پیشنهادهای karim hosseni (١,٠٣٣)
سلیم اثر: رد گذار، رد یابی، نشان یابی، نوشتار، نوشته. که جمعش آثار به معنی رد یابها، رد گذارها، نشان یابها، نوشتارها، نوشته ها.
سلیم ارتباط: همرسانی
سلیم احتمال: شاید، ممکن
سلیم استدلال: برداشت، گواهی
سلیم اشاره دارد: نشالن دارد.
سلیم مستدیر: هر چیز همواری که گرد باشد مانند زمین گرد، میز گرد یا میدان ها که در قدیم فلکه می گفتیم.
سلیم مدور: دور گردان، گرداننده
سلیم مستدیر: هر چیز همواری که گرد باشد مانند یک زمین گرد، میز گرد
مستدیر: هموار
سلیم گرو: سپرده
سلیم گروگان: * جمع گرو یعنی سپرده های ناپایدار�لحظه ای�، گرو ها، چیزهایی که برای مدتی ناپایدار پیش کسی می سپاریم. * گیر افتاده، به دام افتاده در برا ...
سلیم انسانیت: نیکو کاری، نیکو گری، فرا نیکو کاری.
سلیم حالت: دگرگونی
سلیم رام: سازگار شده، فرمانبردار شده، سرسپرده.
سلیم محور: میله ی گردان یا میله ای که دور خود می چرخد نه میله گردان، چون میله گردان یعنی میله ای که به دور چیزی می چرخانند.
سلیم تعریف: باز گویی
سلیم مصنوعات: ساخته شده ها
سلیم فنونک واژه ای اربی و جمع فن که در فارسی با روش های ویژه برابری دارد.
سلیم موجود: یافت شده، هستش
سلیم اثر: نوشتار
سلیم امانت داری: درست نگهداری
سلیم امانت دار: درست نگهدار
سلیم ترکیبات: آمیخته ها، پیوسته ها، ساختارها
سلیم مستقیمن: که معمولن مستقیماً می نویسند یعنی بدون میانجی، بدون نیاز نه بی نیاز، بدون نیاز از کسی.
سلیم نتیجه: برداشت
سلیم ثابت: نشان داده شده
سلیم اثبات: نیک شناختن
سلیم تعلق: دارندگی
سلیم تشریح: موشکافی
انتساب: واژه ای اربی و در فارسی با گفته شدن، گفته شده برابری دارد.
سلیم جسم: بدن، بدنه مانند بدنه های ناشناخته آسمانی، تن هر چیز مانند تن آدمی.
سلیم تناسبات: سازگاری ها، هماهنگی ها
سلیم خبرکش: گزارش بر
سلیم نظر: اندیشه، اندیشیدن، دید، دیدگاه، به چشم آمدن.
سلیم هویت: شناسه وجودی
سلیم رساله: نامک، نوشتارک، نوشتارهای کوچک البته در برابر نوشتار � کتاب�.
سلیم رسالات: نوشتارهای کوچک، نسخه های کوچک
سلیم تاریخ:* پیشینه نگار، مانند تاریخ ایران از عصر هخامشیان تا سقوط سلسله پهلوی یعنی پیشینه نگار ایران از زمان هخامنشیان تا سرنگونی خاندان پهلوی که ا ...
سلیم فلسفه: واژه ای با ریشه یونانی ست که در فارسی با دانش خر دگرایی ( جدا از دانش تجربی ) برابری دارد.
سلیم مدت: بخشی از زمان ( چه بلند و طولانی باشد چه کوتاه ) ، زمان هایی.
سلیم مدت: بخشی از زمان ( چه طولانی و بلند باشد چه کوتاه ) .
سلیم تصویر: دور نما، نما، نمایه
سلیم تصویر: دور نما، نما
سلیم اصلاحات:واژه ای اربی ست که با دو باره سازی، دو باره نویسی و ساختارها برابری دارد.
سلیم ارتباطات: همرسانی ها، هم رسانی ها
سلیم تقابل: روبرویی، روبرو شدن با همدیگر.
سلیم شخصیتی: درونی
سلیم نظام فکری: سامانه اندیشیدن، سامانه اندیشه ای
سلیم ادعا: خاسته ای که راست و دروغش روشن نشده باشد.
سلیم مدرک: نوشته و دریافته ای.