pejorative

/pəˈdʒɔːrətɪv//pɪˈdʒɒrətɪv/

معنی: تحقیر امیز، واژه تحقیری، تنزل دهنده
معانی دیگر: (در مورد واژه هایی که دارای معنی بد شده اند) بدچم، بد معنی، دارای معنی منفی، (واژه) ناسزا، نا شایسته، زشت، ناپسند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: acting or tending to create a negative impression; disparaging; demeaning.
متضاد: complimentary
مشابه: derogatory

- Some women don't wish to be called "girls" and consider the term pejorative.
[ترجمه amh021] بعضی بانوان دوست ندارند دختر نامیده شوند و تحقیر آمیز در نظر گرفته شوند.
|
[ترجمه گوگل] برخی از زنان مایل نیستند که آنها را "دختر" خطاب کنند و این اصطلاح را تحقیر آمیز می دانند
[ترجمه ترگمان] برخی از زنان نمی خواهند آن ها را \"دختران\" بنامند و واژه \"pejorative\" را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: pejoratively (adv.)
• : تعریف: a disparaging or demeaning suffix, word, or phrase.

جمله های نمونه

1. nowadays the word "poetaster" has become pejorative
واژه ی "poetaster" امروزه معنی منفی دارد.

2. the word "abnormal" is a bit pejorative but the word "paranormal" is not
واژه ی "abnormal" کمی بد چم است ولی واژه ی "paranormal" اینطور نیست.

3. in referring to our enemies, we should not use pejorative words
ما نباید در اشاره به دشمنان خود واژه های زشت به کار ببریم.

4. ' Swot 'is a pejorative term for someone who studies a lot.
[ترجمه حسین کتابدار] اطلاق اصطلاح"خرخوان" به کسی که زیاد درس می خواند، تعبیر توهین آمیزی است.
|
[ترجمه گوگل]"سوات" یک اصطلاح تحقیر آمیز برای کسی است که زیاد مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]swot یک واژه pejorative برای کسی است که خیلی مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'm using the word 'academic' here in a pejorative sense.
[ترجمه گوگل]من در اینجا از کلمه "آکادمیک" به معنای تحقیر آمیز استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]من از کلمه آکادمیک اینجا در یک حس pejorative استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Permissiveness is used almost universally as a pejorative term.
[ترجمه حسین کتابدار] در مجموع، استفاده از کلمه ولنگاری تقریبا یک اصطلاح توهین آمیز است.
|
[ترجمه گوگل]مجاز بودن تقریباً به عنوان یک اصطلاح تحقیرآمیز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]permissiveness تقریبا به طور جهانی به عنوان یک عبارت pejorative استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And so it acquired its contemporary, pejorative connotation of idle chatter.
[ترجمه گوگل]و بنابراین مفهوم معاصر و تحقیرآمیز خود را از پچ پچ های بیهوده به دست آورد
[ترجمه ترگمان]و به این ترتیب این واژه جدید و واژه تحقیرآمیز را به زبان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The psychiatric model added other, more pejorative, associations with overweight.
[ترجمه گوگل]مدل روان‌پزشکی ارتباط‌های تحقیرآمیز دیگری با اضافه وزن اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]مدل روانی دیگر، pejorative، associations با اضافه وزن را اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Professor Lockwood said it was a "pejorative name" because what happened during the Maunder Minimum "was actually nothing like an ice age at all".
[ترجمه گوگل]پروفسور لاک‌وود گفت که این یک «نام تحقیرآمیز» است، زیرا اتفاقی که در طول حداقل Maunder افتاد «در واقع اصلاً شبیه عصر یخبندان نبود»
[ترجمه ترگمان]پروفسور لاک وود گفت که این نام \"pejorative\" است زیرا آنچه در طی the رخ داد در واقع چیزی شبیه به عصر یخ بندان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Isn't there a suggestion that "poetess" is slightly pejorative?
[ترجمه گوگل]آیا پیشنهادی وجود ندارد که «شاعره» کمی تحقیر آمیز باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا پیشنهادی وجود دارد که \"poetess\" کمی pejorative است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Soldiers invent "mildly pejorative terms" to help them blow off steam, Adams says.
[ترجمه گوگل]آدامز می‌گوید، سربازان برای کمک به آنها «اصطلاحات خفیف تحقیرآمیز» را ابداع می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آدامز می گوید: سربازان \"عبارات ملایم\" اختراع می کنند تا به آن ها کمک کند بخار را منفجر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many Saudis reject the term "Wahhabism" as pejorative; they regard Wahhab's ideas as Islam itself, properly interpreted, and they argue that no other label is required.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سعودی ها اصطلاح "وهابیت" را به عنوان توهین آمیز رد می کنند آنها عقاید وهاب را خود اسلام می دانند که به درستی تفسیر شده است و استدلال می کنند که هیچ برچسب دیگری لازم نیست
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سعودی ها این اصطلاح وهابیت را \"وهابیت\" می دانند؛ آن ها عقاید عبدالوهاب را خود اسلام می دانند، و استدلال می کنند که هیچ برچسب دیگری لازم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Make sure students realise that 'fat' is an unflattering or pejorative word.
[ترجمه علی] مطمئن شوید که دانش آموزان متوجه می شوند که �چاق� یک کلمه ناخوشایند یا تحقیرآمیز است
|
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که دانش‌آموزان متوجه می‌شوند که «چربی» یک کلمه ناخوشایند یا تحقیرآمیز است
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که دانش آموزان تشخیص دهند که چربی یک کلمه ناخوشایند یا pejorative است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I agree I am ambitious, and I don't see that as a pejorative term.
[ترجمه گوگل]موافقم که جاه طلب هستم و این را اصطلاحی تحقیرآمیز نمی دانم
[ترجمه ترگمان]من موافقم که من جاه طلب هستم، و این را به عنوان یک عبارت pejorative نمی بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For hard-line Republicans, the word 'liberal' had become a pejorative term.
[ترجمه گوگل]برای جمهوری خواهان تندرو، کلمه "لیبرال" به یک اصطلاح تحقیر آمیز تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]برای جمهوری خواهان سخت، واژه لیبرال به یک دوره pejorative تبدیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحقیر امیز (صفت)
contemptuous, pejorative, humiliating

واژه تحقیری (صفت)
pejorative

تنزل دهنده (صفت)
pejorative

انگلیسی به انگلیسی

• vilifying, disrespectful, scornful; declining, depreciatory; changing for the worse, calumniatory
a pejorative word or expression is one which expresses criticism of someone or something; a formal word.

پیشنهاد کاربران

تحقیرآمیز
( ممکنه با condescending هم همراه بشه و مفهوم "نگاه بالا به پایین" داشته باشه )
pejorative بیشتر برای توصیف کلامتی/اصطلاحاتی استفاده میشه که برای مخالفت کردن یا توهین کردن استفاده میشن:
"Tree - hugger is a pejorative term for an environmentalist. "
دارای تداعی منفی، بد معنا، توهین آمیز
نادرست یا ناشایست
دَری وری
pejorative = نادرست
pejoratively = بصورت نادرست
pejorative ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: تنزلی
تعریف: مربوط به تنزل معناییتنش
تحقیر آمیز
توهین آمیز , زشت
# fat'' is a pejorative word"
# We should not use pejorative words
# Some women don't wish to be called "girls" and consider the term pejorative
انتقاد کردن. Criticism
شماتت آمیز

بپرس