پیشنهادهای 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٤٢٩)
انجام دادن چیزی در آخرین دقایف ممکن قبل از اتفاق افتادن چیز دیگر کارها را برای دقیقه آخر گذاشتن
انجام دادن چیزی در آخرین دقایف ممکن قبل از اتفاق افتادن چیز دیگر کارها را برای دقیقه آخر گذاشتن
انجام دادن چیزی در آخرین دقایف ممکن قبل از اتفاق افتادن چیز دیگر کارها را برای دقیقه آخر گذاشتن
دیگر وقتش است. . . زمان درست الانه. . . دیگر وقت آن رسیده که . . .
تجربه کردن رنج بردن ، به زمین افتادن.
بد از آب در آمدن بد پیش رفتن بد رقم خوردن
خوب پیش رفتن
یک رویداد غیر منتظره اما مهم
دوام آوردن تاب آوردن به سختی گذران کردن
ناتوان در درک چیزی عدم توانایی در فهم چیزی
حتی یک اشتباه هم نکن
اشتباه کردن سوتی دادن make a mistake
دوباره موفق شدن دوباره به جایگاه خود برگشتن به بازی برگشتن ( مسابقه ) امتیازات یا گل های خورده را جبران کردن
فرسوده شدن رو به وخامت رفتن کیفیت خود را از دست دادن خراب شدن فاسد شدن بدتر شدن در کیفیت و سلامتی و غیره
کمترین نمره در امتحان یا کمترین امتیاز را گرفتن
بیشترین یا بهترین یا بالاترین نمره ( در امتحان ) یا امتیاز را گرفتن
be too old to do what you used to be able to do برای انجام کاری که قبلاً قادر به انجام آن بودید خیلی پیر باشید
بسیار محتاط بسیار مواظب
قسمتی از ساختمان که بعد از خرابی باقی می ماند
کپی
در حد نو
رو به زوال بودن کم کم خراب شدن به تدریج نابود شدن یا خراب شدن
مبتلا شدن اسیر شدن فرو ریختن سقوط کردن افتادن بر روی یا داخل چیزی داخل شدن به یک تشکیلاتی مثل ارتش مشارکت کردن در چیزی طبقه بندی کردن سازماندهی ...
اسوده و راحت شدن با چیزی خوب شدن و اعتماد به نفس پیدا کردن در کاری که ابتدابه کندی پیش میرفت واطمینان کمتر داشتیم
قبول کردن و حل کردن یک مشکل بدون اینکه اجازه دهید شما را نگران یا مضطرب کند
تسکین دادن قوت قلب دادن اطمینان خاطر دادن به کسی
تسکین دادن قوت قلب دادن اطمینان خاطر دادن به کسی
تسکین دادن کسی از نگرانی اضطراب ترس و . . . متوقف کردن نگرانی در مورد چیزی قوت قلب دادن اطمینان خاطر دادن به کسی کاری کردن یا حرفی زدن که باعث بشه ش ...
تسکین دادن کسی از نگرانی اضطراب ترس و . . . متوقف کردن نگرانی در مورد چیزی قوت قلب دادن اطمینان خاطر دادن به کسی کاری کردن یا حرفی زدن که باعث بشه ش ...
مطرح کردن چیزی برای مردم برای بحث و گفتگو
قادر به دیدن یا درک کردن اهمیت نسبی وقایع خاص یا واقعیت ها برای شفاف سازی یا ارزیابی ارزش یا اهمیت واقعی چیزی
قادر به دیدن یا درک کردن اهمیت نسبی وقایع خاص یا واقعیت ها برای شفاف سازی یا ارزیابی ارزش یا اهمیت واقعی چیزی
قادر به دیدن یا درک کردن اهمیت نسبی وقایع خاص یا واقعیت ها برای شفاف سازی یا ارزیابی ارزش یا اهمیت واقعی چیزی
قادر به دیدن یا درک کردن اهمیت نسبی وقایع خاص یا واقعیت ها برای شفاف سازی یا ارزیابی ارزش یا اهمیت واقعی چیزی
اجازه ندهید که یک مسئله یا مشکل که دارید اهمیت بیش از حد داشته باشد
اسیب زدن بر آبرو و شهرت کسی
آسیب زدن بر اعتماد به نفس کسی
حمایت کردن از کسی یا چیزی
حمایت کردن از کسی یا چیزی
فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و تصمیم گرفتن که چگونه حل و فصلش میکنی
دروغ کوچک و کم اهمیت fib
سانسور کردن حقیقت یا واقعیت در گفتن حقیقت کوتاهی کردن
deceive yourself
خشم شدید ناشی از استرس و درماندگی و ناکامی ناشی از رانندگی در شرایط سخت و دشوار ( مثل ترافیک )
drive somebody crazy drive somebody mad drive somebody nuts
دخالت کردن در کاری که به شما مربوط نیست فضولی کردن در کاری که به شما مربوط نیست فضولی کردن در کار دیگران مو دماغ شدن
دخالت کردن در کاری که به شما مربوط نیست فضولی کردن در کاری که به شما مربوط نیست فضولی کردن در کار دیگران مو دماغ شدن
انجام ندادن چیزی که مردم انتظار دارن تو انجامش بدهی غفلت از انجام کاری
انجام ندادن چیزی که مردم انتظار دارن تو انجامش بدهی غفلت از انجام کاری
یک نمونه و الگو برای دیگران بودن