پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٣,٤٣١)
جویایِ
آس و پاس بودن
قدرت داشتن - فرمان دادن
با صدایی لرزان خواندن
اتراق کردن
بحر را در کوزه ریختن
دعوا راه انداختن
هنرپیشۀ درجه یک - برجسته
فضایل زیادی دارد
چیزی محسوب شدن
استحقاق . . . را یافتن - حق برخورداری از . . . را داشتن
لرزه بر اندام کسی افتادن
دلش فرو ریخت.
حمله مغول
سواد زنان
سپاه دانش
لامپ های کم مصرف
جامعه دوستدار محیط زیست
قطع درختان - نابودکردن جنگل
نفت بدون سرب
لایۀ روغنی نشتی از کشتی ها یا محفظه های حامل مواد نفتی و روغنی که سطح آب دریاها یا اقیانوس ها را می پوشاند و آلوده می کند
رئیس شهربانی
دستگیری به حق - دستگیری حین ارتکاب جرم
به صورت ترسناکی پیش چشم کسی ظاهرشدن
چهرۀ تازه ای پیداکردن
رخت عزا درآوردن
دریانورد - ملوان
متوجه چیزی شدن
پذیرای انتقاد بودن
از چیزی دست کشیدن
به چیزی خاتمه دادن - ( شایعه و غیره ) تکذیب کردن
کجا به خاک سپرده شده است؟
صورت کسی مثل لبو سرخ شدن
گشت امداد - جرثقیل پلیس
به کلی شکل عوض کردن - کاملا زیر و رو شدن
تاوان سنگینی پرداختن - عواقب بدی داشتن
شهرت یافتن - مشهورشدن
غرق در خاطرات گذشته
نقشه ای که امتیاز خاصی ندارد - برنامه ای که هیچ چیز چشمگیری ندارد
بردگی - غلامی
بی امان
در شرف چیزی بودن - به چیزی رسیدن - به چیزی شباهت داشتن - در کنار چیزی بودن
فاصله گرفتن از
تناقض گویی
مغایرت ها - اختلاف ها - تضادها
( بیرون از حد فهم کسی بودن، بیرون از حوزه معلومات کسی بودن ) : be beyond /outside one's ken ( فعل ) دانستن - شناختن
تصادفی به چیزی دست یافتن
به بهانۀ - در لفافۀ - در لباس
اندک امیدی
بی رودربایستی - بی ملاحظه