پیشنهاد‌های 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٥٦٩)

بازدید
٧,٤٨٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به سمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

لشکر کشی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ماده شیمیایی که باعث خارش و عطسه و سایر علایم آلرژی میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیش دفاعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مورچه آتشین قرمز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

( در حال رانندگی ) رسیدن به مقصد و توقف کردن با وسیله نقلیه به جایی رسیدن با وسیله نقله به مقصد رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شورا دانش آموزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تیز هوش ها سطح دانش بالاتر و پیشرفته تر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خوش آوازه خوب شناخته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ادغام شدن در محو شدن در

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بزرگ زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شهرهای بزرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مقدار زیادی از زمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

( عامیانه ) یه حال اساسی دادن کاری کنی طرف ذوق مرگ بشه خوشگذارانی کردن . . . ولخرجی کردن. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

وسیله باتری خور به وسیله باتری کار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

کمتر شناخته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نامطمئن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مخصوص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چیزی را با کارت اعتباری ( credit card ) خریدن نه کارت کشیدن اون کارت بانکی که ما در کشورمون استفاده میکنیم debit card

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

به صورت به صورت منظم/دائمی/پاره وقت/موقت و. . . بازه ( زمانی ) در بازه زمانی روزانه/هر روز/هفتگی و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از نظر ظاهری یا رفتاری شبیه میمون است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دلخور شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کوتاه شدن روزها در زمستان بد شدن وضعیت جوی که مانع حرکت و دید می شود نزدیک شدن به کسی که تحت تعقیبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دور شدن از کسی یا چیزی با حالت غلت زدن یا حرکت بر روی چرخ های خود با هل دادن کسی یا چیزی باعث غلت خوردن و دور شدن کسی یا چیزی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

سفرهای تفریحی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

همراه اش باشی با او باشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

غلت دادن به پایین غلتاندن به سمت پایین غلت خوردن به سمت پایین باز کردن لبه ( چیزی ، مانند آستین پیراهن یا پای شلوار ) برای بلندتر شدن آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وضعیتی که احتمال باختن زیاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

هزینه کردن پول زیاد برای ( چیزی ) پول کلان/هنگفت پرداخت کردن برای ( چیزی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برخی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

راهنمای گام به گام ( بازی ویدیویی ) مجموعه ای از دستورالعمل ها که به شما نشان می دهد چگونه از چیزی مثلاً از نرم افزار جدید استفاده کنید شخصی را با د ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پول چیزی رو جور کردن

پیشنهاد
١٧

پته کسی را روی آب انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

با ( ویژگی به خصوص ) a man/woman/matter of مردی/زنی/مسئله ای با. . . . . It's a matter of overwhelming importance این مسئله ای با اهمیت بسیار اس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

\"Preserve\" به معنای جلوگیری از آسیب دیدن چیزی است، و نگه داشتن چیزی در همان شرایط قبلی. \"maintain\" این است که چیزی را در نظم و ترتیب حفظ کند به ط ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

\"Preserve\" به معنای جلوگیری از آسیب دیدن چیزی است، و نگه داشتن چیزی در همان شرایط قبلی. \"maintain\" این است که چیزی را در نظم و ترتیب حفظ کند و در ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شکستن نوک مداد هنگام نوشتن از دست دادن فرصت از دست دادن شانس خراب کردن فنا کردن تو مسابقه ورزشی وقتی تیم شما جلو است ولی بر خلاف انتظار در اخر ع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خراب کردن تباه کردن فنا کردن از دست دادن فرصت سو مدیریت بد اداره کردن بی دقتی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

Explore وdirectory دو کلمه هستند که می توان یک تفاوت اساسی را بین آنها تشخیص داد ، اگرچه به طور کلی معنی مشابهی را منتقل می کنند. Explore چیزی به معن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

Explore وdirectory دو کلمه هستند که می توان یک تفاوت اساسی را بین آنها تشخیص داد ، اگرچه به طور کلی معنی مشابهی را منتقل می کنند. Explore چیزی به معن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

توقف کردن متوقف شدن اسلحه کشیدن بخش جداشدنی روزنامه یا مجله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی برای کسی مثل کادو خریدن بیرون بردن برای شام خریدن کیک یا چیزهای دیگه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

به فکر چیزی بودن درنظر گرفتن چیزی خواندن ( به منظور بررسی کردن یا نظر دادن ) نگاهی انداختن معاینه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

ساختن در مکان خاصی ساختن قرار دادن در نظر گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

آماده کردن فراهم کردن جور کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

به روی بر روی به روی به طرف به سمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آرچی به معنای "اصیل" ، "پررنگ" یا "شجاع" است - و در انگلیس محبوبیت بیشتری نسبت به ایالات متحده دارد. در اصل شکل کوتاه شده ای از Archibald بود اما اکن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

از کسی مراقبت کردن مراقب کسی بودن هوای کسی را داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

مربع مربع کردن