پیشنهادهای شیرین رضایی (٢٩٩)
شیرین رضایی اشتباه گرفته شده. سر در گم شده
شیرین رضایی متکلم، راوی ، کسی که نظرات مردم ( نوشته شده در برگه ای از کاغذ ) را به سخنران سالن ، منتقل کند و با صدای بلند خوانده شود تا سخنران پاسخ ...
شیرین رضایی نادیده گرفته شده
شیرین رضایی کلیات
شیرین رضایی مسئولیت پذیر بودن
شیرین رضایی با حالت از خود راضی و حق به جانب مثال : they smugly smiled
شیرین رضایی کم توقع ، غیر مسئول
شیرین رضایی در کمترین زمان ممکن
شیرین رضایی مراحل تکامل روانی انسان از کودکی تا بلوغ کامل روانی
شیرین رضایی استنباط شده
شیرین رضایی تحت کنترل قرار گرفته
شیرین رضایی ۱. سیستم انجام دادن کاری، با تکیه بر اقدامات داوطلبانه ۲. تئوری که اراده و اختیار انسان را ، عاملی غالب در جهان می پندارد
شیرین رضایی مدرک ، اثبات ، سند
شیرین رضایی مسکن درد ، آرام بخش
شیرین رضایی اصل راهنما
شیرین رضایی از گونه ی، از نوع ، از طبقه ی
شیرین رضایی سر از جایی در آوردن مثال: The shortcut winds up as a blind alley
شیرین رضایی راجع به ، درباره ی
شیرین رضایی در بر گرفتن
شیرین رضایی مطابق با
شیرین رضایی فقر
شیرین رضایی به این مضمون He makes a parallel statement to the effect او یک بیانیه در همان راستا ارائه می دهد به این مضمون که. . . .
شیرین رضایی یکنواخت ، یک دست
شیرین رضایی محرک ها ( جمع می باشد )
شیرین رضایی نامربوط ( حرف اضافه ) ، بی ربط
شیرین رضایی به حد اعلا رسیدن ، تجربه های فراتر
شیرین رضایی لحظه وجد
شیرین رضایی خود شکوفایی _ تحقق دادن خود
شیرین رضایی چی به چی هست ؟ تشخیص دادن تفاوت ها
شیرین رضایی ناپدید شدن و به تدریج رنگ باختن
شیرین رضایی گم کردن هدف ، از دست دادن هدف ، غافل شدن از هدف ، دور شدن از میدان دید
شیرین رضایی در مرتبه ودر درجه ی دوم
شیرین رضایی اصلاحات
شیرین رضایی اعلام شده
نام روانشناس آلمانی در زمینه پاتولوژی
شیرین رضایی یک کلمه ی آلمانی به معنای دنیوی و unwelt هم متضاد آن ، به معنای غیر دنیایی می باشد
شیرین رضایی بستگی به شما دارد که. . . .
شیرین رضایی اگر دلیل دیگری وجود نداشته باشد مگر . . . .
شیرین رضایی نام یک نوع آنتی بیوتیک است
Shirin مسخ شخصیت شده ، از خود جدا شده
Shirin احاطه کننده ، در برگیرنده
Shirin فراگیر شدن ، غالب شدن
Shirin وسط حرف کسی پریدن
Shirin جمع phenomenon می باشد به معنی پدیده ها
Shirin مورد نظر بودن Spiritual is meant without a religious connotation معنوی ، بدون معنای ضمنی مذهبی مورد نظر است
Shirin به زبان آلمانی میشه لایه و سطح
Shirin بیش از حد عمومیت داده شده به موضوعی بیش از حد نتیجه گیری کلی گرفته شده از موضوعی
Shirin Biology یعنی زیست شناسی ولی Biologism یعنی زیستی نگری که یک اصطلاح در روانشناسی است
Shirin اندیشه شناختی
Shirin رو به راهش کن ، بسازش