پیشنهادهای شیرین رضایی (١,٠٥٨)
از همه جهت ضرر و زیان ، دو سر باخت ، دور باطل
تأمل برانگیز
موجب شدن ، مسبب چیزی شدن ، باعث شدن
پوسیده ، کهنه
با این اوصاف ، از این نقطه نظر . . .
وابسته به یک نوع اختلال شخصیت در روانشناسی ( فرد ماکیاولبست قدرت طلب ، حیله گر و بی رحم است و برای رسیدن به اهداف خود اصول اخلاقی را زیر پا میگذارد )
سریع فکر کردن و تصمیم گرفتن
کسب و کار ، شغل
انعطاف پذیری ، تاب آوری
در هر نوبتی ، در هر بار
سوءاستفاده گر ، توهین کننده ، توهین آمیز ( صفت است )
جبران مآفات کردن ، رسیدن به فردی که جلوتر است ( از لحاظ مالی ، تحصیلی ، شغلی و. . . )
سبقت گرفتن
خم به ابرو آوردن
تحت کنترل قرار گرفته
پیرتر ، جلوتر ، کهنه کار تر ، قدیمی تر
موفق ، همه چی تمام
سابقه ی شغلی
در مورد هوش و استعداد و احساس معنی سرشار و قوی میدهد Her raw intellect propelled her through an above _ average college هوش سرشارش، او را به یک کالج ...
نابالغ
شخصی که از قدرت و اهمیت بالایی برخوردار باشد ، کسی که همه ازش حساب ببرند
تبعیضانه ، به واسطه تبعیض
او ( دختر ) اولین مانع و سد راهش است
تورمانند ، سبک ، اثیری ، شناور ، مثل تور سبک
منعکس شده، بازتاب شده ( صفت )
تبدیل کردن به ابزاری برای کنترل دیگران
درب و داغون شده
پای کسی را به میان کشیدن ، بازخواست کردن کسی
وزنه ای که قلاب ماهیگیری را پایین می آورد که طعمه گیر نماید
زیر سئوال بردن
شدیداً
در رأس هرم ، مهمتر از همه
مقرون به صرفه ، متناسب با بضاعت مالی
هیئت داوران
بی سر و ته ، عبث
فایده کم ، سود کم
توسل
در نخ چیزی رفتن
پخش و پلا
اسم مرد ، اسم مذکر
طفره ( اسم )
نقش محوری
برتری یافتن ، غلبه پیدا کردن
حرص دادن کسی ، حرص کسی را در آوردن ( عمدی )
جور کردن ( شرایط )
به لجن کشیده شده ، به کثافت کشیده شده ( صفت است )
رخ داده ، اتفاق افتاده
مرور کردن اتفاقی که قراره بیفتد ، به تصویر کشیدن