پیشنهاد‌های 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٥٦٦)

بازدید
٧,٣٧٤
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

زودجوش تندخو، کج خلق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

چیزی را کاملا بلد بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

چیزی را کاملا بلد بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

( ورزش ) برگه یا دفتر یا کارتی که در آن امتیازهارو ثبت میکنن ( تجارت ) یک رکورد آماری که برای اندازه گیری موفقیت یا پیشرفت به سمت یک هدف خاص استفاد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

( ورزش انگلیس ) بازیکنی که یک یا چند گل میزنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بوی وسوسه انگیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناگهان خشمگین شدن جوش آوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

موضوعات دارای حساسیت ( مذهبی، سیاسی و . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

موضوعات دارای حساسیت ( مذهبی، سیاسی و . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فشار سخت وارد کردن بر روی چیزی با دست یا پا یا غیره. . . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اهمیت دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

سکس کردن رابطه سکسی داشتن رفتار سکسی داشتن سکس خشن داشتن و اینو خوتون ترجمه کنید To �thrust—as hard as�physically� possible—your partner while h ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کسی را جوری بکنیش که صبح نتونه از جاش بلند بشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

وقتی که چیزی واقعا خوبه و عالیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ضربه سخت به چیزی زدن و باعث خرد شدن یا ایجاد سوراخ در آن شدن خسارات زیادی ایجاد کرد با زدن ضربه سنگین به چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دیدین یا شنیدن یا فهمیدن و درک کردن کسی به سختی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دیدین یا شنیدن یا فهمیدن و درک کردن کسی به سختی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوربین ( فردی که اجسام دور را بهتر از اجسام نزدیک می بیند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مبهم کردن یا شدن، مه گرفته شدن یا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

زایل شدن نامرئی شدن ناپدید شدن محو شدن کمرنگ کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

زایل شدن نامرئی شدن ناپدید شدن محو شدن کمرنگ کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

( آتش منقل یا بخاری را ) با خاکستر پوشاندن، دم کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

وارد میدان دید ( کسی ) شدن، به نظر آمدن یا رسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

پدیدار شدن دیده شدن، نمایان شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

پدیدار شدن دیده شدن، نمایان شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

نگاه گذرا انداختن چشم کسی به چیزی افتادن نگاه اجمالی انداختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

چشم کسی به چیزی افتادن ناگهان کسی را دیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کاهش دادن فقر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

علایم بیماری را کاهش دادن نشانه های بیماری را تسکین دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

وقتی به کسی پیام میدی و طرف میبینه ولی جواب نمیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

نابسامانی آشفتگی، اشتباه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

محکم به چیزی کوبیدن محکم با چیزی برخورد کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

محکم به چیزی کوبیدن محکم با چیزی برخورد کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

هارت و پورت داره ولی اهل عمل نیست حرفاش و رفتارش بدتر از عمل واقعیش است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به سرعت آماده کردن به سرعت درست کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

از مزرعه حیوان دزدیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به سرعت بیان کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک ساعت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

زمانی بعد از ساعت 12 شب که دوستانتان را به خاطر کارهای عجیب و غریبی که انجام می دهند یا دروغی که به تازگی گفته اند افشا می کنید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ان عبارت مانند hot minutes دو معنی داره یکی از معنیاش میشه: زمان خیلی کوتاه، یک لحظه ، لحظه ای معنی دومش میشه : زمان خیلی طولانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

این عبارت دوتا معنی داره که برخلاف هم هستن یکی از معنی اش میشه: زمان خیلی خیلی کوتاه ، یک لحظه ، برای یک لحظه معنی دومش میشه: برای یک مدت طولانی ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

چاه آسانسور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به زور جا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

خطر کمتر داشتن برای کسی برای انجام کاری یا گفتن حرفی اگر مردمان دیگر هم در انجا حضور داشته باشند و همان کار را انجام دهند یا همان حرف را تکرار کنند

پیشنهاد
٨

خطر کمتر داشتن برای کسی برای انجام کاری یا گفتن حرفی اگر مردمان دیگر هم در انجا حضور داشته باشند و همان کار را انجام دهند یا همان حرف را تکرار کنند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

داشتن برنامه ریزی قبلی اما نامشخص برای قرار ملاقات یا مشارکت به عنوان یک دلیل یا بهانه برای شرکت نکردن در جلسه یا رویدادی استفاده می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

جواب پیام کسی را دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

برعکس واژگون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به شدت سخت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

انجام دادن نایل شدن غلبه کردن ( بر احساسات منفی ) تخلیه کردن حسی منفی ( با انجام کاری )