پیشنهادهای karim hosseni (٧٦٨)
سلیم باب: شایستگی
سلیم عنصر: چیز ساده
سلیم متعینات: واژه ای اربی و از ریشه تعیین می آید که اشاره به دسته ای از چیزها و موجودات که ویژگی های ویژه ای دارند می کند.
سلیم تعینات: واژه ای اربی وجمع تعین ست که در یک برابری اش در فارسی بزرگتر می باشد.
سلیم حدوث یعنی نو و بر خلاف قدیم که پیدایش آن از آغاز بوده پیدایش تازه تری دارد و از آغاز نبوده.
سلیم مالک یوم الدین: دارنده روز حسابرسی همگانی �رستاخیز� که مراد آفریدگار هستی بخش ست.
سلیم یوم الدین: واژه ای اربی قرآنی که برابری اش در فارسی روز حسابرسی همگانی ست که آن روز هم همان روز رستاخیز و برانگیخته شدن همگان بدستور خداوند ست.
سلیم یوم التناد: یکی دیگر از نامهای روز رستاخیز ست که در سی و دومین آیه از سوره غافر� آمرزنده� ( 40:32 ) که در مکه به پیامبر اسلام فرو آمده قرآن چنین ...
سلیم یوم الجمع: در شصت و چهارمین سوره قرآن که در مدینه بر ای پیامبر فرو آمد، در نهمین آیه اش آمده: روزی که برای روز رستاخیز گردتان آورد. . . * �64:9� ...
سلیم یوم الساعة: روز زمان سنجی * یکی از نام هایی ست که خداوند برای روز رستاخیز گفته؛ در سی امیم سوره بنام روم که در مکه بر فریامبر اسلام فرو آمد در د ...
سلیم یوم التبلی السرائر: روز آشکار شدن راز ها که قرآن برای روز رستاخیز بکار برده. * در هشتاد و ششمین سوره قرآن یعنی طارق �ستاره بامداد، شباینده� که ...
سلیم الطامة الکبری: هنگامه بزرگ، یکی از نامهایی که قرآن برای روز رستاخیز گفته. * هفتاد و نهمین سوره قرآن که در مکه بر پیامبر اسلام فرو آمد در سی و چ ...
سلیم یوم الفصل: روز داوری � میان راست و درستی و ناراستی و نادرستی� * یکی از نام هایی ست که قرآن برای روز رستاخیز گفته. در بیست و یکمین آیه در سوره صا ...
سلیم یوم التناد: یکی دیگر از نام های رستاخیز در قرآن برابری اش در فارسی روز فراخان همدیگر و فریاد خاهی.
سلیم یوم التغابن: روز پشیمانی البته برای بد کرداران. * شصتت و چهارمین سوره قرآن که در مدینه بر پیامبر اسلام فرو آمد. و در نهمین آیه می خانیم: � روزی ...
سلیم یوم الجمع: واژه ای اربی برابر با روز گردهمایی در فارسی ست که آنهم به روز رستاخیز می گویند، همچنین به روز عرفه که در نهم ذیحجه � ماه بازدید از جا ...
سلیم ساعت: واژه ای اربی و برابر با دستگاه زمان سنج در فارسی ست که به بیست و چهار دم �دقیقه� که هر دم به شصت دمک �ثانیه� برابر بخخش شده ست.
سلیم عالَم: بینش مانند عالَم دینی یعنی بینش آیینی. عالِم: فرزانه مانند عالِم دین یعنی فرزانه آیین.
سلیم ملاحظه: نگرش، پاسداشت.
سلیم صاحب: دارنده، در خراسان هم برای نام دختران گزینش می کنند.
سلیم قیامة القیامات: رستاغیز رستاخیزها * همچنین روزی ست که حسن علا ذکرالسلام چهارمین خداوند الموت در روز جمعه 17 رمضان 559 ه. قمری برابر با 23 مرداد ...
سلیم بجانب: بسوی مانند بجانب حق که مبدأ ست یعنی بسوی پروردگار که آغازگه �خاستگاه� ست.
سلیم قصر الریح: واژه ای اربی برابری اش در فارسی کاخ بادها، کاخ بوی های خوش می باشد. * نام روستای دیزباد بالا در اطراف نیشابور در سده سوم کوچیدن پیام ...
