1. irreparable damage
آسیب جبران ناپذیر
2. The move would cause irreparable harm to the organization.
[ترجمه گوگل]این حرکت صدمات جبران ناپذیری به سازمان وارد می کند
[ترجمه ترگمان]این حرکت باعث آسیب جبران ناپذیری به سازمان خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Unless the oil spill is contained, irreparable damage will be done to the coastline.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که نشت نفت مهار نشود، خسارات جبران ناپذیری به خط ساحلی وارد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که نشت نفت موجود نباشد، خسارات جبران ناپذیری به خط ساحلی وارد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The flood did irreparable damage to the building.
[ترجمه گوگل]سیل خسارات جبران ناپذیری به ساختمان وارد کرد
[ترجمه ترگمان]سیل خسارات جبران ناپذیری به ساختمان وارد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her death is an irreparable loss.
[ترجمه گوگل]مرگ او ضایعه ای جبران ناپذیر است
[ترجمه ترگمان] مرگ اون از دست دادن غیرقابل درمانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her death is an irreparable loss to the firm.
[ترجمه گوگل]مرگ او ضایعه جبران ناپذیری برای شرکت است
[ترجمه ترگمان] مرگ اون از دست میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Incidents of this type cause irreparable damage to relations with the community.
[ترجمه گوگل]حوادثی از این دست آسیب های جبران ناپذیری به روابط با جامعه وارد می کند
[ترجمه ترگمان]وقوع این نوع منجر به آسیب جبران ناپذیری به روابط با جامعه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His eyesight may have suffered irreparable damage .
[ترجمه گوگل]بینایی او ممکن است آسیب های جبران ناپذیری دیده باشد
[ترجمه ترگمان]بینایی او ممکن است آسیب جبران ناپذیری به بار بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Extensive mining will cause irreparable damage to the area.
[ترجمه گوگل]استخراج گسترده معدن خسارات جبران ناپذیری به منطقه وارد می کند
[ترجمه ترگمان]استخراج گسترده منجر به خسارات جبران ناپذیری به این منطقه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The forest suffered irreparable damage as a result of last year's fire.
[ترجمه گوگل]این جنگل در اثر آتش سوزی سال گذشته خسارت های جبران ناپذیری را متحمل شد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه آتش سوزی سال گذشته، جنگل خسارت های جبران ناپذیری صدمه دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But the damage to his eyes was irreparable.
[ترجمه گوگل]اما آسیبی که به چشمان او وارد شده بود جبران ناپذیر بود
[ترجمه ترگمان]اما آسیب به چشمانش irreparable بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In truth, the society's decision will cause irreparable damage to the cause of music.
[ترجمه گوگل]در حقیقت تصمیم جامعه لطمات جبران ناپذیری به عرصه موسیقی وارد می کند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت تصمیم جامعه باعث آسیب جبران ناپذیری به علت موسیقی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Why should his death, however tragic, threaten irreparable damage to an institutional structure of such proven strength?
[ترجمه گوگل]چرا باید مرگ او، هر چند غم انگیز، آسیب جبران ناپذیری به ساختار نهادی با چنین قدرت اثبات شده ای وارد کند؟
[ترجمه ترگمان]چرا مرگ او، با این حال، خسارت جبران ناپذیر به یک ساختار سازمانی از این قدرت اثبات شده را تهدید می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Stalinist phase did all but irreparable damage to the international reputation of Soviet historiography.
[ترجمه گوگل]مرحله استالینیسم صدمات جبران ناپذیری به اعتبار بین المللی تاریخ نگاری شوروی وارد کرد
[ترجمه ترگمان]در دوران حکومت استالین خسارت جبران ناپذیری به شهرت بین المللی تاریخ نگاری شوروی وارد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We are only one generation away from causing irreparable damage to the Earth's biosphere.
[ترجمه گوگل]ما فقط یک نسل با وارد کردن صدمات جبران ناپذیر به بیوسفر زمین فاصله داریم
[ترجمه ترگمان]ما تنها یک نسل از ایجاد خسارت جبران ناپذیر به زیست کره زمین فاصله داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید