پیشنهادهای Farinaz Soleymani (٢٠٣)
پرداختن به یک مساله
تاثیر گذاشتن بر . . . to influence someone’s attitude or opinion: Her experience as a refugee informs the content of her latest novel.
به معنی جایگزین یا غیر معمول هم می تونن استفاده بشه چیزی که با روشهای مرسوم متفاوت هستش deliberately different from what is usual, expected, or trad ...
منتقدانه انتقادی درباره قضاوت کردن یک اثر هنری معنی دقیق هم میده: بررسی دقیقcritical analysis آنالیز دقیقcritical eye
خیالی
واژه مانند سایر کلمات انگلیسی بسته به متنی که در آن قرار میگیرد معنای متنوعی دارد و تنها معنی نظریه ی فلان فیلسوف را نمی دهد. در متنی که من با آن مو ...
دوستان می خواهید ترجمه هم بگذارید یک ترجمه ای بگذارید که ساده فهم باشه آخه کجای صحبت های روزمره یا حتی تو کتاب ها شما به کلمه روشنیدگی برخوردید؟از چه ...
درونی - غریزی visceral beliefs and attitudes are the result of :strong feelings rather than careful thought his visceral hatred of the ruling cla ...
یکی از معانیش کار مهم، پروژه خطیر/سنگین و پیچیده که توسط یک گروه به انجام می رسد The programme is a joint enterprise with the London Business School ...
یکی از معنایش در جایگاه فعل کنترل کردن یا انتخاب کردن یا تعیین کردن to control or decide the way in which something can happen or exist Synonym : ...
وابسته به حواس پنج گانه relating to or using your senses of sight, hearing, smell, taste, or touch: sensory stimuli such as music
یکی از معانی treatment پرداختن و صحبت کردن راجبه یک موضوع هستش. OF A SUBJECT [uncountable and countable] a particular way of dealing with or talkin ...
گفتمانی
از هم گسیخته
Exercise می تونن معنی عمل یا شرایطی رو بده که یک ویژگی یا نتیجه خاصی رو به دنبال داره مثلاً It’s a pointless exercise این یک عمل بی فایده است. یا B ...
خط سیر سیر تحول ( چیزی )
غم انگیز و فراموش نشدنی sad but also beautiful and staying in your thoughts :for a long time a haunting melody
این phrase به این معنی هست که اتفاق یا موضوعی که داریم راجبش حرف میزنی حتی شدیدتر یا جدی تر از اون چیزی هست که حتی بشه بیانش کرد His performance ...
معنی ارتقاء هم میده when someone moves to a more important or higher position or job: his ascension to the ranks of senior management
مادیت، جنبه مادی، ضرورت، اهمیت A measure of how important a piece of information :is when making a decision The first instruction states that mate ...
مخلص کلام رو گفتن لپ کلام رو گفتن فحوای کلام رو گفتن to get the main ideas or facts from a much larger amount of information
In everyday usage, the state of being present at, and looking at, a show or a spectacle. 2. In film studies, the activity or condition of viewing a f ...
مخاطب گری In everyday usage, the state of being present at, and looking at, a show or a spectacle. 2. In film studies, the activity or condition of v ...
دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی, ابگیر a small lake among mountains
حیات گرا
بحث و اظهار نظر و دیدگاه درباره یک چیز مثلاً نقد فیلم که دیدگاه و نظر متنقد راجبه جوانب مختلف یک فیلم هست ( اینجا معنی منفی نداره، مثلا توی یک نقد ...
( از شدت درد یا شرم ) به خود پیچیدن، پیچ و تاب خوردن، آزرده شدن
to twist your body from side to side violently :especially because you are suffering pain He lay writhing in pain. ( writhe in pain/agony. . . )
در بعضی متون کنده شده هم معنی میده , The stones in the walls appear broken, chiseled . hollowed out دیوارها شکسته، کنده شده و توخالی شده به نظر م ...
کاری را قبول کردن، مسئولیتی به عهده گرفتن تعهد کردن، گرفتن کارگر، هیاهو کردن، تعهد کردن 1. take somebody ↔ on to start to employ someone ⇒ hire: ...
نشانه ی غیر مستقیم از یک احساس یا طرز فکر There were overtones of anger in his voice. مفهوم فرعی وغیره مستقیم با چیزی The decision may have politi ...
حدس زدن، یا پی بردن literary ) to discover or guess something ) Somehow, the children had divined that he was lying. یه جورایی، بچه ها هم حدس زد ...
1. فوق العاده و لذت بخش :very good or enjoyable !That was one radical party last night 2. ( ایده، اعتقاد، رویکرد ) ساختارشکن، بدیع بسیار نو و مت ...
تابو شکنی
being or feeling different in appearance or character from what is familiar, expected, or generally accepted: In the film, he is able to depict the s ...
جبران خسارت، تصحیح، التیام، دوباره پوشیدن، جبران کردن، فریادرسی در حوزه مهندسی: اصلاح کردن :to correct something that is wrong or unfair . Little ...
Thrustبعنوان فعل به معنای تحمیل شدن هست if something is thrust upon you, you are forced to accept it even if you do not want it: She never enjoye ...
خارجی کردن، ظاهری ساختن، وجودخارجی، واقعیت خارجی قائل شدن ( برای ) وجودخارجی دادن ( به ) ، صورت ظاهردادن ( به ) ، نمودارساختن Showing, demonstrati ...
ناپایداری، نااستواری، بی ثباتی، عدم ثبات 1. when a situation is not certain because there is :the possibility of sudden change the instability ...
شکل جسمانی و انسانی یافته ی یک صفت مثلا فلانی تجسم عدالت هست مثال One survivor described his torturers as devils incarnate. یکی از نجات یافتگان شکن ...
استبداد، چیزی که آزادیتون رو برای انجام کاری که میخواهید انجام بدین محدود کنه something in your life that limits your freedom to do things the way y ...
بیانگری زباندار یا معنی دار بودن، اثر بیانگر بودن، اشاره کننده the quality, for example in a musical performance :of showing what someone feels and ...
سرشار از قوا، نیرو و انرژی - شور و نشاط :the quality of being full of energy and force مثال . Durante dances with an impassioned physicality دور ...
در متون سینمایی اولین ترجمه که ترجمه محسن هست می تونه درست باشه �تحریف � Instead of representing the source text ( that is, faithfully depicting it ...
معمولا به طور خسته کننده یا تحمیل آمیز ) موعظه ی اخلاقی کردن تعیین تکلیف کردن اینکه لگی چی غلطه چی درسته درصورتی که طرف مقابل از تو نخواسته که درست ی ...
این واژه دو معنی داره ۱. ادای کسی رو درآوردن یا مهارت تقلید رفتار یک شخصی یا چیزی به منظور سرگرمی یا مسخره کردن ۲. وقتی یک حیوان شبیه صورت یا قسمتی ...
دیگری بودن یک جورایی معنی outsider میده کسی که شبیه یک جماعتی نیست، و بینشون نخودیه غریبه اس، دیگریه و نمی تونه خودشو تو دل اونا جا کنه و وارد جمعسو ...
عجمنده فکر کنم به زبان فارسی پشتو لغتای انگلیسی رو ترجمه می کنه اینم خودش مهارتیه😁
انحطاط، سقوط، زوال، افول، تنزل به جایی پست تر
القا کردن یک ویژگی خاص به یک چیز. تزریق کردن یک ایده به یک چیز ( مثلا یک اثر هنری ) چیزی یا کسی را با یک ویژگی یا احساس آکندن خوب نفوذ کردن، رسوخ ...