پیشنهادهای 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٥٦٣)
در دنیا خود زندگی کردن و به اتفاقات اطراف خود توجهی نداشتن
چیزی را به خاطر آوردن
ملاقات مشتری با روسپی در خانه زنه برعکس هم میشه outcall
بازدید از خانه مشتری توسط یک متخصص پیشنهاد دادن بیشتر از یک بازی با ورق بازدید ( مانند یک ماساژور یا یک فاحشه ی تلفنی ) از مشتری برای انجام خدمات در ...
روسپی که ممکن است از طریق تلفن با او قرار ملاقات گذاشته شود
دلال خانه شرکت هماهنگ کننده جنده شرکتی که زنان معمولا دختران جوان را برای ارائه خدمات جنسی یا ماساژ یا برای سرگرمی فراهم میکنه بیشتر برای فراهم کردن ...
دلال خانه شرکت هماهنگ کننده فاحشه شرکتی که زنان معمولا دختران جوان را برای ارائه خدمات جنسی یا ماساژ یا برای سرگرمی فراهم میکنه بیشتر برای فراهم کرد ...
مسئولیت ( چیزی ) را برعهده گرفتن�مسئولیت ( چیزی ) را پذیرفتن
اصطلاحی است برای تعریف فردی که خیلی لاف زن و متکبر است، فکر می کند همه چیز را می داند و برای بقیه خیلی خوب است.
1. حالت کاملاً غافل از اطرافیان 2. رفتار کردن مثل یک احمق
هر اقدام رادیکالی که برای بیان مخالفت با ستم بر زنان، کلیشه زنانگی و تجاری سازی تمایلات جنسی به کار می رود، مخالف است. روش تهاجمی و دردناک راسل برن ...
عصبانی شدن در مورد چیزی که پیش پا افتاده یا کم اهمیت است
انجام ندادن کاری که باید انجام دهید، چه در محل کار یا در وقت آزاد
حالت بامزه و راحت Fuck you
تو کونت ( وقتی از ما درباره جای چیزی سوال میکنند ) مزاحم شدن زیاد سوال پرسیدن وقتی گروهی از مردم در مورد شما بد صحبت می کنند
حمله وحشیانه به شخصی به شکلی که گروهی از سگ ها/گرگ های وحشی انجام می دهند
کنترل کردن محدود کردن کاملاً تابع دیگری بودن
کنترل کردن محدود کردن کاملاً تابع دیگری بودن
کنترل کردن محدود کردن کاملاً تابع دیگری بودن
کسی که کاملاً تابع دیگران است ( معمولاً دختر به پسر در یک رابطه )
به اتفاق آرا بدون شک�بدون استثنا
کامبوجا یک نوشیدنی تخمیر شده، کمی جوشان، شیرین شده چای سیاه یا سبز است که معمولاً به دلیل فواید سلامتی مصرف می شود.
هیجانات یا جذابیت های زندگی در شهر در مجموع، جنبه های جذاب و هیجان انگیز یک شهر شهر بزرگ به عنوان مرکز سرگرمی، لذت و غیره دیده می شود
فرستادن پیام یا نامه
فرستادن نامه یا پیام
سر زدن به خانه کسی
حاضر باش
حرف کسی را درک کردن
این را داشته باش!�این را گوش کن!
به هدف رسیدن
چیزها/افراد مختلف فلان و بهمان
چیزها/افراد مختلف
چیزها/افراد مختلف
این قدر سرشلوغ بودن ( که کاری را فراموش کردن )
خب همینه دیگه! خب این هم از این!
راستشو بخوای . . . . .
سن و سالی از کسی گذشتن �پیر شدن
زیر خط فقر زندگی کردن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
بی پول بودن �چیزی ته جیب نداشتن
بی پول بودن�چیزی ته جیب نداشتن
بی پول بودن�چیزی ته جیب نداشتنinformal
حکم اولیه یا اصلی را تغییر دادن
تا خرخره غرق چیزی بودن� سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن� سخت مشغول کاری بودن