پیشنهادهای عباس (٢٤٨)
شهر حلب در سوریه
تپل ( بیشتر برای اشاره به بچه های کم سن و سال )
برای نشان دادن مخالفت استفاده میشه؛ می تونه هم به صورت فعل استفاده بشه و هم به عنوان exclamation: "Boo, liar!" "The audience booed when he gave his s ...
حریص، طماع، آزمند، طمع کار: همچنین به صورت استعاری هم استفاده میشه: He is greedy for power. ( او طمع/عطش قدرت دارد ) همچنین رجوع کنید به greed ( =طم ...
غایب to vote absentee: غیر حضوری رای دادن
When is it due? تا کی وقت داره؟
خودمونی BMW
همون �تعرفه� است. ریشه کلمه عربی است
irreconcilable = ir reconcile able غیر قابل سازش، غیر قابل آشتی، سازش ناپذیر
deception یعنی فریب دادن، گول زدن. از فعل deceive میاد.
nay وyea به معنای خیر و آری هستند. در موقعیت های رسمی استفاده میشن مثلا آرای مجلس قانون گذار، رفراندوم و. . .
در عجب ام که چرا کسی اشاره نکرده. score به معنای عدد 20 هم هست: Scores of civilians were killed or wounded. ( بیست ها ( ! ) غیرنظامی مجروح یا کشته شد ...
دشمن. هم معنیش enemy متضادش friend یا ally.
سنباده
بی خبر، غافل هم معنی هاش unaware و oblivious
پریز برق معادلش میشه socket این کلمه در انگلیسی بریتیش استفاده میشه در انگلیسی آمریکایی میگن outlet.
quagmire به معنای لجن زار یا "گنداب" هست. مجازا به معنای ورطه یا موقعیت سخت و دشوار هست. همچنین اسم یکی از شخصیت های سریال Family Guy.
اگر به عنوان verb باشه، قیام کردن، انقلاب کردن: Nationalist revolted against the foreign authority and established their own government. اگر به عنوا ...
butter در butterface به معنی کره نیست! butterface در واقع مخفف "but her face" هست. برای توصیف دختری به کار میره که همه چیزش قشنگ و زیباست but her fac ...
به مبارزه طلبیدن؛ تحدی: Aaron Burr challenged Alexander Hamilton to a duel.
people جمع person هست ( persons رسمیه و هر جایی نباید ازش استفاده کرد ) ؛ برای همین علاوه بر "مردم"، "آدمها"، "افراد"، "اشخاص"، "انسانها" و. . . هم م ...
( انگلیسی آمریکایی ) : حتما؛ با کمال میل
فولکلور؛ باور های عامیانه * اولین l تلفظ نمی شه!
بادنمای کیسه ای که توی فرودگاه ها برای تعیین جهت باد ازش استفاده می کنن
معنی کلیش پایان دادن هست: 1. جمع بندی یا پایان دادن به یک مقاله، سخنرانی و. . . "He concluded the speech by dedicating his book to one of his best f ...
عمق؛ گودی؛ تقعر
فقط؛ برای تاکید کردن بر اینکه یک چیز اون قدر ها بزرگ یا مهم نیست: Her top cost her a mere 20 dollars. This'll take a mere 10 minutes of your time.
female معنی مونث میده. توی فارسی گاهی کلمه �زن� به عنوان صفت به کار میره مثلا �رئیس جمهور زن� در این مواقع توی انگلیسی به جای اینکه از woman - که nou ...
عصیان و سرکشی ( گروهی از مردم به ویژه سربازان یا خدمه کشتی از قدرت های ما فوق ) ؛ به هر یک از این افراد mutineer گفته می شود: " Participants of the u ...
انگلیسی آمریکایی: وثیقه
اگر دینی orthodox باشه، یعنی سنتی تره و سختگیرانه تر هست. همچنین اصطلاحات زیر رو در نظر بگیرید: Orthodox Christianity: مسیحیت ارتدکس Orthodox Judaism ...
یکی از معناهاش که به صورت noun استفاده میشه: راه حل، روش و هم معنی means یا step هست. توی فارسی "اقدام" هم میشه ترجمش کرد: The government took many ...
pejorative بیشتر برای توصیف کلامتی/اصطلاحاتی استفاده میشه که برای مخالفت کردن یا توهین کردن استفاده میشن: "Tree - hugger is a pejorative term for an ...
خبرچین، آنتن ( عامیانه )
از ریشه اش معنیش مشخص میشه: کسی که عشقی و از روی علاقه پی حرفه ای رو میگیره و شغل دائمی و اصلیش ش نیست. در نتیجه ممکنه بی تجربه هم باشه.
معافیت ( با حرف اضافه from استفاده میشه ) . مثال: Students with a high qualification in chemistry have an exemption from this course.
1. شرم و حیا 2. متواضع بودن، خاکی بودن، برای تعریف کردن از کسی استفاده میشه: You're being too modest. ( شکست نفسی می فرمایید. )
خوش منشی، راست کرداری، آدم حسابی بودن، صادق و راستگو بودن
ادرار کردن ( کلمات کودکانه ) : Do you need a wee - wee?
شکنجه ( n. ) : torture chamber He revealed the secret under torture. شکنجه کردن ( v. ) : The prisoner was tortured to death.
محروم کردن کسی از چیزی ( از حرف اضافه of استفاده میشه همراه با این فعل ) : The regime always deprived its own people of their fundamental rights.
دیونه عیسی مسیح، کسی که به شدت به دین مسیحیت اعتقاد داره و به شدت مذهبیه. این اصطلاح برای مسخره کردنش استفاده میشه. I didn't know Quagmire's mom is ...
so - called تحت اللفظی یعنی "آنگونه که گفته میشود". زمانی استفاده میشه که فرد می خواد از یک اصطلاحی/کلمه ای استفاده کنه که خودش قبول نداره یا مناسب ن ...
تعرض جنسی. معادل sexual abuse: She reported to the police that she used to be molested by one of her classmates.
قله کوه. هم معنی ها: top mountaintop summit
dub مخفف double هست به معنای دوبله کردن ( تحت اللفظی یعنی دوبل کردن، جفت کردن، دو تا کردن ) . در فارسی هم کلمه "دوبله" - که فرانسوی هست - با این کلمه ...
افتضاحی، بدرد نخوری.
As the saying goes, "Don't count your chickens before they're hatched. " یعنی به قول معروف. . .