پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٣,٤٣١)
( صفت ) متوفی در ( هزاره )
جان نثار - چاکر
سازمان وحدت آفریقا
کسی را سوگند دادن
قسم خورده بودن
به خدا - قسم میخورم
آرامشی در دل جهانی آشوب زده
سالخوردۀ مستمری بگیر
ورق ها علیه او برگشته اند
ورق ها به نفع او برگشته اند
یللی تللی کردن
منگ شدن - قاتی پاتی شدن
خشک کردن یونجه و علوفه
جنگ طلبی
دهان به دهان گشتن
میوه فروشی دوره گرد
مصرانه میگوید که . . .
لقمۀ چرب و نرم
کسی را به دادگاه کشاندن
به امتحانش می ارزد
طوری نشده
به کسی صدمه زدن
( مجازی ) خانه نشین کردن - از کار اخراج کردن
( مجازی ) کلاغه برام خبر آورد که . . .
خدا کند که . . .
کسی را لو دادن
خود را تنها احساس کردن
توجه نکردن به سر و وضع خود
در فقر و تنگدستی
اعصاب کسی را خط خطی کردن
دست کسی تنگ بودن
با اختلاف کمی برنده شدن
با اختلاف کمی باختن
دیگر داشتم فریاد میزدم
این قدر نزدیک و با این حال دست نیافتنی
چیزی را از نزدیک بررسی کردن
یا به بالاترین پیشنهاد یا چیزی در این حدود
تو فقط لب تر کن
چیزی را در جعبه گذاشتن و در آن را میخ کردن
بر ملا کردن دروغ
با میخ زدن - نصب کردن
عضلانی - ورزیده - قوی
فورا - فی المجلس، نقدا
در اوجِ . . . ، در کمالِ . . .
جمعیت ملی حمایت از رنگین پوستان ( در آمریکا )
از باد و باران نهراسیدن
انتخابات میان دوره ای
( مجازی ) آزادی عمل - مجال - فضای حرکت ( هزاره )
جان کندن - عرق ریختن
تا خرخره گرفتاربودن - غرق کار بودن - سخت مشغول بودن