پیشنهاد‌های میثم علیزاده لشکانی (٢,٣٧١)

بازدید
٢,٤٢٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

قیمت کردن، جنس دید زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به کشور دیگری سفر کردن خاموش شدن ( محو شدن ) آتش فرستاده شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

● تصمیم گرفتن ● نتیجه چیزی را مشخص کردن، تعیین کننده چیزی بودن ● واداشتن، بر آن کردن ● رای صادر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

همان طور که از شکل فعل پیداست در حالت گذشته کاربرد دارد و به معنای " موفق شدن در انجام کاری" می باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٥

اگر به صورت فعل استفاده شود: 1. اگر بعد از آن if یا whether بیاید معنای " ممکنه. . . " یا " اشکالی نداره اگر . . . " و معمولا به صورت درخواست و سوالی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

خفت شده، کسی که مورد زورگیری قرار گرفته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

. . . It is high time وقت آن رسیده که. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

سفت و سخت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

از هم گسستن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خودسر، لجباز * صفت است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بی تربیت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناقص، آشولاش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

●هر زمانی مثال: It's been clear than ever before تمیزتر از هر زمانی شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سلاخی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

● خیره سر ● سرسختانه ● شدید و دیر درمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

علاج، درمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Submerge

پیشنهاد
٢

How dare you?

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان گیلکی یعنی تکان دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان گیلکی به راسو گویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان گیلکی به برگ درخت گویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Robust

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. Although 2. Much as

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. Although 2. Much as

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stick out Protrude

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

مقبول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Propound

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Inherently

پیشنهاد
٥

Status

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Moreover what's more

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

Helping

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

Saintly صفت است نه قید. به معنی درستکار، پاکدامن.

پیشنهاد
٠

Munch

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

Lash out

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Tuck into, cram

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

1. بنابراین 2. بدین گونه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

میله محک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

Replace, supersede

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

لوسمی، سرطان خون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مهمتر از همه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

● قاطع ( در مورد انسان ) ● سرنوشت ساز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

خیلی جدی و رک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

1. اهمیت، قدر 2. مفهوم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

●بعد از این عبارت یک زمان مطرح می شود، معنی جمله هم می شود" تا فلان زمان نگذشته بود که. . . " مثلا: . . . It was not until the spring of that year تا ...

پیشنهاد
١١

با علم به اینکه، با اطمینان از این موضوع که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

1. چپاندن، چپیدن 2. خر زدن ( خوندن زیاد ) به منظور مهیا شدن برا امتحانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بستر چیزی را مهیا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

زیادی، اضافی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تا همین . . . . بود که، همین . . . بود که As early as 2009 تا همین سال ۲۰۰۹ ● اشاره به تاریخی داره که زیاد قدیمی نیست و میخواد بگه مدت کوتاهی ازش گذش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

به طور خاص