پیشنهادهای 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٧٤٠)
هزینه کردن پول زیاد برای ( چیزی ) پول کلان/هنگفت پرداخت کردن برای ( چیزی )
برخی
راهنمای گام به گام ( بازی ویدیویی ) مجموعه ای از دستورالعمل ها که به شما نشان می دهد چگونه از چیزی مثلاً از نرم افزار جدید استفاده کنید شخصی را با د ...
پول چیزی رو جور کردن
پته کسی را روی آب انداختن
با ( ویژگی به خصوص ) a man/woman/matter of مردی/زنی/مسئله ای با. . . . . It's a matter of overwhelming importance این مسئله ای با اهمیت بسیار اس ...
\"Preserve\" به معنای جلوگیری از آسیب دیدن چیزی است، و نگه داشتن چیزی در همان شرایط قبلی. \"maintain\" این است که چیزی را در نظم و ترتیب حفظ کند به ط ...
\"Preserve\" به معنای جلوگیری از آسیب دیدن چیزی است، و نگه داشتن چیزی در همان شرایط قبلی. \"maintain\" این است که چیزی را در نظم و ترتیب حفظ کند و در ...
شکستن نوک مداد هنگام نوشتن از دست دادن فرصت از دست دادن شانس خراب کردن فنا کردن تو مسابقه ورزشی وقتی تیم شما جلو است ولی بر خلاف انتظار در اخر ع ...
خراب کردن تباه کردن فنا کردن از دست دادن فرصت سو مدیریت بد اداره کردن بی دقتی کردن
Explore وdirectory دو کلمه هستند که می توان یک تفاوت اساسی را بین آنها تشخیص داد ، اگرچه به طور کلی معنی مشابهی را منتقل می کنند. Explore چیزی به معن ...
Explore وdirectory دو کلمه هستند که می توان یک تفاوت اساسی را بین آنها تشخیص داد ، اگرچه به طور کلی معنی مشابهی را منتقل می کنند. Explore چیزی به معن ...
توقف کردن متوقف شدن اسلحه کشیدن بخش جداشدنی روزنامه یا مجله
چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی برای کسی مثل کادو خریدن بیرون بردن برای شام خریدن کیک یا چیزهای دیگه
به فکر چیزی بودن درنظر گرفتن چیزی خواندن ( به منظور بررسی کردن یا نظر دادن ) نگاهی انداختن معاینه کردن
ساختن در مکان خاصی ساختن قرار دادن در نظر گرفتن
آماده کردن فراهم کردن جور کردن
به روی بر روی به روی به طرف به سمت
آرچی به معنای "اصیل" ، "پررنگ" یا "شجاع" است - و در انگلیس محبوبیت بیشتری نسبت به ایالات متحده دارد. در اصل شکل کوتاه شده ای از Archibald بود اما اکن ...
از کسی مراقبت کردن مراقب کسی بودن هوای کسی را داشتن
مربع مربع کردن
استقبال کردن به پیشواز کسی رفتن
فعال ( بودن ) روی کار، در عرصه ( چیزی ) قطر ( داشتن ) پهنا ( داشتن ) به عقب به پشت، به طرف مخالف سرتاسر
فعلا ( به نشانه خداحافظی ) خداحافظ
آبدهی
جستجو کردن متحمل شدن، دچار شدن گذر کردن تصویب شدن ( قانون و . . . ) دنبال کردن ( فرآیند یا رویه ) رسماً پذیرفته شدن رسماً تکمیل شدن ( قراردا ...
درگیر ( چیزی ) شدن ( به دلیل ناآگاهی ) ( ندانسته ) وارد چیزی شدن وارد شدن ( با پا ) به راحتی ( کار ) پیدا کردن برخورد کردن
هیچ وقت نشده که من . . . . . . یه نوع بازیه . . . در مورد کارایی که هیچ وقت نکردن میگن و اگه طرف مقابل اون کارو بکنه باید یه کاری رو انجام بده ( م ...
اجازه ورود ندادن برگرداندن
در نظر گرفته شده یا مناسب برای همراهی ، مثل سفر ساخته شده یا سازگار است تا به راحتی حمل شود قابل حمل چیزی که همراه است یا می تواند همراه باشد یا ...
در نظر گرفته شده یا مناسب برای همراهی ، مثل سفر ساخته شده یا سازگار است تا به راحتی حمل شود قابل حمل چیزی که همراه است یا می تواند همراه باشد یا ...
سربرگ دار سرتیتردار
آدم احمق آدم مضحک
قبول شدن انتخاب شدن وارد حرفه ای شدن وارد کاری شدن دعوا کردن انتقاد کردن
to make the effort to do something تلاش کردن برای انجام دادن چیزی
سبک زندگی سالمی داشتن lead اینجا معنایه داشتن ( زندگی به خصوص ) میده تجربه کردن
پول خرج کردن به اندازه کمتر یا برابر درآمدتان تا از بدهکار شدن جلوگیری کنید
دایما دائم مدام یک ریز
افراد خواستنی افراد دوست داشتنی
کاوشگر
به شدت تپیدن به شدت ضربان داشتن
واژه county یک اسم است و به مناطقی از ایالات متحده، بریتانیا و ایرلند گفته می شود که سیستم حکومتی و دولت محلی ویژه خود را دارند.
ندانستن از چیزی آگاهی نداشتن ایده ای نداشتن احمق بودن کودن بودن ( چیزی ) بار کسی نبودن
به ( قسمتی یا بخشی ) از
( وقت، انرژی و. . . برای چیزی ) صرف کردن ( در چیزی ) سرمایه گذاری کردن ( چیزی را داخل چیز دیگری ) قرار دادن در دنده خلاص و. . . گذاشتن ( اتومبی ...
برنامه های ارسالی از ایستگاه مرکزی خوراک وب فید دادن چیزی به کسی یا چیزی دادن
بازداشت کردن ( برای بازجویی ) به اداره پلیس بردن تصویب کردن
بخشی از یک کتاب یا فیلم سکانس
قبل از اینکه این هفته به پایان رسد
قبل از اینکه روز به پایان برسد ( به طور معمول به پایان روز کاری اشاره دارد ) تا زمان پایان روز کاری ( تا زمانی که خورشید غروب کند )