پیشنهادهای 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٤٢٩)
آنجا
خوردن یا نوشیدن مقدار زیادی از چیزی در مدت زمان کوتاهی
هنگامی که زندگی کودکان بیش از حد ساختار یافته است ، بر اساس یک ساختار بسیار سفت و سخت طراحی یا انجام دهند ، آنها مدتی ملال را تجربه می کنند تا زمانی ...
بیش از حد منظم و یا ساختار یافته
پیش کسی آمدن به طرف کسی رفتن
کسی را به طور ناگهانی از چیزی حذف کردن یا محروم کردن اینترنت کسی را ناگهانی و بی خبر قطع کردن از فهرست پرواز خارج کردن به دلیل نبود جا و در پرواز ...
چسب ترک سیگار
اصلاح شده ژنتیکی از لحاظ ژنتیکی اصلاح شده
بازگشت به خانه یک نفر دیگر با کسی یا چیزی ● برنده شدن یا کسب دستاورد ● توجه جدی به برخی اطلاعات ، توصیه ها یا دستورالعمل ها
دست کم گرفتن
موضوعی که هنوز قطعی نشده یا تصمیم آخری که هنوز گرفته نشده
موضوع چیه؟؟ مشکل چیه؟؟ چه اتفاقی افتاده؟؟؟
شکل گرفتن ( حول چیزی ) شکل گرفتن یا جمع شدن یا تشکیل دادن ( برای کار خاصی )
( وسیله یا شرایط یا موقعیت ) که ضربان قلب بالا ببرد تندکننده ضربان قلب
آتی آینده
دقیق بودن
آینده
گیت بازرسی
نقش بازی کردن با کسی در یک فیلم مخصوصا به عنوان یکی از دو شخصیت اصلی
به چیزی زدن ( با خودرو ) با چیزی تصادف کردن
خانه من محل زندگی من
راحت باش فکر کن خونه خوته
بالا بردن بالا زدن ( لباس ) رایگان سفر کردن سواری رایگان گرفتن ماشین گرفتن کنار خیابان بستن چیزی ( با طناب )
خط دار ردیف ( در امتداد یک دیگر _پشت سر هم ) چین و چروک دار
صنعتگران
سفارش دادن برای کالایی قبلا اینکه برای فروش در دسترس باشد
مهاجم توپ بر مهاجمی که وظیفه اصلی او حمل توپ به جلو است
جدال طولانی نزاع دیرین نبرد پویا ( نظامی )
نتیجه گرفتن در ورزش مخصوصا فوتبال برنده شدن
به کسی منتقل کردن ( به منظور قبول یا رد کردن چیزی ) چیزی را به کسی گفتن از کسی سوال کردن دلیل یا علتی که کسی چیزی را تجربه میکند یا کاری را انجام ...
عبور کردن یا گذشتن از جایی به سختی
مغرور کوچک کننده تحقیر کننده
تحقیر کردن احمق فرض کردن خوار کردن مشتری جایی بودن حمایت مالی و معنوی از یک تشکیلات یا فعالیتی
مهارت هنری استعداد هنری
استعداد طبیعی یا مهارت در چیزی
بیماری آلزایمر ( فراموشی )
مسکن اجاره ای برای سالمندان یا بیماران
عمل زیبایی صورت
در بیشتر مواقع در بیشتر مورد
در آن زمان در آن موقع
یه اسمی که از روی واقعیت برداشته شده معمولا افراد که دارای قدرت مالی یا سیاسی بزرگی هستند موهای جوگندمی رنگ دارن
تحت تسلط تحت کنترل تحت اختیار تحت قدرت
میز پذیرش ( هتل و فرودگاه و. . . . )
بی پول بودن
بسیار کوچک بسیار کم اهمیت بسیار جزئی
پوشیدن گذاشتن ( هدفون و. . . ) گذاشتن ( فیلم و موسیقی ) نمایش اجرا کردن برگزار کردن ( مسابقه و. . . ) آرایش کردن کرم و . . . زدن وزن اضاف ...
مریض شدن بیماری گرفتن پذیرفتن مورد قبول واقع شدن اتفاق افتادن
عبارت کلیشه ای یعنی دو چیز اگر در ظاهر با هم تشابه داشته باشند اما در باطن باهم کاملا فرق دارند
تلمبه ی قوچی یا رَم پمپ یا آسانسور آبی نوعی تلمبه ی ساده هست که با استفاده از انرژی فشار هوا آب رو تلمبه ی میکنه بدون برق بدون موتور بدون هزینه بیشت ...
حماقت ها نادانی ها