پیشنهادهای شیرین رضایی (٨٢٠)
صفت است به معنای ماهر ، زبر دست
پوشش دادن ( فعل ) ، احاطه کردن ، در لفافه قرار دادن
با سخنی از چیزی حفاظت کردن ، با زور زدن چیزی را کسب کردن
بی اعتبار کردن
ذره ذره
تا زمانی که تو در . . . هستی تا وقتی که تو در . . . هستی
فانتزی ، تجملی، دنگ و فنگ اضافه ، رویایی
دقیقاً درست ، کاملاً درست، بدون عیب و نقص، بدون کاستی ، تمام و کمال
تا حدی خوب بودن ، تا حد کافی، خوب بودن
موضع ( قدرت و. . ) را واگذار کردن ، ترک موضع کردن، کوتاه آمدن
مبنا ، نقطه ی اتکا در عمل
ترسان ، ترسناک
ورز دادن ( خمیر ) مشت و مال دادن
محدود کردن چیزی
سر و کله کسی پیدا شدن ، به صورت غیر منتظره پدیدار شدن
خودت را دریاب
پیمایش کردن ، پیمایش شده ( صفت ) ، اندازه گیری کردن ( فعل ) ، اندازه گیری شده ( صفت )
دوباره شکل دادن ( رابطه )
درک کردن کسی
رو در رو ، در مقابل . . .
واسطه و عامل تسهیل کننده ( در روانشناسی ، فردی که رفتارهای خودشیفته را دست کم میگیرد و ناخواسته به قربانیان آسیب میزند از طریق انتقال اطلاعات قربانی ...
تبدیل به اسلحه کردن چیزی برای اعمال زور یا تهدید و ارعاب برای رسیدن به هدف و سوءاستفاده
سردر گم کردن کسی ، گیج کردن کسی
مورد نیاز ( صفت است )
علوم کامپیوتر ( رشته )
تدابیر امنیتی
خردمندانه ، هوشمندانه ، از روی ذکاوت و تیزهوشی
علناً، آشکارا
مکیده شده ( صفت است )
بازنگری ، تغییر دید و نگرش ، اصلاح و بررسی مجدد در نگرش چیزی ، بازبینی
The throes of در کشاکش . . .
موقعیت خطر
تغییر دادن الگوی های ناسالم که از دوران کودکی دریافت شده اند یا آموخته شده اند به الگوهای جایگزین سالم
از لحاظ اعصاب سمپاتیک هم معنی میدهد
موازنه برقرار کردن ، تعادل برقرار کردن
از تنظیمات خارج شده ( صفت )
این کلمه به معنی مثل بره تسلیم شدن ( از ترس ) هم می باشد
هندونه زیر بغل کسی گذاشتن ، تعریف و تمجید کسی را کردن
in on you به تو یورش بردن، نسبت به تو حمله کردن ، هجوم به تو
سریع رونده ، با سرعت پیش رونده
تهاجمی ( صفت ) ، در حال دندان قروچه کردن
دور خود چرخیدن ، از این ور به اون ور رفتن
به سرانجام رساندن کاری
ترمیم کننده ، آرامش بخش
پذیرفتن
غالب شدن ، فائق آمدن