تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

وابسته بودن به ، متکی بودن به their future depends on how well they do in these exams 🛹 آینده ی آن ها وابسته است به اینکه در این امتحانات چقدر خوب ع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

[ مفهوم ، کلمه ] تعریف what's your definition of success تعریف شما از موفقیت چیست ؟؟ 🛷 زبان 91 ، انسانی 90

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تعریف کردن ، [ کلمه ] معنی کردن ⛸⛸ defining the word love can be very difficult معنی کردن کلمه عشق می تواند خیلی سخت باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

عمیقاٌ ، شدیداٌ 🥌 we don't want to get too deeply involved with these people ما نمی خواهیم خیلی زیاد با این افراد نزدیک بشیم انسانی 92 ، هنر 87

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خلق کردن ، ایجاد کردن the government plans to create more jobs for young people دولت برنامه دارد برای افراد جوان شغل های بیشتری ایجاد کند 🎿🎿

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

[ در دستور زبان ] حرف ربط ، کلمه ی ربط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خارج شدن ، [ روزنامه ، کتاب و غیره ] منتشر شدن when is her new book coming out کتاب جدیدش کِی منتشر می شود ؟؟⛷

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

وارد شدن ، ( به بازار ) آمدن we're still waiting for copies of the book to come in هنوز منتظریم که نسخه های اون کتاب وارد بازار بشه 🏂🏂

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ترکیب شدن ، متحد شدن 🏋🏻‍♀️ Hydrogen and oxygen combine to form water هیدروژن و اکسیژن ترکیب می شوند تا آب را شکل بدهند هنر 94 ، انسانی 93 ، ریاضی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

باشگاه ، کلوب have you though about becoming a member of our club [ تا حالا به این موضوع ] فکر کردی که عضو باشگاه ما بشی ؟🏋🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بالا رفتن ، صعود کردن As they climbed higher , the air became cooler اون ها هر چی بالاتر می رفتند ، هوا خنک تر می شد 🤼‍♀️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

انتخاب کردن ، برگزیدن I don't mind which one we have , you choose 🤼‍♂️ برام فرقی نداره کدوم یکی رو ورمی داریم ، تو انتخاب کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

سینه ، قفسه سینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

blood brain cells سلول های خونی مغزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حمل کردن ، بردن there books are too heavy for me to carry ⛹🏻‍♀️ این کتاب ها اون قدر سنگین هستند که نمیتونم اونا رو ببرم ریاضی 87 ، هنر 87 ، تجربی 84

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دقیق ، مواظب ، مراقب ⛹🏻‍♂️ be careful to look both ways when you cross the road وقتی از خیابون رد می شی ، مواظب باش هر دو طرف رو نگاه کنی انسانی 95 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کالری there are about 50 calories in an apple در هر سیب حدود 50 کالری وجود دارد 🤺🤺

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

[کالری و غیره ] سوزاندن ، مصرف کردن which burns up more calories swimming or running کدوم یکی کالری بیشتری می سوزونه ، شنا یا دویدن 🤾🏻‍♀️🤾🏻‍♀️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زحمت ، اذیت ، دردسر it doesn't bother me if he doesn't come اگه نیاد ، اهمیتی نداره و ناراحتم نمی کنه 🤾🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

[ با خود ] آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

استخوان he broke a bone in his left arm 🏌🏻‍♀️ اون یک استخوان رو توی دست چپش شکست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زیر ، پایین they have three children below the age of four اون ها سه تا بچه ی زیر چهار سال دارند 🏌🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

[ در جمله ی منفی ] بیش از این ، دیگر 🏇🏻 why doesn't he speak to me anymore چرا اون دیگه با من حرف نمی زنه ؟؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

هم عقیده بودن ، موافق بودن my father and I don't agree on very much 🧘🏻‍♀️ من و پدرم در مورد چیزهای زیادی هم عقیده نیستیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

aerobic exercises are like running and swimming

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

افزایش ، اضافه ، چیز اضافه شده in addition to his apartment in London he has a villa in Italy اون علاوه بر آپارتمانش تو لندن ، یک ویلا تو ایتالیا دار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وفق دادن ، سازگار کردن ، اقتباس کردن 🏄🏻‍♀️ It took me a while to adapt to a new job برام مدتی طول کشید تا با کار جدید سازگار شم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در واقع ، در عمل ، واقعا there are lots of people there who can actually help you اون جا افراد زیادی هستند که می توانند واقعا بهت کمک کنن🏄🏻‍♂️🏄🏻 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فعالیت ، کار 🏊🏻‍♀️🏊🏻‍♀️ the streets were noisy and full of activity خیابان ها شلوغ و پر از فعالیت بودن تجربی 93 ، انسانی 92 ، هنر 91 و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

