تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بی مصرف بیهوده بی فایده پوچ بی اثر بی کیفیت و نا مطلوب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بی مصرف بیهوده بی فایده پوچ بی اثر بی کیفیت و نا مطلوب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بی مصرف بیهوده بی فایده پوچ بی اثر بی کیفیت و نا مطلوب شخصیت یا جایگاه اخلاقی ضعیف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به دست آوردن حاصل کردن can i get this in medium size

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

become available for use or begin to produce برای استفاده در دسترس قرار بگیرند یا شروع به تولید کنند در دسترس بودن موجود بودن مثلا Does this co ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مد روز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

شکست سنگین و تحقیر آمیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

از کسی زیادی پول گرفتن کسی را چپاندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

پول زور پول زیادی گرفتن برای یک کالا یک کالا رو به جای جنس اصلی قالب کردن از کسی زیادی پول گرفتن کسی را چپاندن پاره کردن ریزریز کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دزدیدن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دزدیدن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

شکست دادن کسی به صورت سنگین و تحقیر آمیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

شکست دادن کسی به صورت سنگین و تحقیر آمیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آدم غیرقابل اعتماد آدم غیرقابل اطمینان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

انتقاد شدید

پیشنهاد
٩

به شدت گرسنه بودن از گرسنگی مردن ( اصطلاح )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به شدت گرسنه بودن از گرسنگی مردن ( اصطلاح )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( دل کسی ) به شدت چیزی را خواستن

پیشنهاد
١٧

( دل کسی ) به شدت چیزی را خواستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاقه داشتن و لذت بردن از چیزی به عنوان یک سرگرمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

موقعیت یا شخص آزاردهنده مزاحم اعصاب خرد کن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک مناسبت یا موقعیت آزاردهنده یا کسل کننده یا خسته کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

a piece of theater ( performed by school children ) یک قطعه تئاتر ( با اجرای بچه های مدرسه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

هر از چند گاه

پیشنهاد
٥

انجام دادن چیزی در آخرین دقایف ممکن قبل از اتفاق افتادن چیز دیگر کارها را برای دقیقه آخر گذاشتن

پیشنهاد
٥

انجام دادن چیزی در آخرین دقایف ممکن قبل از اتفاق افتادن چیز دیگر کارها را برای دقیقه آخر گذاشتن

پیشنهاد
٩

انجام دادن چیزی در آخرین دقایف ممکن قبل از اتفاق افتادن چیز دیگر کارها را برای دقیقه آخر گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دیگر وقتش است. . . زمان درست الانه. . . دیگر وقت آن رسیده که . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

تجربه کردن رنج بردن ، به زمین افتادن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بد از آب در آمدن بد پیش رفتن بد رقم خوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

خوب پیش رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

یک رویداد غیر منتظره اما مهم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوام آوردن تاب آوردن به سختی گذران کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

ناتوان در درک چیزی عدم توانایی در فهم چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

حتی یک اشتباه هم نکن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اشتباه کردن سوتی دادن make a mistake

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دوباره موفق شدن دوباره به جایگاه خود برگشتن به بازی برگشتن ( مسابقه ) امتیازات یا گل های خورده را جبران کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فرسوده شدن رو به وخامت رفتن کیفیت خود را از دست دادن خراب شدن فاسد شدن بدتر شدن در کیفیت و سلامتی و غیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

کمترین نمره در امتحان یا کمترین امتیاز را گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیشترین یا بهترین یا بالاترین نمره ( در امتحان ) یا امتیاز را گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

be too old to do what you used to be able to do برای انجام کاری که قبلاً قادر به انجام آن بودید خیلی پیر باشید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بسیار محتاط بسیار مواظب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

قسمتی از ساختمان که بعد از خرابی باقی می ماند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کپی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

در حد نو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

رو به زوال بودن کم کم خراب شدن به تدریج نابود شدن یا خراب شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

مبتلا شدن اسیر شدن فرو ریختن سقوط کردن افتادن بر روی یا داخل چیزی داخل شدن به یک تشکیلاتی مثل ارتش مشارکت کردن در چیزی طبقه بندی کردن سازماندهی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

اسوده و راحت شدن با چیزی خوب شدن و اعتماد به نفس پیدا کردن در کاری که ابتدابه کندی پیش میرفت واطمینان کمتر داشتیم

پیشنهاد
٢٠

قبول کردن و حل کردن یک مشکل بدون اینکه اجازه دهید شما را نگران یا مضطرب کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

تسکین دادن قوت قلب دادن اطمینان خاطر دادن به کسی