contagion

/kənˈteɪdʒən//kənˈteɪdʒən/

معنی: سرایت، واگیری، ناخوشی واگیر
معانی دیگر: (پزشکی) سرایت، همه گیری، شیوع، بیماری همه گیر، بیماری واگیر(دار)، بیماری مسری، (در مورد افکار و عقاید و مد و رسم و غیره) پراکنش، شایع شدگی، رسم، هرچیز شایع (و زودگذر)، مد، عامل بیماری همه گیر (مثلا ویروس یا ترکیزه)، خاصیت همه گیری، طب واگیری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the spreading of a disease by contact or close association.

- Fearing contagion, officials quarantined the sick passengers upon their arrival.
[ترجمه گوگل] مسئولان از ترس سرایت، مسافران بیمار را در بدو ورود قرنطینه کردند
[ترجمه ترگمان] مسئولان پس از بیم از سرایت، مسافران بیمار را به محض ورود خود قرنطینه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the disease so spread.

(3) تعریف: a harmful and spreading influence.

- Violence became a contagion.
[ترجمه گوگل] خشونت به یک واگیر تبدیل شد
[ترجمه ترگمان] خشونت مسری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: the rapid spreading, as of an emotion or idea, in a group or culture.

- the contagion of scientific curiosity
[ترجمه گوگل] سرایت کنجکاوی علمی
[ترجمه ترگمان] بیماری کنجکاوی علمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a contagion of fear
همه گیری وحشت

2. direct contagion
واگیری مستقیم

3. the contagion spread fast
بیماری همه گیر زود پراکنده شد.

4. There is no risk of contagion.
[ترجمه گوگل]خطر سرایت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]خطر آلودگی در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The danger of contagion is very small.
[ترجمه گوگل]خطر سرایت بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]خطر آلودگی خیلی کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The doctor says there's no chance/danger of contagion.
[ترجمه گوگل]دکتر می گوید هیچ شانس/خطر سرایتی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]دکتر می گوید که هیچ شانسی در خطر آلودگی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the past, an honor system prevented this contagion of broken trust.
[ترجمه گوگل]در گذشته، یک سیستم افتخاری از این سرایت اعتماد شکسته جلوگیری می کرد
[ترجمه ترگمان]در گذشته، یک سیستم افتخار مانع این بیماری of شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The contagion spread slowly at first, almost unnoticed.
[ترجمه گوگل]این بیماری در ابتدا به آرامی و تقریباً بدون توجه گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]سرایت بیماری در ابتدا به آرامی گسترش یافت، تقریبا بدون جلب توجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If it were quarantined, the contagion would stop.
[ترجمه گوگل]اگر قرنطینه می شد، سرایت متوقف می شد
[ترجمه ترگمان]اگر او را قرنطینه می کردند، بیماری متوقف می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A liquid talisman against a new brand of contagion.
[ترجمه گوگل]طلسم مایع در برابر یک نام تجاری جدید از سرایت
[ترجمه ترگمان]یه طلسم مایع در برابر یه نوع جدید بیماری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "It's more of the contagion fear that's been gripping markets for months now," said John Doyle, strategist at Tempus Consulting in Washington.
[ترجمه گوگل]جان دویل، استراتژیست در شرکت مشاوره تمپوس در واشنگتن می گوید: «این بیشتر ترس از سرایتی است که ماه هاست بازارها را در بر گرفته است
[ترجمه ترگمان]جان دویل، استراتژیست در مشاوره Tempus در واشنگتن گفت: \" این بیشتر ترس از سرایت است که ماه ها است که بازارها را فرا گرفته است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Contagion effect is the key problem of the Banking Systemic Risk ( BSR ).
[ترجمه گوگل]اثر سرایت مشکل کلیدی ریسک سیستمیک بانکی (BSR) است
[ترجمه ترگمان]اثر contagion، مشکل اصلی بانکداری و ریسک سیستمیک است (bsr)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Other euro - area members could suffer contagion as markets bet on further defaults.
[ترجمه گوگل]با شرط بندی بازارها بر روی نکول بیشتر، سایر اعضای منطقه یورو ممکن است از سرایت رنج ببرند
[ترجمه ترگمان]سایر اعضای منطقه یورو ممکن است سرایت آن را تحمل کنند زیرا بازارها روی defaults بیشتر شرط بندی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nevertheless, Greece's problems have raised concerns of contagion across the euro - zone periphery.
[ترجمه گوگل]با این وجود، مشکلات یونان نگرانی هایی را در مورد سرایت در سراسر منطقه یورو ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، مشکلات یونان نگرانی ها در مورد سرایت در سراسر منطقه یورو را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرایت (اسم)
transmission, penetration, permeation, contagion, infection, contagious influence

واگیری (اسم)
virulence, contagion, mimesis

ناخوشی واگیر (اسم)
contagion

تخصصی

[بهداشت] سرایت

انگلیسی به انگلیسی

• spreading of a disease from one individual to another; infectious disease; rapidly spreading influence (i.e. fear or doctrine)
contagion is the spreading of disease, caused by someone touching another person who is already infected by the disease; a formal word.
a contagion is a disease that is spread through contact between people; an old-fashioned use; a formal word.
you can also use contagion to refer to the spreading of bad or unacceptable ideas, attitudes, or feelings among a group of people; a formal word.

پیشنهاد کاربران

contagion:سرایت
contagious: مسری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : contagion
✅️ صفت ( adjective ) : contagious
✅️ قید ( adverb ) : contagiously
contagion ( علوم سلامت )
واژه مصوب: سرایت 1
تعریف: انتقال عفونت ازطریق تماس مستقیم یا انتشار قطرک ها یا اشیای آلوده
⁦✔️⁩ ( بیماری ) همه گیری،
شیوع
Sunac China Holdings Ltd
Chinese developer Sunac seeks to avoid Evergrande 💥contagion
Hong Kong - listed group denies asking government for liquidity relief and buys back $34m of its bonds
سرایت
شیوع
بلا، مصیبت
آفت، عفونت

بپرس