پیشنهادهای شیرین رضایی (٧٠٠)
مسابقات کارشناسی
آماده شدن برای مسابقه ، رقابت و یا مبارزه
دون پاشیدن
خبردار ایستادن
گنجانده شده
نوبت چیزی فرارسیدن ، ختم شدن به
همراه با چالش ، مشکل دار ( صفت )
آنها به دنبال چیزی رفته بودند آنها چیزی رو امتحان کرده بودند
بدون شرمساری و پشیمانی
بخش جداناپذیر چیزی شدن
سوار شدن ، بالا پریدن ( وسیله نقلیه و. . . )
چرخ و فلکی که با دست خود بچه ها چرخانده میشود و بچه ها بعد ازسرعت گرفتن آن سوارش میشوند
قاطی پاتی صحبت کردن ، از این شاخه به اون شاخه ، از این موضوع به اون موضوع
مشتاق و سرحال بودن
مسکوت بودن
مسکوت ، ساکت شده
همین طور هم باید باشد
سرعت گرفته ، شتاب گرفته ، آماده ، روشن ،
Aptitude Heavenly Hardy Advantage
مخفف A_ aptitude H_heavenly H_hardy A__ advantage لیاقت - بی نظیر - مقاوم و سرسخت - برتری
My back is acting up کمرم دوباره گرفته عود کردن ، برگشت بیماری ، بازی در آوردن
واسه من سئواله
تحقیر شده ، مورد اهانت واقع شده ( صفت است )
به طور آشفته
به طرز تحقیرآمیز
کم نورتر
وابسته
مخفیانه ، ناآشکار ، متضاد کلمه ی overtly
تکنیکی که فرد خودشیفته برای انکار کاری که انجام داده و نهایتاً فرد قربانی را مقصر جلوه دادن، اعمال میکند
کوتاه آمدن
معنی شکست قاطعانه و همراه با تحقیر هم میدهد
خرابکاری
جار زدن ، خبر پراکنی کردن
جارزدن ، حرفی را همه جاجار زدن
غرق عالم هپروت شدن ، تو لاک خود فرو رفتن
down by questioning زیر سؤال بردن
خیلی مهم نیست بلکه. .
I cook up a bunch of chicken on Sunday من یک مرغ درسته را روز یکشنبه می پزم درسته ، قلمبه ، خوشه
آدم مستی که در bar دعوا راه میندازه ، گیلاس های مشروب رو می شکنه و صندلی ها رو به هم میزند و. . .
هم ایستا
حذف کردن ، از قلم انداختن
بیشترین ، معمول ترین ، تکراری ترین ، بهترین
نام دریاچه ای در آمریکا
گره خورده
اجتماعی، طرفدار اجتماع
گازدار کردن نوشابه ها
نام برند در صنعت شکلات سازی که شکلات های مخصوص رژیمی و همچنین بادام زمینی و . . هم دارد
روی آوردن به . . .
چیز میز ( ابزاری که گوینده نام آن را نمی داند ) چیز میز
ویلا ، تفرجگاه