پیشنهادهای میثم علیزاده لشکانی (٢,٥٠٧)
سلاخی کردن
● خیره سر ● سرسختانه ● شدید و دیر درمان
علاج، درمان
Submerge
How dare you?
در زبان گیلکی یعنی تکان دادن
در زبان گیلکی به راسو گویند
در زبان گیلکی به برگ درخت گویند
Robust
1. Although 2. Much as
1. Although 2. Much as
Stick out Protrude
مقبول
Propound
Inherently
Status
Moreover what's more
Helping
Saintly صفت است نه قید. به معنی درستکار، پاکدامن.
Munch
Lash out
Tuck into, cram
1. بنابراین 2. بدین گونه
میله محک
Replace, supersede
لوسمی، سرطان خون
مهمتر از همه
● قاطع ( در مورد انسان ) ● سرنوشت ساز
خیلی جدی و رک
1. اهمیت، قدر 2. مفهوم
●بعد از این عبارت یک زمان مطرح می شود، معنی جمله هم می شود" تا فلان زمان نگذشته بود که. . . " مثلا: . . . It was not until the spring of that year تا ...
با علم به اینکه، با اطمینان از این موضوع که
1. چپاندن، چپیدن 2. خر زدن ( خوندن زیاد ) به منظور مهیا شدن برا امتحانی
بستر چیزی را مهیا کردن
زیادی، اضافی
تا همین . . . . بود که، همین . . . بود که As early as 2009 تا همین سال ۲۰۰۹ ● اشاره به تاریخی داره که زیاد قدیمی نیست و میخواد بگه مدت کوتاهی ازش گذش ...
به طور خاص
عمومیت دادن
به تنهایی
تغییر، جابجایی، جایگزینی
سن ( زوال و فرسودگی ) چیزی را نشان دادن
مهمترین بخش چیزی بودن
یعنی شخصیت و ظاهرش برات جذاب باشه، مثلا فلانی بهت نمیخوره
تو سفر کاری بودن
طراحی صحنه
شرایط را مهیا/ممکن ساختن
دوره ترک اعتیاد به الکل و یادمواد مخدر
اتمام، خاتمه
به دنیا آوردن بچه ( نه بچه دار شدن )
به دنیا اوردن بچه ( نه بچه دار شدن )