پیشنهاد
٢

به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رفتن

پیشنهاد
٣

به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اتاقک کشت صطلاح potting shed به معنای "اتاقک کشت" به اتاق کوچکی گفته می شود که در آن دانه گیاهان را قبل از اینکه کاشته شوند در گلدان هایی نگه داری می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

انباری نگهداری تجهیزات باغبانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اشک تمساح ریختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

shed crocodile tears

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آلونک ( مخصوص نگهداری ابزار ) انباری

پیشنهاد
١

دق دل خود را خالی کردن

پیشنهاد
٠

روبه رو شدن با وضعیت دشوارتر از انتظار شما یا بودید آماده برای آن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آتیش بیار معرکه بودن وضع بدی رو بدتر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدترین و مولدترین نرخ انجام کاری شروع به انجام کاری به خوبی و با اطمینان کامل ، پس از آنکه در ابتدا کندتر یا مردد بودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدترین و مولدترین نرخ انجام کاری شروع به انجام کاری به خوبی و با اطمینان کامل ، پس از آنکه در ابتدا کندتر یا مردد بودی

پیشنهاد
١

خود را درگیر سرگرمی جدیدی کردن خود را سرگرم کار جدیدی کردن

پیشنهاد
٢

خودشیرینی و چاپلوسی و تملق کردن برای به دست آوردن محبوبیت زیاد

پیشنهاد
١

کسی را شیفته کردن کسی را مسحور کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیان یا نشان دادن چیزی با اهمیت خاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

زحمت چیزی را به جان خریدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نگران چیزی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندوهگین بودن غمگین بودن ناراحت و مایوس بودن

پیشنهاد
١

فوق العاده کمیاب تقریباً ناموجود کاملاً غیرممکن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیار زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیار زیاد مقدار بسیار زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دردسر بسیار زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلی ( مقدار ) بسیار زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلی ( مقدار ) بسیار زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خیره شدن به چیزی به دلیل علاقه به آن یا در حال فکر کردن به چیزی دیگر بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تمرکز کردن مورد تاکید قرار دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هِر را از بِر تشخیص ندادن فرق عن و گوشت کوبیده را تشخیص ندادن از کون خر سردرنیاوردن

پیشنهاد
٠

هِر را از بِر تشخیص ندادن کاملاً خنگ بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سریع رفتن باعجله حرکت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خود را احمق جلوه دادن احمقانه رفتار کردن

پیشنهاد
١

هِر را از بِر تشخیص ندادن کاملاً خنگ بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اعتراف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( چیزی قدیمی و ازکارافتاده ) عمر مفید خود را کردن کهنه و قدیمی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( چیزی قدیمی و ازکارافتاده ) عمر مفید خود را کردن کهنه و قدیمی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

با شرایط سخت و ناخوشایند ساختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جنگ شروع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تلاش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

توافق کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرض کردن گمان کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تحقیق کردن بازرسی کردن بررسی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ئوس مطالب درست کردن طرح کلی درست کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

همت به خرج دادن همت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با عجله از جایی خارج شدن با عجله جایی را ترک کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مرطوب به صورت خوشایند و مفید برعکس damp

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرطوب به صورت ناخوشایند برعکس moist

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

an alternative spelling of monk

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Drywall" یک اصطلاح آمریکایی برای تخته های تخته گچی ( plasterboard ) است که برای ساخت دیوارهای جداکننده بین اتاق ها استفاده می شود. اساساً، این یک اصط ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت کار کردن بر روی چیزی با تلاش یا پشتکار سخت کوشیدن زحمت زیادی کشیدن برای چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سکس کردن بدون هیچگونه پیش نوازشی که باعث خیس شدن واژن خانم شود و درد دخول را زیاد می کند