تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم آبیله پا: در قدیم به معنی کوچولو زبانزد مردم بوده و کوچولو معمولن به کودکان می گویند، این واژه کاربرد رسمی ندارد و به گفته ای ممکن ست هم اکنون ج ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم آبیله: پیچ، مارپیچ، هنگام در هم تابیدن سیم ها یا چیزهای مانند آن.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم جبلت: آفریده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم طبیع: در مواردی هم در گذشته بجای طبیعی بکار می برده اند به معنی ذات، سرشت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم منصب: واژه ای اربی ست به معنی رده های بالاتر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم درک: نیروی گیرایی، هنگامی که می گوییم درک و فهم ندارد یعنی نیروی گیرایی و گیرندگی اش بسیار کم ست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم رضا جوی: خشنود خاه، خاهان خرسندی. در پندیات جوانمردی آمده. . . رضا جوی امام باشد. . . یعنی خاهان خرسندی پیشوا باشند یا خشنود خاه پیشوا باشند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم بی خبر: بی پیام، بدون پیغام

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم بات: جدا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم غضبیه: واژه ای اربی ست به معنی خشمگینانه مانند قوه غضبیـه یعنی نیروی خشمگینانه در برابر نیروی نفسانی و خوشگذرانی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم غیض: رویگردان، اندکی خشم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حالات: واژه ای اربی ست به معنی دگرگونی در رفتار و گفتار آدمی یان همچنین دگرگونی در رفتار جانوران.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم وقار: واژه ای اربی ست به معنای زیبا و گرانسنگ، شکیبا و چشم نواز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عارض: روی دادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم فانیه: زودگذر، از بین رفتنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مزخرفات: واژه ای اربی به معنی چرندیات می باشد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عوام الناس: واژه ای اربی به معنای مردم نا آگاه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم نزاعات: واژه ای اربی ست به معنی ستیزه جویی ها، دشمنی ها.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تقلین: واژه ای اربی ست و در فارسی: * پریزاد و آدمیزاد معنی می دهد. ** از ریشه ثقل می آید یعنی چیز سنگین. *** اشاره به حدیث پر آوازه پیامبر ست ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم علما: مراد دانشمندان آیین ( دینی ) می باشند نه دانشمندانی که در رده های گوناگون، دانش بدست آورده اند حتا می توانیم از آنان به فرزانگان هم معنی ک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم علما: مراد دانشمندان آیینی ( دینی ) ست نه دانشمندانی که در رده های گوناگون، دانش بدست آورده اند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ظاهر: نمایه، برون نمایه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم صرّانی: بدون تلاش، کسی که کوشش نمی کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم غرق: فرو رفتن در آب که گاهی رهایی می یابند و گاهی می میرند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم آفت: آسیب زن، زیان رسان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم وبال: رنجش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم فانی: نیستی پذیر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم جاه و جلال: فر و شکوه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مطاعات: واژه ای اربی و جمع مطاع ست یعنی پیروی ها شده، فرمانبرداری ها شده.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ذکره: واژه ای اربی ست به معنی یاد آور، یاد آوری. در پندیات جوانمردی نوشته: در روز قیامت حساب خلق اولین و آخرین بدست مولانا علی ذکره الشفاء می گ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم شفاعت: دادخاه، معمولن از این واژه که اربی ست از بزرگان و فرزانگان آیین که به آنان اعتماد داریم بعنوان میانجی بین خود و خداوند استفاده می کنیم یع ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سلیم کشف: واژه ای اربی ست به معنی نو یافتن، تازه یابی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم عمل: انجام دادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم می نهم: می گذارم مانند من به دیدگاه شما ارج می نهم یعنی به دیدگاه شما ارج می گذارم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مراعات: بهترین معنایی که برایش می دانم رعایت حقوق دیگران ست مانند اینکه در یک بگو مگوی خانوادگی یک نفرمان باید کوتاه بیاییم یعنی رعایت حق طرف چه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم رحمانیت: واژه ای اربی ست و از رحمان می آید و به معنای بخشش های بسیار ، بخشش های فراوان ست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ادب: ارج گذار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم احترام: ارجمند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم بنظر: به گمان، در باور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم فرموده: سفارش کرده، سفارش شده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم التجا: پناه خاه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم شاپو: کلاه دوره دار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سلیم دعا: در میان ما دعا را به گفتن یک یا چند جمله اربی جا انداخته اند در صورتی که چنین نیست بلکه واژه ای کهدر آن نیک اندیشی باشد و برای کسی بخاهید د ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ذوالجلال: بزرگ و بزرگوار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم آیینه: هیچ دلیل منطقی نمی بینم که آیینه بنویسم و آینه بخانم، به شیشه ای که برای برگردان نمایه ها، خودمان و دیگران پشتش را جیوه مالی می کنند آینه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم جلا: واژه ای اربی ست که با همزه پایانی نوشته می شود: جلاء ؛و به معنی زدودن مانند اینکه بگوییم دل مان را از گناهان جلا دهیم یعنی گناهان را از دلم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم صیقل: برق انداختن پس از زدودن زنگار فلزها.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم یقیین: بی گمانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اولی: پیشین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم طریقه: هم آیین