rollaway
چرخدار، چرخه دار، چرخکدار، چرخکدار a rollaway bed تختخواب چرخکدار

بررسی کلمه
صفت ( adjective )
• : تعریف: having rollers or casters for ease in bringing out from or returning to storage.
- a rollaway cot
به انگلیسی
• equipped with wheels or casters for easy moving and storing
piece of furniture (such as a bed, etc.) equipped with wheels or casters to be easily moved, rollaway furniture
piece of furniture (such as a bed, etc.) equipped with wheels or casters to be easily moved, rollaway furniture
پیشنهاد کاربران
چرخنده
در هتل ها به معنی تخت اضافی هم معنی میده حالا به واسطه حمل و نقل راحت ترش یا چرخداره یا تاشو و سبک
نوعی تخت بدون پناه. از این تخت ها به عنوان تخت اضافی در هتل ها در هنگام ورود یک فرد جدید درون هتل استفاده میکنند.
( راه خود را در پیش گرفتن ) دور شدن
A type of bed that you can carry or move it
رخت بربستن، جیم شدن، گریختن با وسیله ی چرخ دار
دور شدن از کسی یا چیزی با حالت غلت زدن یا حرکت بر روی چرخ های خود
با هل دادن کسی یا چیزی باعث غلت خوردن و دور شدن کسی یا چیزی شدن
با هل دادن کسی یا چیزی باعث غلت خوردن و دور شدن کسی یا چیزی شدن
با غلطاندن چیزی را صاف کردن
rollaway ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: تخت تاشو متحرک
تعریف: تختی شبیه به تخت کودک یا تخت سفری در مهمانخانه ها که می توان آن را جمع و جابه جا کرد
واژه مصوب: تخت تاشو متحرک
تعریف: تختی شبیه به تخت کودک یا تخت سفری در مهمانخانه ها که می توان آن را جمع و جابه جا کرد