تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خودارضایی کردن ( فقط در مورد جنس مذکر استفاده می شود )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آمار پ ارقام که نشان می دهد چه مقدار کالا به فروش رفته است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

آمار پ ارقام که نشان می دهد چه مقدار کالا به فروش رفته است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

رفتن دور شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

باتری تموم کردن به علت تمام کردن باتری خاموش شدن پایین رفتن پایین دویدن

پیشنهاد
٢

کسی را با عصبانیت سرزنش کردن و به او هشدار دادن تا دیگر این کار را تکرار نکند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گفتن چیزی قبل از اطلمینان از درست بودن آن چیزی را پیش از موعد فرض کنید چیزی بگویید و بعد متوجه شوید که آنچه شما گفته اید درست نیست معمولا به صورت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پول خیلی کم داشتن و در شرایط بحرانی قرار گرفتن در یک وضعیت پر مخاطره و درماندگی شدید قرار گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک احساس مشترک از استرس شدید اضطرابی و فوریت به خصوص در مواجهه با یک مهلت قریب الوقوع خود را آماده برای بدترین وضعیت کردن برای نشان دادن یک وضعیت ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

با شلنگ آب پاشیدن جهت خاموش کردن آتش یا تمیز کردن چیزی شستن چیزی با آب شلنگ تلاش برای کنترل یا کاهش یک موقعیت سخت یا مشکل ساز کشتن کسی ( با گلو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دور شدن

پیشنهاد
٦

سوءتفاهم نشود برداشت غلط نشود بی شک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

�فرار پرمخاطره، عبور از تنگنا، قبول شدن ( یا تصویب شدن وغیره ) با اشکال زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

خود را به خطر انداختن، با جان خود بازی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

چیزی را در اولویت کم قرار دادن به چیزی کمتر یا کم فکر کردن یا توجه کردن برای به تعویق انداختن یا توقف انجام کاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

چیزی که غیرجذاب تلقی می شود که ارزش چیزی جذاب را می پوشاند یا به نحوی دیگر از آن می کاهد منظره ای که ظاهر یک مکان را خراب می کند

پیشنهاد
٣

یک چیز یا موقعیت شخصی که به نظر می رسد به طور قریب الوقوع خطرناک یا دردسرساز است موقعیت یا فعالیتی که احتمالا موجب خطر در آینده است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

آنقدر نزدیک که می ترسی یا مضطرب می شوی به طور خطرناک یا ناراحت کننده نزدیک است آنقدر نزدیک که به دلیل خطرناک بودن یا ناخواسته بودن به نوعی باعث نگران ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مجازات کردن به سزا عمل رساندن تلافی کاری را کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کارها با میل و خواسته خود پیش رفتن یا تمام شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کارها با میل و خواسته خود پیش رفتن یا تمام شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کارها با میل و خواسته خود پیش رفتن یا تمام شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مشکل فنی جزئی وقتی واسه یک ایراد یا نقص که اتفاق افتاده دلیل نداری و برای بهانه آوردن از این جمله استفاده میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

یک سری از کارهایی که پشت سر هم اشتباه از آب در می آید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بدون نتیجه باارزش یا مفیدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مواجه شدن با یک وظیفه یا کار مشکل که نیاز به تلاش زیاد در مدت زمان کوتاه دارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

زناشویی کردن، زن و شوهر شدن، وصلت کردن

پیشنهاد
٦

برای نشان دادن موفقیت دور از انتظار که علاوه بر مزیت، معایب هم داشته است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

صحیح و سالم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مشغول کاری شدن سکس کردن Get busy

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خوش خاطره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Recorded delivery

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Registered mail

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

آخرین مسئول یا رده بالاترین مسئول برای چیزی که دیگر نمیتونی مسئولیت کاری را به بالاتر از خودت ارجاع دهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

داستان همیشگی شرایط یکسان چیزی که چندین بار تکارا میشه با شرایط یکسان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در اتاق نبودن یا پشت میزش نبودن یا سرکار نبودن برای بهانه جور کردن برای جواب ندادن به تلفن کسی توسط همکار یا منشی استفاده میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

سرکار نبودن یا در دفتر نبودن برای جواب دادن به تلفن معمولا برای بهانه تراشی واسه جواب ندادن تلفن مسی ازش استفاده میشه

پیشنهاد
٧

جهت تاکید برای اینکه چقدر در گمراهی و اشتباه بوده است

پیشنهاد
٧

استفاده از سیستم مشخص شده یا روش مشخص شده برای برقراری ارتباط جهت شکایت ، به دست آوردن اطلاعات یا گرفتن کمک

پیشنهاد
٨

کسی را آس و پاس ول کردن کسی را بی کمک و بی پناه رها کردن کسی را در شرایط بدی رها کردن که کاری از دستش برنمی آیید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

●کسی را آس و پاس رها کردن ●کسی را بی پناه و حمایت رها کردن که جای هیچ مانوری نداشته باشه ●کسی را در مشکلات رها کردن که هیچ کاری از دستش بر نیاد ●ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نداشتن هیچ امکان از موفقیت احتمال موفقیت صفر بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

به طور رقت انگیزی به طور ترسناکی به طور مخوف به طور افتضاحی به طور هولناکی به طور شوکه آوری به طور ناپسندی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حرف نزدن در مورد چیزی که مایه شرمندگی یا ناراحتی شما میشود و شما کم کم فراموشش میکنین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

شرایطی که شانس کمی برای موفقیت یا خبر خوب وجود دارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اعتماد کردن به کسی یا چیزی وابسته بودن به کسی یا چیزی برای به ارمغان آوردن موفقیت که شما میخواهید یا آرزوشو دارید

پیشنهاد
٧

اعتماد کردن به کسی یا چیزی وابسته بودن به کسی یا چیزی برای به ارمغان آوردن موفقیت که شما میخواهید یا آرزوشو دارید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیان تمام جزئیات مخصوصا چیزا ناخوشایند و زننده و مهیج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در یک وضعیت که تو درمورد یک چیز ناخوشایند بی اطلاعی که اگه میدونستی موجب ناراحتی تو میشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک شرایط یا وضعیت با مشکلات فراوان