پیشنهادهای شیرین رضایی (٧٣٢)
اثر ، عامل
قدرت جادویی
مهربانانه ، پر از مهر
تحریک شدن ، هیجان زده شدن
ذخیره
تسلیم شدن
عدم پیوستگی
به عنوان . . . تلقی کردن
تلقی کردن
چابکی
به مقیاس کوچکتری در آوردن
هدف قرار دادن چیزی، نقشه چیدن
روز به روز
بی سرو صدا رفتن
تماس
عاشقانه شده ، رمانتیک شده
پذیرش ، توافق ، زیر بار رفتن ، تن دادن
مشتاق ( صفت )
گول خورده ، اغفال شده ، گمراه شده، از راه به در شده صفت است
هل داده شدن به کناری ، از رده خارج شدن ، کنار زده شدن
برقرار است ، سر جایش است
شکست ناپذیر
متناوب ( صفت ) متناوب کردن ، یک در میان کردن ( فعل )
تکان دهنده ، شوکه کننده ( خبر و یا عمل ) ( صفت است )
به وضعیت ثابت رسیدن ، فلج شدن ، از حرکت ایستادن ، فلات
جهنمی به پا شد . . . اوضاع به هم ریخت
معنی کناره گیری هم میدهد ، جمع آوری دریافت های نقدی
به طور متغیر
بررسی کردن
لجبازی کردن ، بهانه آوردن
مسابقات کارشناسی
آماده شدن برای مسابقه ، رقابت و یا مبارزه
دون پاشیدن
خبردار ایستادن
گنجانده شده
نوبت چیزی فرارسیدن ، ختم شدن به
همراه با چالش ، مشکل دار ( صفت )
آنها به دنبال چیزی رفته بودند آنها چیزی رو امتحان کرده بودند
بدون شرمساری و پشیمانی
بخش جداناپذیر چیزی شدن
سوار شدن ، بالا پریدن ( وسیله نقلیه و. . . )
چرخ و فلکی که با دست خود بچه ها چرخانده میشود و بچه ها بعد ازسرعت گرفتن آن سوارش میشوند
قاطی پاتی صحبت کردن ، از این شاخه به اون شاخه ، از این موضوع به اون موضوع
مشتاق و سرحال بودن
مسکوت بودن
مسکوت ، ساکت شده
همین طور هم باید باشد
سرعت گرفته ، شتاب گرفته ، آماده ، روشن ،