پیشنهادهای Mr.Fox (٣,٢٦٠)
خودارضایی کردن ( فقط در مورد جنس مذکر استفاده می شود )
آمار پ ارقام که نشان می دهد چه مقدار کالا به فروش رفته است
آمار پ ارقام که نشان می دهد چه مقدار کالا به فروش رفته است
رفتن دور شدن
باتری تموم کردن به علت تمام کردن باتری خاموش شدن پایین رفتن پایین دویدن
کسی را با عصبانیت سرزنش کردن و به او هشدار دادن تا دیگر این کار را تکرار نکند
گفتن چیزی قبل از اطلمینان از درست بودن آن چیزی را پیش از موعد فرض کنید چیزی بگویید و بعد متوجه شوید که آنچه شما گفته اید درست نیست معمولا به صورت ...
پول خیلی کم داشتن و در شرایط بحرانی قرار گرفتن در یک وضعیت پر مخاطره و درماندگی شدید قرار گرفتن
یک احساس مشترک از استرس شدید اضطرابی و فوریت به خصوص در مواجهه با یک مهلت قریب الوقوع خود را آماده برای بدترین وضعیت کردن برای نشان دادن یک وضعیت ا ...
با شلنگ آب پاشیدن جهت خاموش کردن آتش یا تمیز کردن چیزی شستن چیزی با آب شلنگ تلاش برای کنترل یا کاهش یک موقعیت سخت یا مشکل ساز کشتن کسی ( با گلو ...
دور شدن
سوءتفاهم نشود برداشت غلط نشود بی شک
�فرار پرمخاطره، عبور از تنگنا، قبول شدن ( یا تصویب شدن وغیره ) با اشکال زیاد
خود را به خطر انداختن، با جان خود بازی کردن
چیزی را در اولویت کم قرار دادن به چیزی کمتر یا کم فکر کردن یا توجه کردن برای به تعویق انداختن یا توقف انجام کاری
چیزی که غیرجذاب تلقی می شود که ارزش چیزی جذاب را می پوشاند یا به نحوی دیگر از آن می کاهد منظره ای که ظاهر یک مکان را خراب می کند
یک چیز یا موقعیت شخصی که به نظر می رسد به طور قریب الوقوع خطرناک یا دردسرساز است موقعیت یا فعالیتی که احتمالا موجب خطر در آینده است
آنقدر نزدیک که می ترسی یا مضطرب می شوی به طور خطرناک یا ناراحت کننده نزدیک است آنقدر نزدیک که به دلیل خطرناک بودن یا ناخواسته بودن به نوعی باعث نگران ...
مجازات کردن به سزا عمل رساندن تلافی کاری را کردن
رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کارها با میل و خواسته خود پیش رفتن یا تمام شدن
رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کارها با میل و خواسته خود پیش رفتن یا تمام شدن
رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کارها با میل و خواسته خود پیش رفتن یا تمام شدن
مشکل فنی جزئی وقتی واسه یک ایراد یا نقص که اتفاق افتاده دلیل نداری و برای بهانه آوردن از این جمله استفاده میشه
یک سری از کارهایی که پشت سر هم اشتباه از آب در می آید
بدون نتیجه باارزش یا مفیدی
مواجه شدن با یک وظیفه یا کار مشکل که نیاز به تلاش زیاد در مدت زمان کوتاه دارد
زناشویی کردن، زن و شوهر شدن، وصلت کردن
برای نشان دادن موفقیت دور از انتظار که علاوه بر مزیت، معایب هم داشته است
صحیح و سالم
مشغول کاری شدن سکس کردن Get busy
خوش خاطره
Recorded delivery
Registered mail
آخرین مسئول یا رده بالاترین مسئول برای چیزی که دیگر نمیتونی مسئولیت کاری را به بالاتر از خودت ارجاع دهی
داستان همیشگی شرایط یکسان چیزی که چندین بار تکارا میشه با شرایط یکسان
در اتاق نبودن یا پشت میزش نبودن یا سرکار نبودن برای بهانه جور کردن برای جواب ندادن به تلفن کسی توسط همکار یا منشی استفاده میشه
سرکار نبودن یا در دفتر نبودن برای جواب دادن به تلفن معمولا برای بهانه تراشی واسه جواب ندادن تلفن مسی ازش استفاده میشه
جهت تاکید برای اینکه چقدر در گمراهی و اشتباه بوده است
استفاده از سیستم مشخص شده یا روش مشخص شده برای برقراری ارتباط جهت شکایت ، به دست آوردن اطلاعات یا گرفتن کمک
کسی را آس و پاس ول کردن کسی را بی کمک و بی پناه رها کردن کسی را در شرایط بدی رها کردن که کاری از دستش برنمی آیید
●کسی را آس و پاس رها کردن ●کسی را بی پناه و حمایت رها کردن که جای هیچ مانوری نداشته باشه ●کسی را در مشکلات رها کردن که هیچ کاری از دستش بر نیاد ●ک ...
نداشتن هیچ امکان از موفقیت احتمال موفقیت صفر بودن
به طور رقت انگیزی به طور ترسناکی به طور مخوف به طور افتضاحی به طور هولناکی به طور شوکه آوری به طور ناپسندی
حرف نزدن در مورد چیزی که مایه شرمندگی یا ناراحتی شما میشود و شما کم کم فراموشش میکنین
شرایطی که شانس کمی برای موفقیت یا خبر خوب وجود دارد
اعتماد کردن به کسی یا چیزی وابسته بودن به کسی یا چیزی برای به ارمغان آوردن موفقیت که شما میخواهید یا آرزوشو دارید
اعتماد کردن به کسی یا چیزی وابسته بودن به کسی یا چیزی برای به ارمغان آوردن موفقیت که شما میخواهید یا آرزوشو دارید
بیان تمام جزئیات مخصوصا چیزا ناخوشایند و زننده و مهیج
در یک وضعیت که تو درمورد یک چیز ناخوشایند بی اطلاعی که اگه میدونستی موجب ناراحتی تو میشد
یک شرایط یا وضعیت با مشکلات فراوان