تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Thrustبعنوان فعل به معنای تحمیل شدن هست if something is thrust upon you, you are forced to accept it even if you do not want it: She never enjoye ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

به معنی جایگزین یا غیر معمول هم می تونن استفاده بشه چیزی که با روشهای مرسوم متفاوت هستش deliberately different from what is usual, expected, or trad ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسته به متنی که درش قرار میگیره ممکنه معنی حالت مزاجی یا موود بده in a good/an ill/a bad humour formal in a good or bad mood out of humour Briti ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نشانه ی غیر مستقیم از یک احساس یا طرز فکر There were overtones of anger in his voice. مفهوم فرعی وغیره مستقیم با چیزی The decision may have politi ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعنوان فعل چندین معنی داره که مکدر شدن/کردن پیچیده و سخت کردن عصبانی شدن یا ناراحت شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مخلص کلام رو گفتن لپ کلام رو گفتن فحوای کلام رو گفتن to get the main ideas or facts from a much larger amount of information

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یکی از معانی treatment پرداختن و صحبت کردن راجبه یک موضوع هستش. OF A SUBJECT [uncountable and countable] a particular way of dealing with or talkin ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گونه ای که. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Exercise می تونن معنی عمل یا شرایطی رو بده که یک ویژگی یا نتیجه خاصی رو به دنبال داره مثلاً It’s a pointless exercise این یک عمل بی فایده است. یا B ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

پرداختن به یک مساله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از هم گسیخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خارو خفیف پست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی ارتقاء هم میده when someone moves to a more important or higher position or job: his ascension to the ranks of senior management

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی ارتقاء هم میده when someone moves to a more important or higher position or job: his ascension to the ranks of senior management

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر عادی، غیر طبیعی، مافوق طبیعی 1. beyond what is usual or normal: He felt possessed of a preternatural strength and fearlessness. 2. strange, my ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to have the same opinion, quality, or experience as someone else Stubbornness was a characteristic he shared with his mother.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موضوع یا حیطه ای که تا کنون به طور جامع و کامل راجعبش مطالعه و بررسی صورت نگرفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شامل گروه بخصوصی relating to or occurring between members of the same species intraspecies competition

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حیات گرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وابسته به حواس پنج گانه relating to or using your senses of sight, hearing, smell, taste, or touch: sensory stimuli such as music

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه مانند سایر کلمات انگلیسی بسته به متنی که در آن قرار میگیرد معنای متنوعی دارد و تنها معنی نظریه ی فلان فیلسوف را نمی دهد. در متنی که من با آن مو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If someone's behaviour is beyond the pale, it is unacceptable : Her recent conduct is beyond the pale. رفتار غیر قابل قبول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

منتقدانه انتقادی درباره قضاوت کردن یک اثر هنری معنی دقیق هم میده: بررسی دقیقcritical analysis آنالیز دقیقcritical eye

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گفتمانی