پیشنهادهای Mr.Fox (٣,٢٦١)
به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رفتن
به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رفتن
اتاقک کشت صطلاح potting shed به معنای "اتاقک کشت" به اتاق کوچکی گفته می شود که در آن دانه گیاهان را قبل از اینکه کاشته شوند در گلدان هایی نگه داری می ...
انباری نگهداری تجهیزات باغبانی
اشک تمساح ریختن
shed crocodile tears
آلونک ( مخصوص نگهداری ابزار ) انباری
دق دل خود را خالی کردن
روبه رو شدن با وضعیت دشوارتر از انتظار شما یا بودید آماده برای آن
آتیش بیار معرکه بودن وضع بدی رو بدتر کردن
با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدترین و مولدترین نرخ انجام کاری شروع به انجام کاری به خوبی و با اطمینان کامل ، پس از آنکه در ابتدا کندتر یا مردد بودی
با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدترین و مولدترین نرخ انجام کاری شروع به انجام کاری به خوبی و با اطمینان کامل ، پس از آنکه در ابتدا کندتر یا مردد بودی
خود را درگیر سرگرمی جدیدی کردن خود را سرگرم کار جدیدی کردن
خودشیرینی و چاپلوسی و تملق کردن برای به دست آوردن محبوبیت زیاد
کسی را شیفته کردن کسی را مسحور کردن
بیان یا نشان دادن چیزی با اهمیت خاص
زحمت چیزی را به جان خریدن
نگران چیزی بودن
اندوهگین بودن غمگین بودن ناراحت و مایوس بودن
فوق العاده کمیاب تقریباً ناموجود کاملاً غیرممکن
بسیار زیاد
بسیار زیاد مقدار بسیار زیاد
دردسر بسیار زیاد
کلی ( مقدار ) بسیار زیاد
کلی ( مقدار ) بسیار زیاد
خیره شدن به چیزی به دلیل علاقه به آن یا در حال فکر کردن به چیزی دیگر بودن
تمرکز کردن مورد تاکید قرار دادن
هِر را از بِر تشخیص ندادن فرق عن و گوشت کوبیده را تشخیص ندادن از کون خر سردرنیاوردن
هِر را از بِر تشخیص ندادن کاملاً خنگ بودن
سریع رفتن باعجله حرکت کردن
خود را احمق جلوه دادن احمقانه رفتار کردن
هِر را از بِر تشخیص ندادن کاملاً خنگ بودن
اعتراف کردن
( چیزی قدیمی و ازکارافتاده ) عمر مفید خود را کردن کهنه و قدیمی شدن
( چیزی قدیمی و ازکارافتاده ) عمر مفید خود را کردن کهنه و قدیمی شدن
با شرایط سخت و ناخوشایند ساختن
جنگ شروع کردن
تلاش کردن
توافق کردن
فرض کردن گمان کردن
تحقیق کردن بازرسی کردن بررسی کردن
ئوس مطالب درست کردن طرح کلی درست کردن
همت به خرج دادن همت کردن
با عجله از جایی خارج شدن با عجله جایی را ترک کردن
مرطوب به صورت خوشایند و مفید برعکس damp
مرطوب به صورت ناخوشایند برعکس moist
an alternative spelling of monk
Drywall" یک اصطلاح آمریکایی برای تخته های تخته گچی ( plasterboard ) است که برای ساخت دیوارهای جداکننده بین اتاق ها استفاده می شود. اساساً، این یک اصط ...
سخت کار کردن بر روی چیزی با تلاش یا پشتکار سخت کوشیدن زحمت زیادی کشیدن برای چیزی
سکس کردن بدون هیچگونه پیش نوازشی که باعث خیس شدن واژن خانم شود و درد دخول را زیاد می کند