پیشنهاد‌های شهرزاد رضایی (١,٢٤٦)

بازدید
١,١٣١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نغمه موسیقی ، صدای موسیقی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیرون ریختن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کار گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بازرس ، بررسی کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیرت زده شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بادبان های کشتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به همین منوال ، همینطور ، به همین شکل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا همین جا بسه ، ولش کن دیگه ، بذار تا همین جا بمونه و ادامه نده ( موضوع و مطلب ) ، کنایه از بیشتر کش ندادن موضوع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتخاب مسئولیت ، بر عهده گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خاطر سپرده شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور منظم

پیشنهاد
٠

به حافظه سپردن ( موضوعی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همیشه ، در همه ی اوقات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به همین نام ، به همین اسم ، با همین نشان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در تمام عصرها و دوره ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

کار به جایی می رسد که. . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مواجه شدن هم معنی میدهد When men first come into contact with crime وقتی مردان برای اولین بار با جنایت روبه رو می شوند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جرم شناس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاس عمدی به دروازه بان خودی در فوتبال

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر پولی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح برای مواقعی به کار میرود که شرایط و اوضاع یهو و به طرز غیر قابل پیش بینی تغییر میکند ( ورق برمیگردد ) بنابراین نظر دادن نسبت به آینده منطق ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر و ته چیزی را به هم آوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمع و جور شدن ، سر و ته چیزی را به هم رساندن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازگشت به صحنه ، به صحنه آوردن مجدد ، به تصویر کشیدن دوباره ، رقم زدن ( موفقیت )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخابره شدن ، پخش شدن ، رابطه رمانتیک داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوام آوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعد از اینکه همه چیز تمام شد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرستار مراقب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مضطرب و نگران نباش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Do not be disturbed نگران نباش ، مضطرب نباش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از روی ضعف و سستی Just before he was wheeled away he whispered feebly درست قبل از اینکه او را با ویلچر ببرند از روی ضعف نجوا کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چکاوک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزارش اخبار ، خبرنامه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیست به جز . . . ( هیچ چیز ، هیچ کس )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصرانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عادات کاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عملیات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خط مشی ، روش عمل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تسلیم شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشیتی، به هنگام ، در موقع و وقت درست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در معرض آزمایش قرار گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو خواب هم نمی دید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سالم بودن ، درستی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه ی آن کاپیتالیسم است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرمایه گذاری کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاداش ، دستمزد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی کمیسیون ، دستمزد و حقوق هم میدهد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رابط