تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

a period of performing well

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

a period of performing badly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی خسته کننده خیلی کسل کننده very bored bored to tears bored to death bored stiff

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مدارا کردن سخت نگرفتن خودداری از خشم و خشونت و شتاب بی خیال بودن ارام و بی استرس بودن آرامیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یک وسیله برقی آشپزخانه که برای خرد کردن ، مخلوط کردن یا پوره کردن غذاها استفاده می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

if we were meant to stay in one place we'd have roots instead of feet اگر قرار بود همه ی عمرومونو یه جا بگذرونیم به جای پا ریشه داشتیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

چه افتضاحی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

object strongly to sth and be angry about it اعتراض شدیدنسبت به چیزی و عصبانی بودن در مورد ان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ناپسند شمردن، ناخشنودی نشان دادن، مذموم شمردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از نسلی به نسل بعد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ناراحت یا رنجیده بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

توهین امیز و زننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عصبانی شدن و شاکی شدن در مورد چیزی که شاید زیاد مهم نباشد make a fuss about

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

pull your weight مثل دیگران سخت کار کردن و تلاش کردن در یک شغل یا فعالیتی کاری را خیلی زیاد انجام دادن به اندازه کافی سهم خود را ( از کاری ) انجام ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

گفتن چیزهای خوب در مورد کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

علاقه مندبودن یا مشتاق بودن در مورد چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

توانایی انجام کاری را داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

انجام دادن و تمام کردن یک کار یا فعالیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

احساس ناراحتی به خاطر اینکه تو مجبوری انجام بدی کارهایی را

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بر حسب تصادف الله بختکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

be prepared to try sth اماده شدن یا بود برای امتحان کردن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

be prepared to try sth اماده شدن یا بود برای امتحان کردن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کسی را خیلی اذیت کردن، کسی را خیلی آزردن صدای کسی را در آوردن به لب رساندن جان کسی عاصی کردن کسی موی دماغ کسی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

�جا نزن! سختی بکش و تمام عمرت را مثل یک قهرمان زندگی کن!� محمدعلی کلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

not friendly towards others

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به طور کوتاه دیدن نه به صورت واضح یا کامل glimpse sth

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

محیطی که در آن فرد فقط با عقاید یا عقایدی منطبق بر عقاید خود روبرو می شود ، بنابراین دیدگاه های موجود وی تقویت می شود و ایده های جایگزین در نظر گرفته ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

moving around continuously from place to place

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

at the end رو با in the end اشتباه نگیرید at the end یعنی در پایان یا در قسمت پایانی_ زمانی که چیزی تموم میشه اما in the end یعنی سرانجام بالاخره ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

at the end رو با in the end اشتباه نگیرید at the end یعنی در پایان یا در قسمت پایانی_ زمانی که چیزی تموم میشه اما in the end یعنی سرانجام بالاخره ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوردن ناخن هنگامی که استرس داریم یا عصبی هستیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

remember to consider something به یاد داشته باشید چیزی را در نظر بگیرید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

the secret of sth چیزی که باعث توانایی شما برای فهمیدن یا رسیدن به چیزی رمز موفقیت برگ برنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

روشن کردن اتش برای یک هدفی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گر گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

giving up; withdrawal from a previously held position; complete surrender

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

think or calculate to be a particular time or number to be able to be present at a particular event زنده ماندن دوام آوردن، جان سالم به در بردن رسید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

be enough or be acceptable in a particular situationl مناسب بودن تامین کردن خرج کسی را دادن مواظبت کردن مراقبت کردن نگهداری کردن

پیشنهاد
٩

be unable to decide what to do about something نداشتن توانایی در تصمیم که چه کاری باید انجام داد در مورد چیزی دودل بودن راجع به چیزی مطمئن نبودن از ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

قبول کردن یا باور کردین ( درست بودن چیزی ) بدون دلیل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

سرمایه در گردش پولی که صرف خرید مواد اولیه و تجهیزات و حقوق کارگران میشود و این جریان همیشه ادامه داره و نباید با سرمایه اولیه ( capital ) برای راه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

selling goods to people directly in shops and on the internet , etc

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

the business of finding people for job vacancies کاریابی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

ناشناخته غریبه کسی که در مسابقات ورزشی ازش انتظار بردن یا قهرمان شدن را نداریم مخالف واژه favourite

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بررسی. رسیدگی. بازرسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از خود سوال پرسیدن درمورد چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مطب دکتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! drug store =====داروخانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سرحال To keep me going

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

لیگ