secant

/ˈsiːkænt//ˈsiːkənt/

معنی: خط قاطع، قاطع، متقاطع، قطع کننده
معانی دیگر: همبر، (هندسه) خط همبر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a line or line segment that intersects a curve at two or more points.

(2) تعریف: a line segment connecting any two points on a circle.

(3) تعریف: a trigonometric function, the reciprocal of the cosine, that for an acute angle is equal to the ratio of the hypotenuse to the side adjacent to the given angle in any right triangle that incorporates the angle.
صفت ( adjective )
• : تعریف: intersecting.

- a secant curve
[ترجمه گوگل] یک منحنی مقطعی
[ترجمه ترگمان] منحنی secant
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. For single operating parameter units, secant method coupled with a unit simulator is used to search feasible operating conditions implementing the quasi-optimal plan.
[ترجمه گوگل]برای واحدهای پارامتر عملیاتی تک، روش سکانت همراه با شبیه ساز واحد برای جستجوی شرایط عملیاتی امکان پذیر با اجرای طرح شبه بهینه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای واحدهای عملیاتی واحد عملیاتی، روش secant همراه با یک شبیه ساز واحد برای جستجوی شرایط عملیاتی امکان پذیر و اجرای برنامه شبه بهینه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dynamic secant elastic modulus is introduced to analyze the test data, and the results indicate that the dynamic secant elastic modulus-strain curves of all test models are hyperbolic type.
[ترجمه گوگل]مدول الاستیک سکانس دینامیکی برای تجزیه و تحلیل داده‌های آزمون معرفی شده‌است و نتایج نشان می‌دهد که منحنی‌های مدول الاستیک سکانس دینامیکی همه مدل‌های آزمایشی از نوع هذلولی هستند
[ترجمه ترگمان]مدول الاستیک secant دینامیک برای تجزیه و تحلیل داده های تست معرفی می شود و نتایج نشان می دهد که منحنی های کشش - مدول الاستیک K - کرنش تمام مدل های تست نوع hyperbolic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Static secant modulus of rigidity is determined from the torque-twist curve of torsional test.
[ترجمه گوگل]مدول سکونت استاتیک صلبیت از منحنی پیچش گشتاور تست پیچشی تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]مدول الاستیسیته ثابت مقاومت از منحنی پیچ - پیچ در تست پیچشی تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The main blade and the blade angle secant angle precision instrument by the visual display.
[ترجمه گوگل]تیغه اصلی و زاویه تیغه ابزار دقیق سکون توسط صفحه نمایش بصری
[ترجمه ترگمان]تیغه اصلی و زاویه تیغه نشان دهنده ابزار دقیق زاویه به وسیله نمایش بصری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper mainly deals with the secant method used on stiffness matrix.
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً به روش سکانت مورد استفاده در ماتریس سختی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا با روش secant که در ماتریس سفتی استفاده می شود، سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The value of the complement of the secant is called the cosecant.
[ترجمه گوگل]مقدار متمم سکانت را cosecant می گویند
[ترجمه ترگمان]مقدار مکمل of، the نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A secant is defined as line passing through two points of the curve.
[ترجمه گوگل]سکانت به عنوان خطی تعریف می شود که از دو نقطه منحنی عبور می کند
[ترجمه ترگمان]A به صورت خطی که از دو نقطه منحنی عبور می کند تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Value of the complement of the secant, called the cosecant. It is.
[ترجمه گوگل]مقدار متمم سکانت که به آن کوسکانت می گویند این است
[ترجمه ترگمان]ارزش مکمل of، موسوم به cosecant بله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most of us can’t tell our secant from our cotangent.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما نمی‌توانیم سکانس خود را از همتایمان تشخیص دهیم
[ترجمه ترگمان]بیشتر ما نمی توانیم از cotangent خودمان تعریف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The slope of secant drawn from the origin through the point is the average function.
[ترجمه گوگل]شیب سکانس کشیده شده از مبدا تا نقطه تابع میانگین است
[ترجمه ترگمان]شیب of که از مبدا به مبدا کشیده می شود تابع میانگین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper introduced a method which used secant method to iterative operation within the scope of complex number in order to gain root, then painted fractal picture with the calculated result.
[ترجمه گوگل]این مقاله روشی را معرفی می کند که از روش سکانت برای عملیات تکراری در محدوده اعداد مختلط به منظور به دست آوردن ریشه استفاده می کند، سپس تصویر فراکتالی را با نتیجه محاسبه شده ترسیم می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را معرفی کرد که از روش secant برای انجام عملیات تکرارشونده در محدوده عدد مختلط به منظور بدست آوردن ریشه استفاده می کرد و سپس تصویر مقطعی را با نتیجه محاسبه شده نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Value of the complement of the secant, called the cosecant.
[ترجمه گوگل]مقدار متمم سکانت که به آن کوسکانت می گویند
[ترجمه ترگمان]ارزش مکمل of، موسوم به cosecant
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then the numerical results show that new algorithm effectively overcomes the shortcomings of secant method, and evidently improves the convergent speed, convergent range and algorithm stability.
[ترجمه گوگل]سپس نتایج عددی نشان می‌دهد که الگوریتم جدید به‌طور مؤثری بر کاستی‌های روش سکنت غلبه کرده و به وضوح سرعت همگرا، دامنه همگرا و پایداری الگوریتم را بهبود می‌بخشد
[ترجمه ترگمان]سپس نتایج عددی نشان می دهند که الگوریتم جدید به طور موثر بر کاستی های روش secant فایق می آید و ظاهرا سرعت همگرا، دامنه همگرا و ثبات الگوریتم را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results show that fatigue failure criterion of concrete under tensile-compressive stress can be indicated by ultimate attenuation rate of secant modulus.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که معیار شکست خستگی بتن تحت تنش کششی- فشاری را می توان با نرخ تضعیف نهایی مدول سکونت نشان داد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که معیار شکست خستگی بتون تحت فشار فشاری کششی می تواند با نرخ میرایی نهایی مدول secant نشان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The pulse envelope we obtained is a hy - perbolic secant function of time.
[ترجمه گوگل]پوشش پالسی که ما به دست آوردیم یک تابع سکانس هیپربولیک از زمان است
[ترجمه ترگمان]پاکتی که ما بدست آوردیم، تابع hy perbolic - زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط قاطع (اسم)
sec, secant, transverse section

قاطع (صفت)
decisive, definitive, final, decretive, decretory, categorical, overbearing, categoric, crucial, conclusive, incisive, trenchant, secant, magistral, unanswerable

متقاطع (صفت)
transverse, traverse, crisscross, crossover, intersecting, secant

قطع کننده (صفت)
intermittent, secant, hewn, loppy

تخصصی

[نساجی] قاطع - وتر
[ریاضیات] سکانت، قاطع، قطر ظل، متقاطع، خط وتر، قاطع، خط قاطع، متقاطع

انگلیسی به انگلیسی

• straight line that intersects a curve at two or more points (geometry); ratio of the hypotenuse of a right triangle to the side adjacent to a given angle (trigonometry)

پیشنهاد کاربران

secant ( ریاضی )
واژه مصوب: خط قاطع
تعریف: خط قطع‏کنندۀ یک خم|||متـ . قاطع
تابع مثلثاتی
معادل پیشنهادی = وابرسایه

بپرس