تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تمام روابط اجتماعی همراه با دعوت ها و مشارکت ها و تعامل ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

روز به یاد ماندنی روز سرنوشت ساز روز خاطره انگیز روز عید روز مهم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

انتقاد شدید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شاهد وقوع اتفاقی درآینده بودن حاکی بودن از اتفاقی درآینده بودن تشخیص دادن احتمال اتفاق افتادن چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

سازماندهی مجدد دگرگونی شدید و اساسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پاها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

انتظار داشتن یا پیش بینی کردن یک تجربه بد به احتمال زیاد تجربه کردن ( معمولا تجربه بد ) درگیر شدن با یا قسمتی از چیزی بودن در زندان یا بازداشگاه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مطمئنا با مشکل یا مجازات مواجه شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

وقفه، توقیف، سرقت مسلحانه، گیر، گیر کردگی، تعویق، تاخیر، بازداری، جلوگیری، ممانعت، ( عامیانه ) گرانفروشی، مغبون سازی، به رخ کشیدن، ( شیمی - تقطیر ) م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لباس هالووین

پیشنهاد
٢

بهتر است حقایق را مکتوب داشته باشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست از سر کسی برداشتن مزاحم نشدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست از سر کسی برداشتن مزاحم نشدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

چیزی را به هوا پرتاب کردن چیزی را به سرعت و محکم به هوا پراکندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تخمین زدن برآورد کردن

پیشنهاد
٣

کسی را به حال خود گذاشتن کسی را تنها گذاشتن

پیشنهاد
٦

چیزی را به کسی سپردن چیزی را بر عهده کسی گذاشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ادامه دادن به عملی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

باعث شدن یا ترغیب کردن یا وادار کردن کسی به انجام کاری یا چیزی

پیشنهاد
٧

باعث شدن یا ترغیب کردن یا وادار کردن کسی به انجام کاری یا چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

با کسی یا چیزی آمدن

پیشنهاد
٦

اصلا به چیزی فکر نکردن چیزی را در نظر نگرفتن چیزی که احتمال خیلی کم دارد که کسی در موردش فکر کنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نداشتن توانایی در تصمیم که چه کاری باید انجام داد در مورد چیزی دودل بودن راجع به چیزی مطمئن نبودن از چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

بر گرفته از واژه attitude Cat اولش به خاطر اشاره به گربه اس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پایان یک دوره پابان یک عصر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آغاز یک دوره جدید

پیشنهاد
٣

چیزی را جدی گرفتن سعی در آرام کردن کسی سعی در قانع کردن کسی برای رسیدگی به چیزی با دقت زیاد و تمام و کمال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مشکلات اولیه و کوتاه مدت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در شرایط فعلی در حال حاضر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

وعده سر خرمن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نقشه ی غیر عملی، آرمان تحقق ناپذیر، خواب و خیال، ( امریکا - خودمانی ) ، امید به پاداش در آینده ی دراز مدت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به زور گرفتن، تحمیل کردن، ایجاب کردن، طلبیدن، مستلزم بودن بزور مطالبه کردن، بزور گرفتن، تحمیل کردن بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به زور گرفتن، تحمیل کردن، ایجاب کردن، طلبیدن، مستلزم بودن بزور مطالبه کردن، بزور گرفتن، تحمیل کردن بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Sneaky link کسی که به صورت مخفیانه باهاش سکس داری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کسی که به صورت مخفیانه باهاش سکس داری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

اشتباه از آب در آمدن درست کار نکردن ( موتور ماشین و . . ) ریپ زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

روی هم انبار شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بالرین رقاص باله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تعویض کردن جایگزین کردن

پیشنهاد
٣

دادن کادو به کسی جهت قدردانی از زحماتی کشیده یا کاری که انجام داده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدون فوت وقت �بدون هیچ توضیح اضافه ای بلافاصله بدون هیچ معطلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نادر کمیاب تک و توک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در خط مقدم تحولات یا پیشرفت های فناوری قرار دارد در پیشرفته ترین مرحله در توسعه چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در خط مقدم تحولات یا پیشرفت های فناوری قرار دارد در پیشرفته ترین مرحله در توسعه چیزی

پیشنهاد
٣

تمام طول زندگی از تولد تا مرگ کل مدت زمان زندگی کاری

پیشنهاد
١

شغل یا مکان جدیدی برای زندگی که تجربیات یا فرصت های جدیدی را ارائه می دهد سبک زندگی جدید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شغل یا مکان جدیدی برای زندگی که تجربیات یا فرصت های جدیدی را ارائه می دهد سبک زندگی جدید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شغل یا مکان جدیدی برای زندگی که تجربیات یا فرصت های جدیدی را ارائه می دهد سبک زندگی جدید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خودارضایی کردن هدر دادن یا گذراندن زمان بیهوده یا با انجام هیچ کاری یا انجام رفتار احمقانه عوضی، مزخرف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

خودارضایی کردن هدر دادن یا گذراندن زمان بیهوده یا با انجام هیچ کاری یا انجام رفتار احمقانه عوضی، مزخرف