پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٩٠٢)

بازدید
٥,٠٤٩
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"کاک" ( 𐬐𐬁𐬐 ) نان نازک و خشک، شیرینی خشک کرمانشاه. کاینک از صحن حلاوات برون می آید کاک و فرنی و نمکزی زبر شیرین کار بسحاق اطعمه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوهر ( 𐬔𐬋𐬵𐬀𐬭 ) "گوهر" ماده ای که با روش های شیمیایی، واپاشی پذیر به چیز ساده تری نیست. در همۀ اتم های هر گوهر یا عنصر ویژه، شمار پروتون ها یکس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوهر واژه ی گوهر ( =سرشت، ذات ) را می توان به جای واژه ی تازی عنصر ( element ) به کار گرفت. پارسی بگوییم پارسی بنویسیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هم باوری، همباوری 𐬵𐬀𐬨𐬠𐬁𐬬𐬀𐬭𐬌

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بخشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاک ورز، خاکورز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود واژه ی "فروزه" از برساخته های آذرکیوان در ۵ سده پیش است با این شوند ( دلیل ) که فروز به چم روشنی است و صفت یا فروزه واژه ای ست که برای فروزش یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

درود واژه ی "نشان" چمهای فراوانی دارد بهتر است برای واژه ی [صفت] برابر دیگری گزیده شود، واژه ی "فروزه" از برساخته های آذرکیوان در ۵ سده پیش است با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درود واژه ی "نشان" چمهای فراوانی دارد بهتر است برای واژه ی [صفت] برابر دیگری گزیده شود، واژه ی "فروزه" از برساخته های آذرکیوان در ۵ سده پیش است با ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زادوَر، زادآور. 𐬰𐬁𐬛𐬬𐬀𐬭، 𐬰𐬁𐬛𐬁𐬬𐬀𐬭.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزشمند، پرارزش، زندگی بخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودپاشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بایسته بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی همانندی . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناشونده، ناشدنی، نشدنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناشونده، ناشدنی، نشدنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پس نگری، پسنگری

پیشنهاد
٠

پَسنِگری کردن، پسنگریستن، پس نگریستن

پیشنهاد
٠

پَسنِگری کردن، پسنگریستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پس نگری، پسنگری، پسنگری کردن، پسنگریستن= عطف بما سبق کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

" بُنِش" بنش از واژه ی بونیشتیه پهلوی به چم بن و پایه و اصل داشتن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پس گردش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آماردار [𐬁𐬨𐬁𐬭𐬛𐬁𐬭 ] آمارداری= حسابداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمارداری، آماردار= حسابدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

درود در زبانهای ایرانی برای ژاد یا جنسیت دختر، نامواژه هایی مانند کِچ، کیجا، کیزگ و. . به کار می رود ( بجای فرزند دختر واژه های دُت، دخت و دختر کاربر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرخاب، سرخبال 𐬯𐬊𐬭𐬑𐬁𐬠 ، 𐬯𐬊𐬭𐬑𐬠𐬁𐬭

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرخاب، سرخبال [𐬯𐬊𐬭𐬑𐬁𐬠 ، 𐬯𐬊𐬭𐬑𐬠𐬁𐬮] نامواژه [نحام] یک واژه ی تازی است، نام پارسی این پرنده سرخاب است، نامواژه ی سرخبال نیز می تواند درخور ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واجدان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازبرخاستن، زندگی دوباره، رستاخیز، بازشکوفایی، رواگ ( رواج ) دوباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یکسره مانند شیفت لانگ= پاس یکسره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"یکسره" شیفت لانگ= پاس یکسره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاس، پاسش[𐬞𐬁𐬯، 𐬞𐬁𐬯𐬈𐬱]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گون، گونش[𐬔𐬎𐬥، 𐬔𐬎𐬥𐬈𐬱] چگونه= چه حالتی، چه وضعیتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گون، گونش چگونه= چه وضعیتی، چه حالتی

پیشنهاد
١

"دین دبیره" الفبای اوستایی یا دین دبیره ( 𐬛𐬌𐬥 𐬛𐬀𐬠𐬌𐬭𐬈 ) یکی از بهترین و رساترین دبیره ها یا خطهای الفبایی ساخته دست بشر است که در زمان ساسانی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"کِلک" دبیره به چم [خط الفبایی] است و نگاره را نیز می توانیم به جای واژه ی تازیِ [تصویر] به کار ببریم. واژه ی کِلک به چم قلم و خامه است ولی امروزه ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کِلک فرنگی احوال دل به کلک فرنگی نوشته ایم خوش سرمه در گلوی قلم کرده ایم ما. ارادت خان واضح ( از آنندراج ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گماشتگان، پیشکاران، کاریاران، پادوها، نوکران، چاکران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرانکی، فرانسیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو را من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی، وزآن دلخستگانت راست اندوهی فراهم، تو را من چشم در راهم.

پیشنهاد
١

کلید در گنج حکیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همریختی در زیست شناسی: همانندی ساختمان و ریختِ ( شکل ) سازواره هایی که به گونه ها و نژادهای گوناگون وابسته هستند، جور ریختی، در شیمی: همانندی بلوره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زیست شناسی: جورریختی، همریختی= همانندی ساختمان و ریخت ( شکل ) سازواره هایی که به گونه ها و نژادهای گوناگون وابسته هستند. در شیمی: جوربلوری، همری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زیست شناسی: جورریخت، همریخت= جانور یا گیاه و یا گروهی که همسان با جانور یا گیاه و یا گروه دیگری است. در شیمی: جوربلور، همریخت= بلورهای همسان با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شناسش ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

"سُرایش" واژه ی سرایش به جای نظم در ادبیات. سرودن= به نظم درآوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نویسنده ی برزونامه بر پایه ی یکی از دستنویسهای این کتاب، رزمی سرایی به نام "شمس الدین محمد کوسج" است. در دست نویس برزونامه در کتابخانه کمبریج، یک با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نیک بنگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیک نگریستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نیک نگری، نیک نگریستن= دقت کردن