تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلیم * نقل: گفتن، یاد آوری * نقل: جابجایی * نُقل: گونه ای آجیل خوشمزه ولی هم اکنون به گونه ای شیرینی مانند آبنبات ست گفته می شود که مغز دار و ساده ست.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلیم وجیز: سخن کوتاه، گفتار کوتاه.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ادب: ارج گذار، خوش خوی، هوشیار.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلیم جلّ: گرانمایه جُل: در گویش دیربادی در خراسان یعنی پارچه ی بدرد نخور، پارچه ی کهنه بدون استفاده. جُل جُل: در گویش خراسانی یعنی زیاد تکان نخور.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلیم افتضاحات: واژه ای اربی و جمع افتضاح که در فارسی با رسوایی ها، بی آبرویی ها برابر ست. م

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلیم جزویات: نکاتی که ممکن ست در یک گفت و شنود یا جستاری به چشم نیاد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم استحالت: غیر ممکن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تغیر: دگرگونی

پیشنهاد
٠

سلیم از حالی به حالی: از زمانی به زمان دیگر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ممّا: کوتاه شده ی من ما به معنای از چه انگیزه، به انگیزه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم استاد: در عرفان معنی پیر دارد، فرزانه، فرهیخته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم سپاسگذاری: این واژه بسیار کم استفاده ست به معنی سپاس از قرار دادن یا قدر دانی کسی. سپاسگزاری: انجام دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مفروضات: دستورات خداوندی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مفروض: دستور آیینی، پنداشته های دینی که نیاز پیروانش است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تسلیت: آرامش دادن، مانند پیام تسلیت یعنی پیام آرامش دادن به خانواده در گذشته.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عیب جو: ایراد گیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم فداکار: واژه ترکیبی اربی فارسی ست که در بارسی با از جان و مال گذشتن دلداده مر باشد که بستگی به او دارد که دلدادگی اش به پدر و مادر، رهبر یا دوست ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم با صفا: دل خوش دار، مهربان.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم با صفایان: مهربانان، دل خوش داران.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم وفادار: پیماندار، پیمان دار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم قول و قرار: پیمان و دیدار.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عارفانه: دل آگاهانه، دل بینش مندانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم معنوی: درونگرایی، درون گرایانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عاشقانه: دلبرانه، دلنوازانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عاقلانه: دور اندیشانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عشق: برای مانند اینکه بگوییم به عشق دیدنش می روم یعنی برای دیدن او می روم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم توجّه: رسیدگی، فرا گیری، نگاه کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم کیفر: سزای بدی کردن، سزای نا نیکی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم شریک: هم اندیشه، هم گمان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم فدایی: از جان گذشته، جان بر کف.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم شافی: درست کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ماثور: گفته های یادآوری شده، که بیشتر سخنان بزرگان دین و پیامبران را که در هر زملن بازگویی می شود را در بر دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم انوثت: زنانگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اثنویت: * روبرویی نیکی و بدی، روشنایی و تاریکی، ماده و روح. * در دانش پزشکی برای آلت جنسی زن بکار می رود یعنی دوگانگی در ماهیت جنسی زن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ثنویت: دو گانگی ناهمگون.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مولود: زادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حضور: دیده مانند اینکه بگوییم فردا در کنفرانس حضور به هم رسانیم یعنی فردا در گرد همایی دیده به هم رسانیم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم احساس: دریلفت درونی که در آدمی بوجود می آید.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم جز جگر: در گویش مردمی نفرین ست یعنی جگرت بسوزه، جگرت پاره پاره شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم متوارثان: سفارش شدگان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حوصله: بردبار، تاب و توان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم بسر� به سر آغاز. در نوشتار گشایش و رهایش � ناصرخسرو� آمده بسر سخن باز شویم یعنی به سر آغاز سخن باز گردیم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مستجمع: گرد آوری کننده.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم علی الاطلاق: همواره، بدون هیچ بند و قراری.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم کلمات: واژگان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم فیه: واژه ای اربی که در فارسی با در آن برابری دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اختلاف نظر: چند سخنی، چند گانگی، دگر اندیشی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تبیین: بازگویی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مباحث: واژه ای اربی و جمع مبحث می باشد که در فارسی با گفت و شنود کنندگان، گفتگو کنندگان برابری دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مباحث: واژه ای اربی و جمع بحث می باشد که در فارسی با گفت و شنودها برابری دارد.