قطعیت

/qat~iyyat/

معنی انگلیسی:
absoluteness, certainty, certitude, conclusiveness, definiteness, finality, final nature

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بریدگی جدایی ۲ - یقین بودن حتمی بودن : قطعیت امر محرز است .

فرهنگ معین

(قَ یِّ ) (مص جع . ) حتمی بودن .

مترادف ها

finality (اسم)
پایان، قطعیت، اعتقاد بعلت نهایی در گیتی

pragmatism (اسم)
قطعیت، فلسفه عملی، فلسفه واقع بینی واقعیت گرایی، مصلحت گرایی، جنبه عملی، بدیهی بودن، تعصب در اثبات عقیده خود

پیشنهاد کاربران

قطعیت:پایسته مند بودن
اطمینان:اَگمانی٬ اِستامی
اطمینان دادن:اِستاماندن:اِستاماند٬ اِستامنده٬ اِستامان٬ نام کارواژه:اِستامانش
اطمینان یافتن:اِستامیدن
There's no certainty : هیچ قطعیتی وجود نداره
نهایی شدن _ نهایی شدگی
تحقق، حتمی
ثبات
پایداری
راستی
استواری
بودشدگی، ناگزیری،

بپرس