پیشنهادهای 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٥٦٦)
سو تفاهم سو تعبیر کردن درست نفهمیدن اشتباه فهمیدن
در دست گرفتن نگهداشتن به دست آوردن کنترل چیزی را بدست آوردن
دست به چیزی نزن خرابکاری نکن وضعیت از این بدتر نکن با مراقبت بیشتر عمل کردن
Non smoking آدم غیر سیگاری
Fully furnished
Per week
تقصیر را گردن گرفتن
چیزی را به کسی فهماندن کسی را حالی کردن واضح کردن چیزی
مسئول چیزی بودن
کسی را مسئول چیزی دانستن
کسی را مسئول جیزی دانستن
اعمال و نیات شخص به عنوان وسیله ای برای کنترل و سرکوب اراده مردم توسط دولت تحت نظارت است.
زیباترین و جذاب ترین و باشکوه ترین زن در دورهمی های اجتماعی مثل مهمانی ها و مجالس رقص
زیباترین و باشکوه ترین و جذاب ترین و زن در دورهمی های اجتماعی مثل مهمانی ها و مجالس رقص
دورهمی های اجتماعی مهمانی ها مجالس رقص
وسیله نقلیه ای که ادعا می شود لوکس یا باکیفیت است، منتظر انتقال شخصی است که این عبارت به او گفته شده است
هفت قلم آرایش کرده لباس های دلبرانه پوشیدن لباس فاخر پوشیدن خیلی شیک لباس پوشیدن شیک و پیک کردن
تمام روابط اجتماعی همراه با دعوت ها و مشارکت ها و تعامل ها
روز به یاد ماندنی روز سرنوشت ساز روز خاطره انگیز روز عید روز مهم
انتقاد شدید
شاهد وقوع اتفاقی درآینده بودن حاکی بودن از اتفاقی درآینده بودن تشخیص دادن احتمال اتفاق افتادن چیزی
سازماندهی مجدد دگرگونی شدید و اساسی
پاها
انتظار داشتن یا پیش بینی کردن یک تجربه بد به احتمال زیاد تجربه کردن ( معمولا تجربه بد ) درگیر شدن با یا قسمتی از چیزی بودن در زندان یا بازداشگاه ...
مطمئنا با مشکل یا مجازات مواجه شدن
وقفه، توقیف، سرقت مسلحانه، گیر، گیر کردگی، تعویق، تاخیر، بازداری، جلوگیری، ممانعت، ( عامیانه ) گرانفروشی، مغبون سازی، به رخ کشیدن، ( شیمی - تقطیر ) م ...
لباس هالووین
بهتر است حقایق را مکتوب داشته باشی
دست از سر کسی برداشتن مزاحم نشدن
دست از سر کسی برداشتن مزاحم نشدن
چیزی را به هوا پرتاب کردن چیزی را به سرعت و محکم به هوا پراکندن
تخمین زدن برآورد کردن
کسی را به حال خود گذاشتن کسی را تنها گذاشتن
چیزی را به کسی سپردن چیزی را بر عهده کسی گذاشتن
ادامه دادن به عملی
باعث شدن یا ترغیب کردن یا وادار کردن کسی به انجام کاری یا چیزی
باعث شدن یا ترغیب کردن یا وادار کردن کسی به انجام کاری یا چیزی
با کسی یا چیزی آمدن
اصلا به چیزی فکر نکردن چیزی را در نظر نگرفتن چیزی که احتمال خیلی کم دارد که کسی در موردش فکر کنه
نداشتن توانایی در تصمیم که چه کاری باید انجام داد در مورد چیزی دودل بودن راجع به چیزی مطمئن نبودن از چیزی
بر گرفته از واژه attitude Cat اولش به خاطر اشاره به گربه اس
پایان یک دوره پابان یک عصر
آغاز یک دوره جدید
چیزی را جدی گرفتن سعی در آرام کردن کسی سعی در قانع کردن کسی برای رسیدگی به چیزی با دقت زیاد و تمام و کمال
مشکلات اولیه و کوتاه مدت
در شرایط فعلی در حال حاضر
وعده سر خرمن
نقشه ی غیر عملی، آرمان تحقق ناپذیر، خواب و خیال، ( امریکا - خودمانی ) ، امید به پاداش در آینده ی دراز مدت
به زور گرفتن، تحمیل کردن، ایجاب کردن، طلبیدن، مستلزم بودن بزور مطالبه کردن، بزور گرفتن، تحمیل کردن بر
به زور گرفتن، تحمیل کردن، ایجاب کردن، طلبیدن، مستلزم بودن بزور مطالبه کردن، بزور گرفتن، تحمیل کردن بر