هوی و هوس

/havA~ohavas/

برابر پارسی: خواهش، گرای

معنی انگلیسی:
camal desires

لغت نامه دهخدا

هوی و هوس. [ هََ وا وُ هََ وَ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) میل و خواهش نفس :
حقیقت سرایی ست آراسته
هوی و هوس گرد برخاسته.
سعدی.
رضا و ورع نیکنامان حر
هوی و هوس رهزن و کیسه بر.
سعدی.

فرهنگ فارسی

میل و خواهش نفس

مترادف ها

whim (اسم)
خیال، هوس، علاقه دمدمی، وهم، پنداره، وسواس، تلون مزاج، تغییر ناگهانی، هوی و هوس

vagary (اسم)
بوالهوسی، تخیلات، هوی و هوس

فارسی به عربی

نزوة

پیشنهاد کاربران

بپرس