فعال ، پر جنب و جوش ، فعل معلوم she is over 80 but is still very active 🤽🏻‍♀️ اون بالای 80 سال سن داره ولی هنوز خیلی فعالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کمی ، تا حدودی It costs a bit more than I wanted to spend 🤽🏻‍♂️🤽🏻‍♂️🤽🏻‍♂️ قیمت این کمی بیشتر از چیزی هستش که می خواستم خرج کنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تا ، تا وقتی که ، تا هنگامِ 🚣🏻‍♀️🚣🏻‍♀️ you will just have to wait until they call your name شما فقط باید تا وقتی که اسمتون رو صدا می زنن صبر کنید ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

unemployment has been rising for months ماه هاست که بیکاری افزایش می یابد 🚣🏻‍♂️🚣🏻‍♂️🚣🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

فهمیدن ، درک کردن 🧗🏻‍♀️🧗🏻‍♀️ Is there anyone here who understands French اینجا کسی هست که فرانسوی بفهمه ؟؟ انسانی 93 ، تجربی 91

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

منتقل کردن ، انتقال دادن you will be transferred to the London office شما به دفتر لندن منتقل خواهید شد 🧗🏻‍♂️🧗🏻‍♂️ انسانی 95 ، تجربی 93 ، هنر 93 ، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

موضوع ، مبحث ، درس ، فاعل 🚵🏻‍♀️🚵🏻 can we talk about a different subject please ممکنه لطفا در مورد یک موضوع دیگه حرف بزنیم ؟؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

[ غذا و غیره ] فاسد شدن ، خراب شدن the food will spoil if you don't keep it in the fridge اگه غذا رو توی یخچال نگه نداری، فاسد می شود 🚵🏻‍♂️🚵🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

جدی ، خطرناک ، حاد 🚴🏻‍♀️ smoking has become a serious problem in a lot of schools سیگار کشیدن در بسیاری از مدارس به یک مشکل حاد تبدیل شده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

شناختن ، تشخیص دادن I recognize him as he came in the room به محض این که وارد اتاق شد او را شناختم 🚴🏻‍♂️ ریاضی 95 ، هنر 95 ، زبان 91 ، انسان 88

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دلیل ، علت ، سبب ، منطق the reason I called was to ask about the plans for Saturday دلیل اینکه زنگ زدم این بود که در مورد برنامه های شنبه سوال کنم🏆 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

روند ، پروسه ، فرآیند 🥇🥇 changes occur in the body because of the process of ageing به دلیل فرایند پیری ، در بدن تغییراتی اتفاق می افتد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

توانایی ، استعداد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ممکن ، امکان پذیر 🥈🥈 I can't get it all done by Friday it's just possible نمی تونم همه شو تا جمعه تموم کنم ، اصلا ممکن نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آلوده کردن the factory pollutes the air and water کارخانه هوا و آب را آلوده می کند 🥉🥉🥉 ریاضی 94 ، هنر 91

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شخصی ، خصوصی do you mind if I ask you a personal question اشکالی نداره اگه ازت یه سوال خصوصی بپرسم ؟؟ 🏅 هنر 95 ، انسانی 94، ریاضی 92 ، زبان 91 ، تج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شریک ، [ ورزش و غیره ] هم بازی ، یار John is my tennis partner 🎖🎖 جان هم بازی تنیس من هستش هنر 95 ، زبان 95 ، انسانی 94

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نشات گرفتن ، ریشه گرفتن 🏵🏵 no one knows when or where this idea fist originated هیچ کس نمی داند که این فکر اولین بار کی یا کجا نشات گرفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Mina made herself a cake 🎫 مینا برای خودش یک کیک درست کرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

we were working on a difficult problem when the power went out ما در حال کار کردن روی یک مسئله سخت بودیم وقتی برق رفت 🎟🎟🎟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

I was driving when you called me 🎪🎪🎪 من در حال رانندگی بودم وقتی شما به من زنگ زدید