پیشنهادهای tinabailari (١,٣٩٠)
did you eat seafood yesterday آیا دیروز غذای دریایی خوردی؟؟🤹🏼♂️
do you like to go there again 🎭 آیا دوست داری دوباره به آنجا بروی ؟؟
you play tennis better than I do شما از من بهتر تنیس بازی می کنید🎨
you are the worst driver I know 🎬🎬 تو بدترین راننده ای هستی که من می شناسم
he is still in hospital he is better then he was last week او هنوز در بیمارستان است ، او بهتر از هفته پیش است 🎤🎤🎤
Tara is the best student at school تارا بهترین دانش آموز در مدرسه است🎧
I have more books then you من کتاب های بیشتری از شما دارم 🎼🎼
Karoon is the longest river of Iran کارون بلند ترین رود ایران است 🎹🎹
this watch is as expensive as a car این ساعت هم قیمت یک ماشین است🥁
Sara is as kind as Neda 🎷 سارا به اندازه ندا مهربان است
عمل جراحی ، کار the poor man had two operations in two weeks مرد بیچاره توی دو هفته تو تا عمل جراحی داشت 🎺🎺
چیز ، مفعول look , there's a strange object in the sky نگاه کن ، یه چیز عجیب توی آسمون هست 🎸
گم شده 🎻🎻🎻 her father has been missing since September 1992 پدرش از سپتامبر سال 1992 گم شده است
بخشنده ، باگذشت
( مربوط به ) پزشکی
حقوق دان ، وکیل I want to see my lawyer before I say anything قبل از اینکه چیزی بگم ، می خوام وکیلم رو ببینم 🎲
[ در فهرست ] قلم ، فقره the restaurant has a long menu of about 50 items رستوران منویی طولانی از حدود 50 قلم [ غذا ] دارد ♟♟
شامل شدن the job involves me traveling all over the country این کار شامل سفر کردن من به تمام کشور می شود 🎯🎯
دعوت ، کارت دعوت ، دعوت کردن از he invited a few friends to come over to his house after work او چند تا از دوست هاشو دعوت کرد تا بعد از کار به خانه ا ...
اختراع کردن ، ابداع کردن Alexander Graham Bell invented the telephone in 1876 🎮🎮🎮
آموزش ، تعلیم ، دستورالعمل they need clear instructions on what to do next 🎰🎰🎰 آنها برای کاری که بعداً باید انجام دهند به دستورالعمل واضحی نیاز دا ...
صنعتی there are thousands of industrial uses for plastic برای پلاستیک هزاران کاربرد صنعتی وجود دارد 🧩🧩🧩
بهتر کردن ، بهبود بخشیدن I thought the best way to improve my French was to live in France فکر می کردم بهترین راه بهتر کردن فرانسوی ام زندگی کردن در ...
معانی زیادی داره و باتوجه به جمله تغییر میکنه ؛ در اینجا یکی از معانی رو میتونید ببینین : نگه داشتن could you hold the door open please ممکن است لطفا ...
تاریخی ، مهم ، برجسته 🚙🚙🚙 tourists like to visit historic buildings توریست ها دوست دارند که از ساختمان های تاریخی دیدن کنند
سلامتی ، تندرستی ، وضعیت جسمانی 🚌 she is 85 and still in very good health اون 85 سال داره و هنوز وضعیت جسمانی خیلی خوبی داره تجربی 89 ، زبان 87
[ کامپیوتر ] سخت افزار
اتفاق افتادن ، رخ دادن the accident happened at 4 : 30 p. m. yesterday تصادف دیروز ساعت چهار و نیم بعد از ظهر اتفاق افتاد🚎 تجربی 88
آشنا ، شناخته شده there were one or two familiar faces in the party توی مهمونی یکی دوتا چهره ی آشنا وجود داشت 🏎🏎🏎
شکست ، عدم موفقیت Winston isn't someone who accepts failure easily وینستون کسی نیست که شکست را راحت قبول کند 🚓🚓
حقیقت، واقعیت 🚑🚑🚑 no decision will be made till we know all the facts تا وقتی که تمامی واقعیت ها را بدانیم ، هیچ تصمیمی گرفته نخواهد شد انسانی 95 ...
نظارت my parents' supervision is of great value to me in life نظارت والدینم در زندگی ارزش زیادی برای من دارد 🚐🚐🚐
the witness was asked to describe the robber's face in details از شاهد خواسته شد که چهره ی دزد را با جزئیات شرح دهد 🚚🚚🚚
I don't like the idea of confining a bird in a cage 🚛 من ایده ی زندانی کردن پرنده ای در قفس را دوست ندارم
before a passage puts in newspaper it is edited several times قبل از اینکه یک متن در روزنامه ای قرار گیرد چندین بار ویرایش می شود🚜
I posted my application for the job three week ago تقاضا نامه برای شغل را سه هفته پیش پست کردم 🛴🛴
can you tell me the main point of the discussion می توانی نکات اصلی بحث را به من بگویی ؟؟ 🚲🚲🚲
he couldn't return the book he had borrowed to the library on time او نتونست که کتابی که از کتابخانه گرفته بود را سر وقت برگردونه 🛵🛵🛵
یکدیگر they absolutely hate each other آن ها مطمئناٌ از یکدیگر متنفر هستند🏍
شستن there is a bird washing itself in the river 🚨🚨🚨 آنجا پرنده ایست که دارد خودش را در روخانه ای می شوید
پول you and your friend must prepare all the money yourselves تو و دوستت باید تمام پول را خودتان آماده کنید 🚔🚔
I don't think he will be able to manage the shop himself من فکر نمی کنم که او بتواند خودش مغازه را اداره کند 🚍🚍🚍
کت I took my coat with me because it was snowing من کتم را با خودم بردم چون داشت برف می بارید 🚘
the man standing there looks kind 🚖 مردی که آنجا ایستاده است مهربان به نظر می آید
I'm sure he took his umbrella with him من مطمئنم که او چترش را با خودش برد 🚡🚡
the old lady fell as she was crossing the street زن مسن وقتی داشت از خیابان عبور می کرد ، افتاد 🚠
have a nice journey and look after yourself سفر خوبی داشته باشی و مراقبت خودتان باش 🚟
while I was writing the email the net suddenly cut off وقتی داشتم ایمیل می نوشتم ، ناگهان اینترنت قطع شد 🚃
اضافی ، بیشتر if you need any extra help , just call me 🚋🚋 اگه به هر کمک بیشتری نیاز داشتی فقط بهم زنگ بزن انسانی 93 ، تجربی 85 ، هنر 85
تجربه ، تجربه کردن everyone experiences these problems at some time in their lives همه ، این مشکلات را موقعی از زندگی شان تجربه می کنند هنر 95 ، زبان ...