تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of sorts used when something is not a good or typical example of its kind of thing: I had a conversation of sorts with a very drunk man at the bus ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان یه معنی کتابی و فرمال و رسمی این کلمه به درک و به آگاهی رسیدن در مورد چیزی هستش l ( formal ) when you understand something clearly, or w ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

دوستان می خواهید ترجمه هم بگذارید یک ترجمه ای بگذارید که ساده فهم باشه آخه کجای صحبت های روزمره یا حتی تو کتاب ها شما به کلمه روشنیدگی برخوردید؟از چه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجادله مباحثه ( از نوع بیان عقاید مخالف دو طرف بحث و جدل درمورد عقاید مخالف دو طرف بحث )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

( شرح وقایع ) به ترتیب زمانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در شکل کتابی و رسمی دروغ معنی میده بویژه اگر نویسنده یا گوینده نخواد مستقیما اسم دروغ رو بیاره خلاف حقیقت هم معنی میده a lie – used especially whe ...

پیشنهاد
٠

زیر سوال بردن در عقیده کسی شک و تزلزل و تردید ایجاد کردن call ( something ) into question to make people uncertain about whether something is right ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

امتیاز دار، ممتاز Privileged location جایگاه ممتاز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

fulfillment of the biblical prophecy تحقق پیشگویی کتاب مقدس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانی be to به منزله هستش مثلا To search for truth is to court death. جستجوی حقیقت به منزله به استقبال مرگ رفتن هستش.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجسم یافتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

infringe on/upon something to limit someone’s freedom in some way: Some students argued that the rule infringed on their right to free speech. آز ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در متن های سینمایی و بویژه سینمای مدرن به صورت زیر معنی میشه: فاصله گذار جداسازنده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معمولا به طور خسته کننده یا تحمیل آمیز ) موعظه ی اخلاقی کردن تعیین تکلیف کردن اینکه لگی چی غلطه چی درسته درصورتی که طرف مقابل از تو نخواسته که درست ی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

هنجارشکن ( ژانری مربوط به فیلم سازی یا داستان یا هنر که نرم ها و هنجارهای پذیرفته اجتماعی رو می شکنند ) Of or relating to a genre of fiction, film ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معنایش در جایگاه فعل کنترل کردن یا انتخاب کردن یا تعیین کردن to control or decide the way in which something can happen or exist Synonym : ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این واژه دو معنی داره ۱. ادای کسی رو درآوردن یا مهارت تقلید رفتار یک شخصی یا چیزی به منظور سرگرمی یا مسخره کردن ۲. وقتی یک حیوان شبیه صورت یا قسمتی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

In everyday usage, the state of being present at, and looking at, a show or a spectacle. 2. In film studies, the activity or condition of viewing a f ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مخاطب گری In everyday usage, the state of being present at, and looking at, a show or a spectacle. 2. In film studies, the activity or condition of v ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the positions of men and women in society نقش های جنسیتی در جایگاه خانم ها یا جایگاه آقایان بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

نمی دونم معنی تفکیک جنسیتی میده یا نه مرتبط به فقط مردها یا فقط زن ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معیارهای جنسیتی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a particular group of people within a society and their behaviour, beliefs, and activities – often used to show disapproval: the drug subculture of ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی زیرین یا ثانوی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینکه واژه و آوای یک واژه چقدر می تونه شبیه تصویر اون واژه باشه مثلا بُزُرگ اُ بکار رفته درش باعث میشه نفتی این واژه بهتر درک بشه یا kitten بچه گربه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضمن حرکات واشارات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از معنایش بخش های درونی و پنهان یک چیز the recesses of something the inner hidden parts of something: the deep recesses of the cave fears hid ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

تاثیر گذاشتن بر . . . to influence someone’s attitude or opinion: Her experience as a refugee informs the content of her latest novel.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Thrustبعنوان فعل به معنای تحمیل شدن هست if something is thrust upon you, you are forced to accept it even if you do not want it: She never enjoye ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

به معنی جایگزین یا غیر معمول هم می تونن استفاده بشه چیزی که با روشهای مرسوم متفاوت هستش deliberately different from what is usual, expected, or trad ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسته به متنی که درش قرار میگیره ممکنه معنی حالت مزاجی یا موود بده in a good/an ill/a bad humour formal in a good or bad mood out of humour Briti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه ی غیر مستقیم از یک احساس یا طرز فکر There were overtones of anger in his voice. مفهوم فرعی وغیره مستقیم با چیزی The decision may have politi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعنوان فعل چندین معنی داره که مکدر شدن/کردن پیچیده و سخت کردن عصبانی شدن یا ناراحت شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مخلص کلام رو گفتن لپ کلام رو گفتن فحوای کلام رو گفتن to get the main ideas or facts from a much larger amount of information

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یکی از معانی treatment پرداختن و صحبت کردن راجبه یک موضوع هستش. OF A SUBJECT [uncountable and countable] a particular way of dealing with or talkin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به گونه ای که. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Exercise می تونن معنی عمل یا شرایطی رو بده که یک ویژگی یا نتیجه خاصی رو به دنبال داره مثلاً It’s a pointless exercise این یک عمل بی فایده است. یا B ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

پرداختن به یک مساله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از هم گسیخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خارو خفیف پست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی ارتقاء هم میده when someone moves to a more important or higher position or job: his ascension to the ranks of senior management

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی ارتقاء هم میده when someone moves to a more important or higher position or job: his ascension to the ranks of senior management

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر عادی، غیر طبیعی، مافوق طبیعی 1. beyond what is usual or normal: He felt possessed of a preternatural strength and fearlessness. 2. strange, my ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to have the same opinion, quality, or experience as someone else Stubbornness was a characteristic he shared with his mother.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موضوع یا حیطه ای که تا کنون به طور جامع و کامل راجعبش مطالعه و بررسی صورت نگرفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شامل گروه بخصوصی relating to or occurring between members of the same species intraspecies competition

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حیات گرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

وابسته به حواس پنج گانه relating to or using your senses of sight, hearing, smell, taste, or touch: sensory stimuli such as music

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه مانند سایر کلمات انگلیسی بسته به متنی که در آن قرار میگیرد معنای متنوعی دارد و تنها معنی نظریه ی فلان فیلسوف را نمی دهد. در متنی که من با آن مو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If someone's behaviour is beyond the pale, it is unacceptable : Her recent conduct is beyond the pale. رفتار غیر قابل قبول