تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Bulletproof , و پارسی آن می تواند پادگلوله باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نمونه آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشترک هم می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر ساعت، سر وخت، سر زمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اینجا پیرایشگر درست است و سر تراش. آرایشگر چیزی را افزون می کند به کسی یا چیزی و با آن شما را زیبا می کند. ولی یک پیراشگر شما را می تراشد و چیزی را ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Barber

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قوطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی گزند باشید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در پاسخ به ivar dropbox دوست بزرگوار این ویرانگرایی سرگذشت مردم شما نیست که بگوییم زمان هخامنشیان که ۲۵۰۰ سال پیش است نزدیک به هیچ ارطباتی میان دودما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذهنایش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پند آموزشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بریزه برابر پارسی برای واژه های بیگانه پماد، کرم، و ointment

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان می گویند این نام فارسی نیست ولی کردی است… خوب آخه مردم من کردی که نزدیک ترین زبان جهان به پارسی میانه ( پارسی ساسانی ) هست و هم ریشه فارسی ام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاخابه کوچک، شاخاب کوچک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سازمان کشورهای هم پیمان یا سازمان جهانی

پیشنهاد
٠

سازمان کشورهای هم پیمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم کش، جان ستان، کشنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Astronomy= ستاره شناسی، اخترشناسی، اختر ماری اختر و استرو با Astro می توانند هم ریشه باشند، مانند ستاره و ستار Star. چون هر دو از زبان های آریایی می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پویا! Animation می شود پویا نمایی، و سازنده آن هم می شود پویا گر، پویا ساز، یا همان پویا نما. ( animator ) پس یک چیزی که animated هست، پویا هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هم گونه گرا، هم گون گرا، هم ژاد گرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترفند پنهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تند بُر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چون که Email همان electric mail هست، می توانیم آن را نامه رخشی یا رخش نامه بگوییم! ( رخشی= Electronic ) رخش از آذرخش به آرش برق. درخش نیز می شود. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برابر درست برای این واژه نه بارگزاری و نه بارکیری است. بالا آمدن برابر درست تری برای این واژه است، چون برنامه دارد آغاز می شود و در هنگام بالا آمدن م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برابر پارسی واژه های jacket و کاپشن گرمپوش می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Over coat, پالتو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Jacket

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان فلز Metal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

‎کارگرِ کاوگر، گورکن، کانوده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

برای دوستانی که این واژه کهن پارسی که از زمان هخامنشیان میاید را ترکی می نامند… آخه مگه می شود شاهنشاهی هخامنشی از واژه زبانی که هنوز فرگشت نرسیده بک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sperm

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان نا آزموده می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمال عربی است، و برابر آن فرهیختگی، والایی، یا فرازمندی می باشد. ولی والا گرا و فرازگرا برابر خوبی برای این واژه نیستند، چون واژه های نزدیک به آن ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دشواری داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه بی همسری، خانه تکی، خانه تنهایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هم راهی , هم پایی، Keeping up Working along side

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دولاب واژه ۱۰۰٪ پارسی، هم خانواده با دولابچه. این واژه برابر پارسی واژه های بیگانه مانند کابینت و قفسه می باشد. کابینت از زبان های اروپایی و قفسه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برایه مراجعه به چیزی، یا مراجعه کردن= سرزدن، بازدیدکردن، رو کردن، روی آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برابر پارسی= روی بردن، رو کردن، روی آوردن، بازدید کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

برابر پارسی = دولابچه و نه دولاب و دولابچه ترکی نیستند، ریشه کهن پارسی دارند. به دهخدا و نهاد های دیگر بازدید کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جاری شدن، روان شدن، روان گشتن. مانند رسیدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوب و خوش و نیکو هم می شود. و گمان میکنم وشتیدن خوشی کردن است، و همان است که به چم پای کوبی و دست افشانی هم روان شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشت پهنه، پشت پیشگاه، و شاید پشت پرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشت پهنه، پشته پیشگاه، پشت پرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طراحی کردن یا رسیدگی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شب پره درست است. زبان زیبای ما چه پراکنده شده، مه دیگر به سختی نام پارسی جانوران را پیدا می کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوا کش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تزریق کردن= خلاندن، خلانیدن =Inject هر دو این واژه ها به چم ( معنی ) فروکردن و درون کردن می باشند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دفتر رایزنی دفتر رایزن کشور رایزنگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش فروش، فزون فروش