تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

عصبانی شدن آزرده شدن دلخور شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

راستی. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

موسسات آموزش عالی مانند کالج ها و دانشگاه ها یا به طور کلی آموزش عالی زندگی دانشگاهی یا دانشجویی عبارتی طنزآمیز به معنای زندگی یک دانشجو یا معلم در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطبوعات مبتذل مطبوعات سطحی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فکر میکنم کسی داره درباره من حرف میزنه

پیشنهاد
١

عمق شکم عمق وجود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کاملا برعکس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به شدت کسل شده و پر از احساسات سرکوب شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به هم متصل کردن سرزنش کردن گند زدن خرابکاری کردن مزاحم شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قفل درب را قفل کنید تا کسی وارد نشود به طور ناگهانی و گویی که عجله داریدجای را ترک کنید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

با قابلیت اتصال به دستگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رخداد یا خبر غیر منتظره و غافلگیرکننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنظیم شده طراحی شده، تعبیه شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

as quick as a rabbit

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به سرعت برق و باد مثل چشم به هم زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آرام چون بره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مثل طلا اصل معتبر، خالص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( مثل خرس ) بداخلاق عبوس، ترشرو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

هندل موتور با هندل روشن کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

از دست دادن میل به غذا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در افق خیره شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ماشین را با هل دادن روشن کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ممکن ساختن یا موجب شدن راحتی عضلات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجازه دادن یا موجب شدن راحتی عضلات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تکه کاغذ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

جرم جزیی بزهکاری، تخلف کوچک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ترانه بسیار موفق و محبوب ترانه بسیار معروف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دهان آب افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دهان آب افتادن

پیشنهاد
١

دهان آب افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

جور بودن آمدن ( رنگ و. . . ) با چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یعنی خراب کردن یک رویداد اجتماعی خوب با نواختن گیتار متوسط اصطلاح استعاری که برای توصیف یک شخص، مکان یا رویداد استفاده می شود سدی که امر دنیوی را ا ...

پیشنهاد
٠

با سرعت بسیار کم حرکت کردن مانند [با سرعت] حلزون رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمام - دستشویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلاه حمام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آزمایش نهایی مقابله نهایی، مجادله نهایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دادگاه نمایشی محکمه نمایشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سوارکار ( پرش با اسب ) اسب پرش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ذات واقعی خود را نشان دادن نیت و ماهیت اصلی خود را آشکار کردن شخصیت حقیقی خود را نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذات واقعی خود را نشان دادن نیت و ماهیت اصلی خود را آشکار کردن شخصیت حقیقی خود را نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

احساسات خود را نشان دادن احساسات خود را بیان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساسات خود را نشان دادن احساسات خود را بیان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

راهنمایی کردن جایی را به کسی نشان دادن بازدیدکننده ای را هدایت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تا جلوی درب خانه همراهی کردن به خارج ( اتاق یا خانه ) راهنمایی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه نمونه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

جاهای مختلف مکانی را به کسی نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اطراف را ( به کسی ) نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدترین و مولدترین نرخ انجام کاری شروع به انجام کاری به خوبی و با اطمینان کامل ، پس از آنکه در ابتدا کندتر یا مردد بودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

عاشق کسی بودن به کسی شدیدا تمایل داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عاشق کسی بودن دیوانه کسی بودن، به کسی شدیدا تمایل داشتن