oration

/ɒˈreɪʃn̩//ɔːˈreɪʃn̩/

معنی: نطق، خطابه، سخن، سخنرانی
معانی دیگر: گفتار، خطبه، فصاحت و بلاغت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a formal, usu. long speech, esp. one given on an important occasion.
مترادف: address, speech
مشابه: declamation, discourse, disquisition, lecture, monologue, panegyric, sermon, talk

- The students listened earnestly to the oration given by the university president at their commencement.
[ترجمه گوگل] دانشجویان با جدیت به سخنان رئیس دانشگاه در آغاز خود گوش دادند
[ترجمه ترگمان] دانشجویان با شور و اشتیاق به سخنرانی که توسط رئیس دانشگاه در شروع آن ها داده شده بود، گوش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an unnecessarily formal or pompous speech.
مترادف: peroration
مشابه: disquisition, lecture, sermon, speech

- I hope we don't have to hear another one of Uncle Mel's orations on the moral corruption of our society!
[ترجمه گوگل] امیدوارم دیگر مجبور نباشیم یکی دیگر از سخنان عمو مل را در مورد فساد اخلاقی جامعه خود بشنویم!
[ترجمه ترگمان] امیدوارم مجبور نباشیم یکی دیگه از داستان های عمو مل رو درباره انحراف اخلاقی جامعه مون بشنوم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He asked for no funeral oration.
[ترجمه Saady] او نمی خواست که هیچ خاکسپاری صورت بگیرد
|
[ترجمه آرین هراتی] او نمی خواست هیچ موعظه در تشیع جنازه صورت بگیرد
|
[ترجمه گوگل]او درخواست نکرد که مراسم خاکسپاری را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]اون از من خواست که یک سخنرانی رسمی براش انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When his oration ended, the rector felt sufficiently relieved to try and figure out what to do.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سخنرانی او به پایان رسید، استاد به اندازه کافی احساس آرامش کرد و سعی کرد بفهمد چه کاری باید انجام دهد
[ترجمه ترگمان]وقتی سخنرانی اش تمام شد، رئیس به اندازه کافی احساس آسودگی کرد و سعی کرد بفهمد چه کار باید بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The funeral oration given by her husband moved everyone deeply.
[ترجمه گوگل]مراسم تشییع جنازه شوهرش همه را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین شوهرش همه را به شدت متاثر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Encyclical funeral oration after carved stone, still stand today east streams Jiang Ancestral Hall Lane.
[ترجمه گوگل]سخنرانی تشییع جنازه پس از سنگ حکاکی شده، هنوز هم ایستاده امروز جریان شرق جیانگ اجدادی هال لین
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین Encyclical که پس از سنگ حکاکی شده بود، همچنان در کنار نهر \"جیانگ Ancestral هال\" قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Carriers participating intra oration of the item may not accept claims resulting from the above conditionacceptance.
[ترجمه گوگل]شرکت‌های مخابراتی شرکت‌کننده در فرآیند ارائه کالا ممکن است ادعاهای ناشی از پذیرش شرط فوق را نپذیرند
[ترجمه ترگمان]حمل کننده های ترکیبی شرکت کننده در این مورد ممکن است ادعاهای مربوط به conditionacceptance بالا را قبول نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was asked to deliver an oration at the meeting.
[ترجمه گوگل]از او خواسته شد در این جلسه سخنرانی کند
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شد سخنرانی خود را در این جلسه برگزار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He delivered an oration on the decline of family values.
[ترجمه گوگل]او در مورد زوال ارزش های خانوادگی سخنرانی کرد
[ترجمه ترگمان]او سخنرانی خود را در مورد کاهش ارزش های خانوادگی ایراد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This was the groundwork of his oration.
[ترجمه گوگل]این زیربنای سخنرانی او بود
[ترجمه ترگمان]این یکی از groundwork سخنرانی او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In his oration he said that he was operating a big plant.
[ترجمه گوگل]او در سخنرانی خود گفت که در حال راه اندازی یک کارخانه بزرگ است
[ترجمه ترگمان]او در سخنرانی خود گفت که او یک کارخانه بزرگ کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Emerson's oration was disjointed.
[ترجمه گوگل]سخنان امرسون از هم گسیخته بود
[ترجمه ترگمان]نطق Emerson از هم گسیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One who an oration.
[ترجمه گوگل]کسی که سخنرانی می کند
[ترجمه ترگمان]یکی که بلاغت سخنرانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Frye was in no mood for Socratic dialogue, and he irritably resumed his oration.
[ترجمه گوگل]فرای حال و هوای گفتگوی سقراطی را نداشت و با عصبانیت سخنرانی خود را از سر گرفت
[ترجمه ترگمان]فرای در حال حاضر تمایلی به گفتگو درباره سقراط نداشت، و با عصبانیت نطق خود را ازسر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On Wednesday, Byrd quoted Cicero and Aristotle in a long oration on the evils of the line-item veto.
[ترجمه گوگل]روز چهارشنبه، برد از سیسرو و ارسطو در سخنرانی طولانی در مورد شرارت وتوی آیتم های خطی نقل قول کرد
[ترجمه ترگمان]در روز چهارشنبه، برد به نقل قول از سیسرون و ارسطو در سخنرانی طولانی درباره مضرات \"حق وتو\" نقل قول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Perhaps this was another part of his very cunning, and well performed oration.
[ترجمه گوگل]شاید این بخش دیگری از سخنرانی بسیار حیله گر و خوب او بود
[ترجمه ترگمان]شاید این هم بخشی دیگر از مکر و well بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نطق (اسم)
address, speech, lecture, utterance, oration, peroration

خطابه (اسم)
address, lecture, oration, sermon, precept, allocution, prelection

سخن (اسم)
word, discourse, speech, utterance, oration, talk, converse, conversation, dialogue, interlocution, rune, leden, locution

سخنرانی (اسم)
speech, lecture, oration, prelection

انگلیسی به انگلیسی

• speech; sermon; public speaking
an oration is a formal public speech; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس