تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم فدا: این واژه که بگونه فداء هم نوشته می شود واژه ای ست اربی که برابری آن گذشتن از چیزی چه جان، مال، داشته ها یا هر چیزی که مورد دوست داشتنت هست ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم شریعتی: واژه ای اربی ست با آیینی در فارسی برابری دارد و در ایران برای گزینش نام خانوادگی استفاده دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حقیقت یان:واژه ای اربی ست و مراد راستگویان ست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم محصول: واژه ای اربی ست و در دانش کشاورزی با دسترنج برابری دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

سلیم حلال: در جاهایی هم با پاک و پاکیزه برابری دارد مانند این جمله که همگی مان شنیده ایم: از شیر مادر حلال تر ست یعنی از شیر مادر هم پاک و پاکیزه تر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم انور: واژه ای اربی ست با واژه پر فروغ تر در فارسی برابری دارد نه پر نور تر.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم انور: واژه ای اربی ست برابری اش با پر نور تر در فارسی می باشد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مرتضا: واژه ای اربی ست که بیشتر به گونه مرتضی نوشته می شود نام پسر ست با پسندیده، برگزیده در فارسی برابری دارد ، از فرنام های امام عای نخستین پی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم مداخله: واژه ای اربی ست با میانجیگری در فارسی هم برابری دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم رحمن: واژه ای اربی ست و در فارسی هم رحمان می نویسند و برابری با بخشنده، بخشش گر هم دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تغیّره: واژه ای اربی ست برابر با دگرگون ساز، دگرگون کننده در فارسی ست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سالیم عبارات: واژه ای اربی ست که جمع عبارت ست برابر با سخنان، سخن ها، و گزاره ها در فارسی ست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مُلک جلیل: پادشاه بزرگوار و ارجمند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم خیانت: واژه ای اربی ست برابر با دست درازی در فارسی چه به دارایی ، چه به زن و فرزندیا پیمان بستن.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مخلوق: واژه ای اربی ست و جمع مکسر خلق، برابر با آفریده ها، آفریدگان.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم صغائر: مانند کبائر یک واژه اربی ست به معنای گناهان کوچک در برابر کبائر یعنی گناهان بزرگ.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اثر: رد گذار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم غافر: واژه ای اربی ست برابر با گناه پوش یا کسی که گناه را می پوشاند در فارسی و از نام های خداوند ست همچنین چهلمین سوره قرآن کریم می باشد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم کام دل: خاسته دل، مراد دل.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم شود: پیش آید

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم سجده: سر به خاک نهادن، پیشانی به خاک گذاشتن.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

سلیم ابوالبشر: واژه ای اربی ست که اگر از دید آیینی بنگریم فرنام حضرت آدم ست ولی برخی پا را هم فراتر گذاشته اند و به دانشمندانی مانند خاجه نصیرالدین ط ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم جان بین: راست بین، راست و درست بین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم آب حمیم: آب داغ یا گرم که برای گرمابه رفتن استفاده می کنند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم چاه دیل: چاهی ست در دوزخ که آب آن آلوده و چرکین از عفونت های دوزخیان ست که به سرکشان می دهند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم دیل: آغل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم خدمت: با انجام کاری، هم برابری دارد مانند به خدمت شما هم می آیم یعنی برای انجام کار های� انجام کاری� شما هم می آیم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مستقیم: در گمان من راست و درست باهم برابری این واژه ست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم خدمتگزاری: نوکری از آنجایی که برخی از واژگان فارسی که در قدیم استفاده می کرده اند ولی هم اکنون پسندیده مردم نیست واژه پرستاری بهترین گزینه ست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سلیم داشته: دارایی همانطور که در فرهنگ معین آمده، مانند داشته من کتاب های کتابخانه ام هست یعنی دارایی من نوشتارهای کتابخانه ام هست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم تا کی باید این پیچ و تاب های الکی را بعنوان دستور فارسی به مغز خودمان و کودکان مان فرو کنیم و نامش را دستور زبان فارسی بگذاریم؟!!!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ئ یا ئـ : چه لزومی دارد که این واژه اربی را برای پسوند خیلی از واژگان مان به جای ی یا یـ بکار ببریم، آیا ایرادی دارد که به جای کجائی، آشنائی یا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم کسرا: باید در پاسخ رکسانا بگویم که نظر شما بسیار محترم و توجیه زیبایی داشتید ولی همان را بجای جذابیّت و قدرتمندی بگویید گیرایی و نیرومندی که فار ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم شراب طور: مراد باده یا نوشیدنی کوهی ست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ارزانی: چیزی که به کسی ببخشیم بی ارزش تر از وجودش هست و می گوییم ارزانی وجودت یعنی ارزش شما ر ا ندارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم دولت: با جمله ای در پندیات جوانمردی برخورد کردم که تنها برابری واژه دولت در اندیشه ام آوا آمدچون هیچکدام از دریافتنی های این واژه با این جمله جو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ذوی الارحام: خیشاوندان هم خون که بسیار به ما نزدیکند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم نصرت: واژه ای اربی ست و با چیرگی در فارسی برابری دارد، از سوی دیگر هم نامی ست که برای نامگذاری پسران و دختران استفاده می شود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم دیده منّت: به دید سپاس و نکویی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم دعای خیر: نیک ستاینده، نیک ستودنی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم صاحبدل: آیین دار پارسا، مرد خدا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم صاحبدلان: دارنده دل، وقتی می گوییم فلانی دلش را دارد یعنی فلانی دلیر مرد ست و اگر بگوییم دلش را ندارد یعنی ترسو ست و صاحبدل نیست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم صاحبدلان: دلیر مردان، به مردان خدا هم صاحبدلان می گویند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم انشالله: به امید خدا.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حافظه: واژه ای اربی ست به معنای جایگاه اندیشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم نائش: ستایش و نیایش کنده.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مال واجبات: بایسته های دادنی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سلیم نواله: هنگامی که خمیر را تکه تکه و بصورت گلوله در می آودند تا پهن کرده برای پختن نان به تنور می چسبانند، که همان گلوله های خمیر را نواله گویند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم معاونت: نمایندگی، جانشینی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حرام خوری: بی رنج و زحمت کشی خوری، مفت خوری. دست درازی به داشته های مردم.