grow out of

جمله های نمونه

1. Most children who stammer grow out of it.
[ترجمه گوگل]بیشتر کودکانی که لکنت زبان می کنند، از آن رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر کودکانی که زبانشان می گیرد از آن بیرون می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many children stammer but grow out of it.
[ترجمه لیلا] بیشتر کودکانی که لکنت دارن با رشد کردن آنرا کنار میگذارن
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از کودکان لکنت زبان می کنند اما از آن خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان مبتلا به لکنت می شوند، اما از آن رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He'll soon grow out of wetting the bed.
[ترجمه Farshid] او همانطور که بزرگ نشود ( بمرور ) بر این مشکل غلبه میکند
|
[ترجمه فرشید] او بزودی بر این مشکل غلبه میکند
|
[ترجمه گوگل]او به زودی از خیس کردن تخت رشد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]به زودی از خیس کردن تخت بزرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Work-inhibited children have the best chance to grow out of their insufficiency when parents and teachers pull together in a positive direction.
[ترجمه گوگل]زمانی که والدین و معلمان در جهت مثبتی کنار هم قرار گیرند، کودکانی که از کار بازدارند، بهترین شانس را برای رشد از نارسایی خود دارند
[ترجمه ترگمان]زمانی که والدین و معلمان در جهت مثبت کنار هم جمع می شوند، کودکان مانع از کار، بهترین شانس برای رشد آن ها را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Flowers grow out of dark moments. Corita Kent
[ترجمه گوگل]گل ها از لحظه های تاریک رشد می کنند کوریتا کنت
[ترجمه ترگمان]گل ها از لحظه های تاریک رشد می کنند Corita کنت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These rudiments of space and close personal relationships grow out of the tasks set forth in the classroom.
[ترجمه گوگل]این مقدمات فضا و روابط شخصی نزدیک از وظایف مطرح شده در کلاس درس رشد می کند
[ترجمه ترگمان]این مقدمات فضا و روابط شخصی نزدیک از وظایفی که در کلاس درس ایجاد می شوند، رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Love the moment. Flowers grow out of dark moments. Therefore, each moment is vital. It affects the whole. Life is a succession of such moments and to live each, is to succeed. Corita Kent
[ترجمه گوگل]عاشق لحظه گل ها از لحظه های تاریک رشد می کنند بنابراین، هر لحظه حیاتی است بر کل اثر می گذارد زندگی متوالی از چنین لحظاتی است و زندگی کردن در هر کدام، موفقیت است کوریتا کنت
[ترجمه ترگمان]لحظه ای عشق را دوست بدارید گل ها از لحظه های تاریک رشد می کنند بنابراین، هر لحظه حیاتی است روی کل تاثیر می گذارد زندگی یکی از توالی چنین لحظاتی و زندگی هر کدام است Corita کنت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Words that grow out of a personal narration are not always angry, but they almost always carry possibilities of danger.
[ترجمه گوگل]کلماتی که از یک روایت شخصی بیرون می‌آیند همیشه خشمگین نیستند، اما تقریباً همیشه احتمال خطر را به همراه دارند
[ترجمه ترگمان]کلماتی که از روایت های شخصی رشد می کنند همیشه عصبانی نیستند، اما تقریبا همیشه احتمال خطر را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What is the average age people grow out of it?
[ترجمه گوگل]میانگین سنی افراد از آن چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]میانگین سنی افراد از آن خارج می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Classes and private property grow out of the family and together these various factors lead to the break-up of the gens.
[ترجمه گوگل]طبقات و مالکیت خصوصی خارج از خانواده رشد می کنند و این عوامل مختلف در کنار هم به فروپاشی تیره منجر می شوند
[ترجمه ترگمان]طبقات و املاک خصوصی از خانواده رشد می کنند و این عوامل مختلف منجر به جدایی از the می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many people seem simply to grow out of heavy drug use, rather as many young drinkers mature out of heavy drinking.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد بسیاری از مردم به دلیل مصرف مواد مخدر زیاد رشد کرده‌اند، در عوض بسیاری از جوانان الکلی به دلیل مصرف زیاد الکل به بلوغ می‌رسند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم به نظر می رسد که از مصرف مواد مخدر سنگین استفاده می کنند، به جای آن که بسیاری از مصرف کنندگان جوان از مشروب سنگین استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I think you grow out of it a little bit, but initially you are very vulnerable.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما کمی از آن رشد می کنید، اما در ابتدا بسیار آسیب پذیر هستید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم شما کمی بیشتر از آن رشد می کنید، اما در ابتدا خیلی آسیب پذیر هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both sport and the spiritual life grow out of our human urge to express the richness of existence.
[ترجمه گوگل]هم ورزش و هم زندگی معنوی از انگیزه انسانی ما برای بیان غنای هستی رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]هر دو ورزش و هم زندگی معنوی از تمایل انسانی ما برای ابراز غنای وجودی خود بیرون می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We grow out of having short bandy legs and no teeth. We would also grow out of having a naked skin if it proved to be a disadvantage.
[ترجمه گوگل]ما به دلیل داشتن پاهای باندی کوتاه و بدون دندان رشد می کنیم ما همچنین از داشتن پوست برهنه در صورتی که یک نقطه ضعف است، رشد کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از داشتن پاهای کج و خمیده و بدون دندان رشد می کنیم ما همچنین در صورتی که ثابت شود یک پوست برهنه داشته باشیم، از داشتن پوست برهنه نیز رشد خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Under normal circumstances, however, they will grow out of this type of idol worship in time.
[ترجمه گوگل]با این حال، در شرایط عادی، به مرور زمان از این نوع بت پرستی بیرون خواهند آمد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در شرایط عادی، آن ها از این نوع پرستش بت در زمان بزرگ خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• become too big or mature for (clothing, habit, etc.)

پیشنهاد کاربران

( عادت ) ترک کردن، ( لباس ) تنگ شدن
ناشی از . . . بودن، نتیجه . . . بودن
از زیر سایه کسی یا چیزی خارج شدن، به روز شدن و توسعه یافتن، عادات قدیمی را کنار گذاشتن
سر عقل اومدن
He wants to be a rapper, but I think he'll grow out of it.
او الان می خواد رپر بشه ولی من فکر می کنم که بزرگ شه سر عقل میاد.
1. نشئت گرفتن ( شروع شدن )
to develop from something that happened or existed before
رشد کردن
1. بزرگتر شدن ( outgrow )
2. عادتی را کنار گذاشتن
3. اندازه نشدن یا بزرگتر شدن ( لباس و . . . )

بپرس