تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

تحت کنترل بودن یک وضعیت یا موقعیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شوکه شدن یا باعث ناراحتی کسی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تجمع کردن برای حمایت یا کمک به کسی یا چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تجمع کردن برای حمایت یا کمک به کسی یا چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به دست اوردن خبر دست اول ( که هنوز به دست رقبا نرسیده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به طور واضح و روشن فکر کردن بعد از یک دوره گیجی و پریشانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

make a speedy recovery به سرعت بهبود پیدا کردن بعد از یک بیماری یا تصادف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

در وضعیت دشوار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

وضعیت و نظر عمومی در حال تغییر است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درگیر جنگ گرفتار جنگ متمرکز شده در جنگ

پیشنهاد
١٢

دادن اطلاعات محرمانه به خبرنگاران و انتشارات و روزنامه ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

جلیقه vest میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

( ارتش ) نیروهای اضافه ای که کارهای پاره وقت انجام میدهند و اگر نیاز باشد دردسترس هستند ( ارتش )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( امریکن ) the draft ( بریتیش ) conscription سایر کشورها military service 9 : )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

To think of, consider, or look upon someone or something as being a particular type of thing. think about sth\ sb in a particular way

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

شهردار زن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

داشتن حق رای یا اظهار نظر در مورد چیزی have a say in sth

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

perfectly clean immaculate spotlessly clean

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

perfectly clean

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ایجاد حس راحتی و بدون استرس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جراحی با حداقل تهاجم از طریق یک برش بسیار کوچک ، با ابزارها و تکنیک های خاص از جمله فیبر نوری.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

continue to give somebody information about something

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیدا کردن سرپناه یا محافظت در برابر اسیب یا خطر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ویدیوهای شخصی ساخته شده توسط کسی در مورد چیزهایی که مردم علاقهمند هستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

پیام بی ربط و یا نامناسب را بر روی اینترنت به تعداد زیادی از دریافت کنندگان ارسال می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کارهای که با رایانه یا شبکه های رایانه مثل اینترنت انجام میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تعداد تولد در سال به ازای هر هزار نفر ( در یک منطقه خاص ، گروه و غیره )

پیشنهاد
٦

باید روی ویلچر بماند مثلا به علت شکستی پا یا غیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

باید در رختخواب بماند مثلا به علت بیماری بستری شدن در خانه یا بیمارستان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مسئولیت رنج بردن یا تجربه چیزی قابل تأسف یا ناخوشایند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

منطقه حفاظت شده حیات وحش پارک طبیعی پارک جنگلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

مقدار دی اکسید کربن و سایر ترکیبات کربن ساطع شده در اثر مصرف سوخت های فسیلی توسط یک شخص خاص ، گروه و غیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

تغییر بزرگ

پیشنهاد
٦

If you make someone welcome or make them feel welcome, you make them feel happy and accepted in a new place. احساس خوب و مطلوب و مورد قبول در مکان ج ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

برای اونایی که به کامنت دوستان شک دارن از کتاب oxford word skills ( advanced ) درس 26 become very excited or lose control of your feeling مترادف be ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بلند بودن صد چیزی یا کسی ا از صداهای دیگر که موجب می شود صداهای دیگر را نشنویم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پسوند نشانگر فرد معتاد به چیزی یا کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اعتیاد پیدا کردن به کاری یا چیزی که دیگه کنترل کردنش از دستت خارجه و بی اراده انجامش میدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

greater than

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

outdoor activity اوقات فراغت و تفریح و سرگرمی در فضا باز مثل کوهنوردی. شنا . قایقرانی ماهی گیری و. . . . . . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

more greater longer

پیشنهاد
١٢

have seen sth and want to have it or buy it وقتی چیزی رو میبینی و دلت میخواد تو هم داشته باشی یا بتونی بخری مثلا وقتی یک نفر یه چیزیرو میخره و تو می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ایجاد یک مشکل شدید و تقریبا غیر قابل حل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناگهان هوس انجام دادن کاری را کردن که بدون فکر کردن به نتایج و عواقب ان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناگهان هوس انجام دادن کاری را کردن که بدون فکر کردن به نتایج و عواقب ان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

جستجو چیزی در یک جایی که قیمت خوب و ارزان تر از جاهای دیگر است مثل ارزانسراها حراجی ها هفته بازارها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جستجو کردن و تلاش برای به دست اوردن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کندن علف های هرزه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

dominate تسلط داشتن بر حریف و کنترل کردن بازی ( در مسابقه ورزشی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

قرعه کشی