پیشنهادهای Mr.Fox (٣,٢٦٠)
دوربین ( فردی که اجسام دور را بهتر از اجسام نزدیک می بیند )
مبهم کردن یا شدن، مه گرفته شدن یا کردن
زایل شدن نامرئی شدن ناپدید شدن محو شدن کمرنگ کردن
زایل شدن نامرئی شدن ناپدید شدن محو شدن کمرنگ کردن
( آتش منقل یا بخاری را ) با خاکستر پوشاندن، دم کردن
وارد میدان دید ( کسی ) شدن، به نظر آمدن یا رسیدن
پدیدار شدن دیده شدن، نمایان شدن
پدیدار شدن دیده شدن، نمایان شدن
نگاه گذرا انداختن چشم کسی به چیزی افتادن نگاه اجمالی انداختن
چشم کسی به چیزی افتادن ناگهان کسی را دیدن
کاهش دادن فقر
علایم بیماری را کاهش دادن نشانه های بیماری را تسکین دادن
وقتی به کسی پیام میدی و طرف میبینه ولی جواب نمیده
نابسامانی آشفتگی، اشتباه
محکم به چیزی کوبیدن محکم با چیزی برخورد کردن
محکم به چیزی کوبیدن محکم با چیزی برخورد کردن
هارت و پورت داره ولی اهل عمل نیست حرفاش و رفتارش بدتر از عمل واقعیش است
به سرعت آماده کردن به سرعت درست کردن
از مزرعه حیوان دزدیدن
به سرعت بیان کردن
یک ساعت
زمانی بعد از ساعت 12 شب که دوستانتان را به خاطر کارهای عجیب و غریبی که انجام می دهند یا دروغی که به تازگی گفته اند افشا می کنید.
ان عبارت مانند hot minutes دو معنی داره یکی از معنیاش میشه: زمان خیلی کوتاه، یک لحظه ، لحظه ای معنی دومش میشه : زمان خیلی طولانی
این عبارت دوتا معنی داره که برخلاف هم هستن یکی از معنی اش میشه: زمان خیلی خیلی کوتاه ، یک لحظه ، برای یک لحظه معنی دومش میشه: برای یک مدت طولانی ( ...
چاه آسانسور
به زور جا کردن
خطر کمتر داشتن برای کسی برای انجام کاری یا گفتن حرفی اگر مردمان دیگر هم در انجا حضور داشته باشند و همان کار را انجام دهند یا همان حرف را تکرار کنند
خطر کمتر داشتن برای کسی برای انجام کاری یا گفتن حرفی اگر مردمان دیگر هم در انجا حضور داشته باشند و همان کار را انجام دهند یا همان حرف را تکرار کنند
داشتن برنامه ریزی قبلی اما نامشخص برای قرار ملاقات یا مشارکت به عنوان یک دلیل یا بهانه برای شرکت نکردن در جلسه یا رویدادی استفاده می شود
جواب پیام کسی را دادن
برعکس واژگون
به شدت سخت
انجام دادن نایل شدن غلبه کردن ( بر احساسات منفی ) تخلیه کردن حسی منفی ( با انجام کاری )
اهمیت دادن به چیزی نگران بودن درباره چیزی مراقب چیزی بودن
اهمیت داشتن
اهمیت داشتن اهمیت دادن
کسی را مایوس کردن کسی را ناامید کردن
کسی را مایوس کردن
راندن واخراج کردن کنار زدن دور کردن
نوبتی انجام دادن بین دویا چند چیز
a را انجام بده سپس b را انجام بده و به همین صورت ادامه بده
استعداد و توانایی در صحبت کردن به صورت ساده و روان
�دلهره و دلشوره �حس بد نا امیدی اضطراب
درملا عام ظاهر شدن در میان جمع آمدن
رعایت کننده پیروی کننده از
نتیجه گیری کلی کردن راجع به تعمیم دادن
نتیجه گیری کلی کردن راجع به
اتاقک متصل به یک ساختمان بزرگ
طرفدار ( چیزی یا کسی ) بودن ترجیح دادن ( به چیزی ) تمایل داشتن
لاس زدن سرسری به چیزی فکر کردن به بازی گرفتن بازی کردن