تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مٍلک: زمین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم سر: واژه ای فارسی به معنی خانه. سر سرا: سرانداز دروازه، ورودی خانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم کسور: واژه ای اربی ست یعنی کم کرده ها، کم شده ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم معاندین: واژه ای اربی ست و از خانواده عناد می آید به معنی ستیزه گران، دشمنان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تصدیق: درست اندیشی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تصدیق: درست انگاری، درست پنداشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم دایره: گرد، گردونه. دایره گونه ای ساز .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تحت حکم: در سایه دستور مانند: در تحت حکم آن قطب باشی یعنی در سایه دستور آن قطب ( پیشوا ) باشی. از نوشته های پندیات جوانمردی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تحت نظر: از دیده پنهان نیست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم تحت: سایه، دید مانند: او تحت نظر ست یعنی او از دید پنهان نیست. تحت حکم آن باشی یعنی در سایه دستور او باشی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم خاتم: پایان دهنده پیامبران یا پیام دهنده ی پیغمبران خداوندی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم فرقه: واژه ای اربی ست به معنی گروه و در جاهایی هم معنی گروه گروه می دهد مانند اسلام پس از مرگ پیامبر چند فرقه شد یعنی اسلام پس از مرگ پیامبر گرو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سلیم والا:واژه ای فارسی ست به معنی بالا، وقتی می گوییم والا مقام یعنی بالا پایه. و الّا: واژه ای اربی ست یعنی مگر نه اینکه. مانند و الّا همه ی خلق ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم خر: جانور دراز گوش خر: به کسی که فریب خورده ست می گویند، فریب خورده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم حق: چنانچه گفته و نوشته شده حق معنی های بسیاری در بر دارد از جمله راستگویان درست کردار مانند این جمله در کتاب آیین جوانمردی: . . . اهل حق می شد، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

سلیم عکس: واژه ای اربی ست به معنای نمایه، این نمایه می نواند چشم انداز ی از دیده های یک نمایه گر باشد یا نمایه آدمیزادی در هر اندازه دلخاه؛ عکاسی یعن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عکاس: واژه ای اربی ست به معنی نمایه انداز، نمایه گر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عکس: واژه ای اربی ست به معنای نمایه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سلیم صفت: در جاهایی هم معنی مانند هم دارد، مانن اهریمن صفت یعنی در کردار ، رفتار و اندیشه اش مانند اهریمن ست یا خوی و سرشت اهریمنی دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم لعین: رانده شده، دور شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اهل: جز معنی هایی که گفته شد همنشین، هم نشینان هم معنی می دهد مانند اهل دوزخ: همنشینان در دوزخ یا همنشین دوزخ یان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم بزرگ: بسیار مانند قهر بزرگ یعنی خشم بسیار؛ در پندیات جوانمردی آمده: خداوند قادر متعال قهر بزرگ کند یعنی پروردگار توانای بلند مرتبه خشم بسیار کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عیب: ایراد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم کفشدوز: یا همان کفش دوزک نا حشره ای زیبای سرخ رنگ با خالهای سیاه که از شته تغذیه می کند، بی آذار و دوست داشتنی ست. کفض دوز: پینه دوز پاپوش.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم ایمان: باور داشت ها و گرایش های آیینی، ایمان: باورهایی که از ته دل بر می خیزد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم کامل: نمی توانم بگویم که حتمن این واژه اربی یا پارسی ستولی آنچه تا کنون دانستم اربی ست چون در اربی مشتقات آن هم آمده ولی در پارسی یا فارسی معمول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم صالحان: واژه ای اربی ست که به فارسی جمع بسته اند یعنی درستکاران، شایستگان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم برخنده: رویش، یک واژه قدیمی ست که بگمانم هم اکنون کاربردی ندارد، در پندیات جوانمردی آمده:. . . مثل باران بهاری ست که باعث برخنده چمن می شود. . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سلیم ثنا: واژه ای اربی ست به معنی سپاس، سپاسگذار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سلیم ثنا: ستایشگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم اهل خانه: ماندگاران خانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم ابلاغیه: برگه پیام رسانی، آگهی پیام رسانی چه از سوی دولت باشد چه اداره ها و ارگانهای بین المللی ( جهانی ) و دولتی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم حسرت: افسوس خور، دریغ گو، رشک

پیشنهاد
٠

سلیم نعوذبالله منها: از کارهای بد و وابسته هایش به خدا پناه می برم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم نعوذبالله: از وسوسه بد کرداری و کارهای بد به خدا پناه می برم.

پیشنهاد
٠

سلیم صراط المستقیم: واژه ای اربی ست یعنی راه راست و درست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم بخشندگان: کسانی که دست و دل بازی فراوان و بخشندگی بسیار دارند و نیازی نیست این واژه زیبای فارسی را با اربی پاسخ بگوییم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم رحمان: بخشنده، بخشایشگر. پس اگه قرار باشد معنی مهربان هم داشته باشد چرا خداوند در قرآن بسم الله الرحمن، نگفته و واژه رحیم را برای مهربان برگزید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم آب کوثر: آب چشمه، آب گوارایی که در جوی های پردیس روان ست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم آب شرقتول: آبی که گل آلود غلیظ ست و از گلو پایین نرود چون خوردنت نمی آید. در پندیات جوانمردی نوشته در دوزخ به جای آب کوثر، آب شرقتول می دهند یعن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ملل و نحل: نام نوشتار پر آوازه محمد پسر عبدالکریم شهرستانی که به فارسی آیین ها و کیش ها می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ملل: در قدیم به آیین ها ملل می گفتند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم جاهلیت: به دوران نادانان تازی پیش از پیدایش آیین اسلام می گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مشغول الذمه: واژه ای اربی ست یعنی کسی که بدهی ای بر گردن دارد، سوار تاکسی شدیم و کرایه را دادیم ولی راننده بقیه پولمان را برنگرداند به او گفتیم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ولی نعمت: پشتیبان کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم سبب: روی مانند از آن سبب یعنی از آن روی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم حال: حال با هال تفاوت بسیار دارد، حال واژه ای اربی ست یعنی اکنون، سرگذشت. ولی هال یعنی پیش ایوان کوچک که جایی برای نشستن و دورهم بودن خانواده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم خوار . و زار: بی ارزش و ناتوان، فرومایه و بیچاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سلیم مولا: آقا، سرور، دوست ، دوستدار همیشه در حدیث غدیر شیعیان از مولا به عنوان آقا و سرور یاد می کنند و معمولن اهل سنت این واژه را نمی پسندند، به گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم خسران: زیان دیده