تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکدستی، همگنی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سبقت گرفتن، جلو زدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در ریاضیات: سِکانت با نماد sec: برابر 1/cos

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریاضیات: صفحه

پیشنهاد
٠

فضولی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرسشگر: inquiring mind: ذهن پرسشگر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلسه احضار ارواح

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنای این کلمه نامتعارف میشه. اما نکته اینجاست که این کلمه غالبا بار معنایی مثبت داره و اشاره به خلاقیت و نوآوری و مفاهیم از این دست داره.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بچه بی تربیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"با موهبت" نزدیک ترین معادل این کلمه در زبان فارسی است. موهبت به معنای بخشش و دهش هست و به کلمه gift مرتبطه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعضی مواقع معنی باهوش، مستعد، نخبه و. . . میده. برای مثال an able child یعنی کودک مستعد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی بیمه نامه هم میده: You should check your policy to see if you're covered for flood damage.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سختگیرانه، سخت گیر ( بار معنایی مثبت دارد ) ؛ با دقت، دقیق: rigorous standards of accuracy ( استاندارد های سختگیرانه صحت سنجی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل، به معنای پهنه بندی است: The former dockyard has been zoned for industrial use.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a social organization for female students at some U. S. colleges انجمن ( کلاب ) "خواهری": متشکل از دانشجوهای دختر در بعضی از دانشگاه های آمریکایی. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر از معنی استخدام کردن کسی، معنی استفاده کردن از چیزی هم میده. این کاربرد رسمی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه در اصل از فعل لاتین facilis میاد به معنای "سهولت در انجام دادن کاری" است. یک معنی که کمتر بهش توجه میشه ( غیر از معنی "تاسیسات" که دوستان اش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هر حال

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فنلاندی. برخلاف Finnish این کلمه noun هست.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

bartender همون جور که دوستان اشاره کردند، اشاره به متصدی یک بار ( میخانه ) دارد. basista ( باریستا ) از طرفی دیگر، اشاره به کسی دارد که در یک کافه کا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

two - faced

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میشه به جای at all ازش استفاده کرد. یعنی اصلا و به هیچ وجه. کاربردش بیشتر برای تاکید هست و حتما بعد از یک جمله منفی میاد. He has no respect for auth ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیاه کلزا ( Brassica napus ) . همچنین به آن oilseed rape، rapeseed و یا canola گفته می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

"a man who is the customer of a prostitute" به مشتری روسپی ها گفته می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ این کلمه به صورت /هایست/ درست است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسکن دولتی خانه ها یا آپارتمان های ارزان قیمت ( و معمولا کوچک و بی کیفیت ) که از بودجه دولت برای قشر کم درآمد ساخته می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

part of speech

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان gym است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دچار بیماری یا کسالت زده. در مورد ریشه این اصطلاح معروفه که دریانوردی که حالش بد می شد رو می فرستادن زیر عرشه کشتی از این رو " زیر آب و هوا" بالا قر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

غیر از معنی معلول که دوستان قبلا اشاره کردند، معنای "ویژه معلولین" هم میده: disabled parking spot ( محل پارک ویژه معلولین ) The library does not hav ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطابق دیکشنری کمبریج، در انگلیسی بریتیش به معنای اتوبوس هست و از لحاظ معنایی هیچ فرقی با bus نداره.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطع رابطه: The U. S. severed diplomatic relations with Cuba in 1961. ترجمه: آمریکا در سال 1961 روابط دیپلماتیک خود را با کوبا قطع کرد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملتهب کردن، ایجاد التهاب: Asthma is a chronic condition that inflames the inside walls of the airways. ترجمه: آسم یک بیماری مزمن است که باعث ایجاد ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"چه اهمیتی برای تو داره؟" "Is your knee getting better from the accident?" "What do you care" ترجمه:"زانوت بعد از تصادف داره بهتر میشه؟" "چه اهمیتی ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر به صورت جمع باشه ( hostilities ) ، به معنی جنگ، درگیری و. . . نظامی است: Both sides agreed to cease all hostilities. ( دو طرف توافق کردند به هر گ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه آمدن: Both sides involved in the conflict made some concessions in yesterday's talks. ( دو طرف درگیر نزاع در مذاکرات دیروز [از برخی از مطالبات ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا که، چون: He was unusual as a supervisor in that he didn't try to control how the work was done. ( =او به عنوان یک سرپرست مشکوک بود چراکه برای کنت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اتاق زیرشیروانی. هم معنیش میشه attic. البته در انگلیسی آمریکایی به طبقه بالایی یک ساختمان هم گفته می شود. ( "an upper floor or room" )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Reading: شهری در انگلستان. تلفظ به صورت "رِدینگ".

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

چند تا معنی داره: 1. ساختن آبجو. رجوع کنید به brewery به معنای کارخانه آبجوسازی. 2. آبجو 3. دم کردن چای، قهوه، دمنوش و. . . : He brewed some tea for ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حد و حدود تعیین کردن: Police powers are delimited by law. ( محدوده قدرت پلیس توسط قانون تعیین می شود. )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خونریزی، معادل bleeding

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

disability: معلولیت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استخدام کردن ( البته بیشتر در زمینه نظامی به کار میره ) ، سرباز گیری: Even young boys are now being recruited into the army.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرد کردن، اخراج کردن، تبعید کردن: You're banished from out community! ( از جامعه ما طرد شدی! ) They were banished ( = sent out ) from the library fo ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معتاد به الکل

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوکائین ( آمریکایی ) ماریجوانا ( بریتیش )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان توجه کنید که جمع این کلمه radii می باشد. تلفظ به صورت 'رِی - دی - یای'.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

احساس شادمانی ناشی از درد کشیدن دیگران. مثلا وقتی فردی اشتباها روی زمین سر می خورد و بقیه بهش می خندند. یا مثلا وقتی طرفداران یک نامزد در انتخابات ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفاعیات مسیحی، شبیه به علم کلام در اسلام. به کسی که این کار رو میکنه میگن apologist.