنین به صورت استعاری هم استفاده میشه: He is greedy for power. ( او طمع/عطش قدرت دارد ) همچنین رجوع کنید به greed ( =طم ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غایب to vote absentee: غیر حضوری رای دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

When is it due? تا کی وقت داره؟

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودمونی BMW

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

همون �تعرفه� است. ریشه کلمه عربی است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

irreconcilable = ir reconcile able غیر قابل سازش، غیر قابل آشتی، سازش ناپذیر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

deception یعنی فریب دادن، گول زدن. از فعل deceive میاد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

nay وyea به معنای خیر و آری هستند. در موقعیت های رسمی استفاده میشن مثلا آرای مجلس قانون گذار، رفراندوم و. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در عجب ام که چرا کسی اشاره نکرده. score به معنای عدد 20 هم هست: Scores of civilians were killed or wounded. ( بیست ها ( ! ) غیرنظامی مجروح یا کشته شد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دشمن. هم معنیش enemy متضادش friend یا ally.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنباده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خبر، غافل هم معنی هاش unaware و oblivious

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پریز برق معادلش میشه socket این کلمه در انگلیسی بریتیش استفاده میشه در انگلیسی آمریکایی میگن outlet.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

quagmire به معنای لجن زار یا "گنداب" هست. مجازا به معنای ورطه یا موقعیت سخت و دشوار هست. همچنین اسم یکی از شخصیت های سریال Family Guy.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر به عنوان verb باشه، قیام کردن، انقلاب کردن: Nationalist revolted against the foreign authority and established their own government. اگر به عنوا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

butter در butterface به معنی کره نیست! butterface در واقع مخفف "but her face" هست. برای توصیف دختری به کار میره که همه چیزش قشنگ و زیباست but her fac ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به مبارزه طلبیدن؛ تحدی: Aaron Burr challenged Alexander Hamilton to a duel.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

people جمع person هست ( persons رسمیه و هر جایی نباید ازش استفاده کرد ) ؛ برای همین علاوه بر "مردم"، "آدمها"، "افراد"، "اشخاص"، "انسانها" و. . . هم م ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

( انگلیسی آمریکایی ) : حتما؛ با کمال میل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

فولکلور؛ باور های عامیانه * اولین l تلفظ نمی شه!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بادنمای کیسه ای که توی فرودگاه ها برای تعیین جهت باد ازش استفاده می کنن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی کلیش پایان دادن هست: 1. جمع بندی یا پایان دادن به یک مقاله، سخنرانی و. . . "He concluded the speech by dedicating his book to one of his best f ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمق؛ گودی؛ تقعر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

فقط؛ برای تاکید کردن بر اینکه یک چیز اون قدر ها بزرگ یا مهم نیست: Her top cost her a mere 20 dollars. This'll take a mere 10 minutes of your time.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

female معنی مونث میده. توی فارسی گاهی کلمه �زن� به عنوان صفت به کار میره مثلا �رئیس جمهور زن� در این مواقع توی انگلیسی به جای اینکه از woman - که nou ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصیان و سرکشی ( گروهی از مردم به ویژه سربازان یا خدمه کشتی از قدرت های ما فوق ) ؛ به هر یک از این افراد mutineer گفته می شود: " Participants of the u ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

انگلیسی آمریکایی: وثیقه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اگر دینی orthodox باشه، یعنی سنتی تره و سختگیرانه تر هست. همچنین اصطلاحات زیر رو در نظر بگیرید: Orthodox Christianity: مسیحیت ارتدکس Orthodox Judaism ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معناهاش که به صورت noun استفاده میشه: راه حل، روش و هم معنی means یا step هست. توی فارسی "اقدام" هم میشه ترجمش کرد: The government took many ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pejorative بیشتر برای توصیف کلامتی/اصطلاحاتی استفاده میشه که برای مخالفت کردن یا توهین کردن استفاده میشن: "Tree - hugger is a pejorative term for an ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خبرچین، آنتن ( عامیانه )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

از ریشه اش معنیش مشخص میشه: کسی که عشقی و از روی علاقه پی حرفه ای رو میگیره و شغل دائمی و اصلیش ش نیست. در نتیجه ممکنه بی تجربه هم باشه.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معافیت ( با حرف اضافه from استفاده میشه ) . مثال: Students with a high qualification in chemistry have an exemption from this course.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. شرم و حیا 2. متواضع بودن، خاکی بودن، برای تعریف کردن از کسی استفاده میشه: You're being too modest. ( شکست نفسی می فرمایید. )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش منشی، راست کرداری، آدم حسابی بودن، صادق و راستگو بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادرار کردن ( کلمات کودکانه ) : Do you need a wee - wee?

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شکنجه ( n. ) : torture chamber He revealed the secret under torture. شکنجه کردن ( v. ) : The prisoner was tortured to death.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

محروم کردن کسی از چیزی ( از حرف اضافه of استفاده میشه همراه با این فعل ) : The regime always deprived its own people of their fundamental rights.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیونه عیسی مسیح، کسی که به شدت به دین مسیحیت اعتقاد داره و به شدت مذهبیه. این اصطلاح برای مسخره کردنش استفاده میشه. I didn't know Quagmire's mom is ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

so - called تحت اللفظی یعنی "آنگونه که گفته میشود". زمانی استفاده میشه که فرد می خواد از یک اصطلاحی/کلمه ای استفاده کنه که خودش قبول نداره یا مناسب ن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعرض جنسی. معادل sexual abuse: She reported to the police that she used to be molested by one of her classmates.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قله کوه. هم معنی ها: top mountaintop summit

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dub مخفف double هست به معنای دوبله کردن ( تحت اللفظی یعنی دوبل کردن، جفت کردن، دو تا کردن ) . در فارسی هم کلمه "دوبله" - که فرانسوی هست - با این کلمه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افتضاحی، بدرد نخوری.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

As the saying goes, "Don't count your chickens before they're hatched. " یعنی به قول معروف. . .