1. Wolfe's theories were revolutionary and iconoclastic.
[ترجمه گوگل]نظریه های وولف انقلابی و شمایل شکنانه بود
[ترجمه ترگمان]تئوری های ولف انقلابی و iconoclastic بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His plays were fairly iconoclastic in their day.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه های او در زمان خود نسبتاً نمادین بود
[ترجمه ترگمان] His fairly their iconoclastic iconoclastic were were were iconoclastic iconoclastic iconoclastic iconoclastic iconoclastic iconoclastic iconoclastic were were were were were were were were were were were were were were
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Of course the paper was not totally iconoclastic.
[ترجمه گوگل]البته این مقاله کاملاً نمادین نبود
[ترجمه ترگمان]البته این کاغذ یکی از iconoclastic نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Zinberg was an iconoclastic Harvard drug researcher.
[ترجمه گوگل]زینبرگ یک پژوهشگر مواد مخدر در هاروارد بود
[ترجمه ترگمان]Zinberg یکی از researcher researcher دارویی هاروارد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is tempting to see here an iconoclastic attitude towards male-female roles.
[ترجمه گوگل]وسوسه انگیز است که در اینجا یک نگرش شمایل شکنانه نسبت به نقش های مرد و زن مشاهده شود
[ترجمه ترگمان]دیدن این که در اینجا نگرش iconoclastic نسبت به نقش های زن و مرد وجود دارد وسوسه کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As a pastor he was diligent and although iconoclastic, he defended the clergy against outside attack.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کشیش کوشا بود و اگرچه شمایل شکن بود، اما از روحانیون در برابر حملات خارجی دفاع کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کشیش سخت کوش بود و اگرچه iconoclastic، از روحانیان در برابر حمله خارجی دفاع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their memories emphasise his intrepid, iconoclastic, and freedom-loving wilfulness.
[ترجمه گوگل]خاطرات آنها بر ارادهی شجاع، نمادین و آزادیخواه او تأکید میکند
[ترجمه ترگمان]memories بر wilfulness intrepid، iconoclastic و آزادی عشق تاکید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It is in its nature neither conservative nor iconoclastic.
[ترجمه گوگل]در ماهیت خود نه محافظه کار است و نه شمایل شکن
[ترجمه ترگمان]در طبیعت آن نه محافظه کار است و نه iconoclastic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I thought he was very handsome, tragic and iconoclastic.
[ترجمه گوگل]فکر می کردم او بسیار خوش تیپ، تراژیک و شمایل شکن است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که اون خیلی خوش قیافه و tragic و iconoclastic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The first performance of the iconoclastic composition caused a tremendous hullabaloo in the audience.
[ترجمه گوگل]اولین اجرای ترکیب شمایل شکن باعث هیاهوی فوق العاده ای در بین تماشاگران شد
[ترجمه ترگمان]اولین اجرای of iconoclastic هرج و مرج شدیدی را در میان حضار به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This artist is an iconoclastic sculptor who also reinvents a whole bestiary in the shape of furniture.
[ترجمه گوگل]این هنرمند یک مجسمه ساز نماد شکن است که همچنین یک باغ کامل را به شکل مبلمان اختراع می کند
[ترجمه ترگمان]این هنرمند، یکی از iconoclastic iconoclastic است که کل bestiary را به شکل اسباب و اثاثه به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His iconoclastic tendencies can get him into trouble.
[ترجمه گوگل]تمایلات شمایل شکنی او می تواند او را به دردسر بیاندازد
[ترجمه ترگمان]یکی از iconoclastic تمایلات اون میتونه اونو به دردسر بندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Their works seem to be bitter, critical, rebellious, iconoclastic, experimental, often absurd, more often misdirected.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد آثار آنها تلخ، انتقادی، سرکش، شمایل شکنانه، تجربی، اغلب پوچ و اغلب به اشتباه هدایت شده است
[ترجمه ترگمان]آثار آن ها به نظر تلخ، منتقد، سرکش، iconoclastic، تجربی، غالبا پوچ، و غالبا بی هدف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. John Kenneth Galbraith, the iconoclastic economist, teacher and diplomat, died Saturday at a hospital in Cambridge, Massachusetts. He was 9
[ترجمه گوگل]جان کنت گالبریت، اقتصاددان، معلم و دیپلمات نماد شکن، روز شنبه در بیمارستانی در کمبریج، ماساچوست درگذشت او 9 ساله بود
[ترجمه ترگمان]جان کنت Galbraith، اقتصاددان iconoclastic، معلم و دیپلمات، روز شنبه در بیمارستانی در کمبریج ایالت ماساچوست فوت کرد او ۹ ساله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید