ترجمههای محمدشفیعی (٣٩)
پیش از آشپزی کردن برگهای بیرونی سفت و سخت را جداکنید
به محض آماده شدن کیک آن را از فر خارج کنید
ما قصدداریم به توی خانه جدیدی نقل مکان کنیم
لطفا کمکم کنید تامیز را به کنجی ببرم
آیا شما لطفا کیف دستی تان رااز صندلی برخواهید داشت
روزنامه یه صندوق تجدید نظر برای قربانیان فاجعه راه انداخت
جسد روبه پایین در استخری از خون درازکش بود
جسد در مرحله پیشرفته تجذیه بود
جسد روی تخته سنگ مرمری دراز کشیده بود
او دوس داره بین مهمانان در مهمانی بچرخد
بزرگترین پسر این عنوان را به ارث خواهد برد
او لقب را با مرگ عمویش به ارث خواهد برد
پلیس باور داره که این زن مرتکب خودکشی شده
اون مردبعنوان شاهد و برای شهادت دادن در محکمه احضار شد
معلم یه تماس تلفنی فوری دریافت کرد و به دفتر مدرسه احضار شد
رهبر روسیه سر همه کلاه میگذارد
او ترسیده بود که خودشو فقط به یه زن متعهد کنه
اون خانم خودشو متعهد کردبه کمک به فقرا در باقی مانده عمرش
عموما ارزش آن رادارد که به توصیه پزشک اهمیت قائل شد
او مؤنث از آنسوی اتاق مشکوک وار مرا مورد توجه گذاشت
این تغییر شگرف در نگرش شما را به چه چیزی می توانیم منسوب نماییم
شوهرش برای همیشه حرفهای او را رد میکند
تحصیل در این ایالت تا سن ۱۶ سالگی بایسته است
پزشک او را خاطرجمع کرد که جایی برای نگرانی نیست
من معاشرت نمیکنم با افراد همکار اداری ام در بیرون از محل کار
من از پس خرید چنین ماشین گرانبهایی بر نمی آیم