سلیم اسفل السافلین: گمراهی و به گویش مردم دَرَک؛ و به گفته استاد بهاءالدین خرمشاهی در برگردان قرآن کریم: فرو دین فرود. هفتمین طبقه دوزخ که پایین تری ...
سلیم نینا رز: زیبایی گل سرخ
سلیم ناسخ: واژه ای اربی و برابری با جایگزین کننده در فارسی دارد.
سلیم الف شهر: مراد هزار ماه در سوره قدر ست که در بر دارنده هزار شب قدر ست. و در آیه سوم سوره قدر به آن اشاره شده.
سلیم ستر: پوشیده، پنهان در برابر آشکار، نهان؛ در شیعه اسماعیلی دوری ست که امام شان پنهان از مردم ست و پیروانشان به او دسترسی نداشته و از راه نمایندگ ...
سلیم معارج: هفتادمین سوره قرآن که چهل و چهار آیه دارد و در مکه برای پیامبر اسلام فرو فرستاده شد.
سلیم معارج: واژه ای اربی و در فارسی برابری اش پلکان ست و نباید به اشتباه پلکان ها معنی کنیم. * نردبان ها، رده ها � درجات�.
سلیم معراج: واژه ای اربی و در فارسی برابر با پله یا پله پله ست و نمیتوانیم آن را به پلکان معنی کنیم چون خود پلکان جمع پله ست و آن را می توانیم برای ج ...
سلیم قوای طبیعت: نیروی آفرینش
سلیم شب قدر: شب زنده داری همرا با نیکی های سه گانه کردار، پندار و گفتار نیک در نیایش و ستایش آفریدگار هستی بخش. ## به نام خداوند بخشنده مهربان## # ...
سلیم شروق: واژه ای اربی و جمع شرق ست که در فارسی برابری اش برآمدن های آفتاب یا خورشید ست که نمی توانیم برآمدن خورشید معنی اش کنیم یا بهتر بنویسم برآم ...
سلیم تعیینات: واژه ای اربی و جمع تعیین برابر با گزینش ها، برگزیدن ها ست.
سلیم اصطلاح شده: واژه ای اربی و در فارسی به واژه یا جمله ای که بین مردم زبانزد شده می گویند.
سلیم صوفیه: گروهی از مسلمانان که در دومین سده کوچیدن پیامبر اسلام پدیدار و به دلیل پشمینه پوشی، شیوه های اندیشیدن، خوراک، سختی کشیدن در نیایش و خودسا ...
سلیم تنزل: واژه ای اربی و جمع تنزل ست که برابری اش در فارسی پایین آمدن ها، کاهش یافتن ها ست.
سلیم تنبیه: واژه ای اربی و برابری اش در فارسی هوشیار کردن کسی از کار زشتش است، هوشیار باش.
سلیم الّا: مگر
سلیم انتقاب: پوشش چهره، روبند مانند انتقاب شخصی بر گرفته شود یعنی پوشش چهره کسی برداشته شود.
سلیم انقاب شخصی: دگرگونی از بهتر به بهتر شدن را در کسی گویند یا دگرگونی بهتر در کسی.
سلیم عارفان: بینش مندان، آیین داران ژرف نگر
سلیم حدود علوی: بیشترین اندازه در دستورات آیینی
سلیم حدود علوی: بیشترین اندازه
سلیم در حد: در اندازه
سلیم نفوس: واژه ای اربی و جمع نفس که برابری اش در فارسی جان ها ست.
سلیم جمادی: واژه ای اربی ست که در فارسی برابری اش خشک و خشکسالی ست؛ * در گاهشماری اربی ماه پنجم و ششم از هجری قمری ست که برخی ها به یخبندان یکم و دو ...
سلیم عاقلان: واژه ای اربی و جمع عاقل می باشد؛ در فارسی برابری اش دانایان، خردمندان، هوشمندان یا باهوشان می باشد.
سلیم خطر: بترس، هنگامیکه از جایی رد می شویم و می بینیم نوار زرد رنگ با نوشته خطر را دور چیزی یا سازه ای یا گودالی کشیده اند یعنی بترس و سراسر نوار نو ...