پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٣,٢٨٨)

بازدید
٦,٣٢٩
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیرواژه ای، زیرواژیک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گسترش پذیر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پادنمون، پادنمونه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پادنمون، پادنمونه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دانشنما، دانشسان، دانشگون، نادانش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پزشکنما، پزشک نما

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخن برانگیز، گفتمان پرور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چادرزنی،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

باز درود، بازدرود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همسو، همراستا=موازی ( زاب یا صفت ) همسویی، همراستایی=موازات ( نام ) ، #همسوییک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از واژه ی [مِژوک] به جای لنز و عدسی بهره گرفت. این واژه برگرفته از مژو به چم عدسی است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

مژوک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

گواهی، سرپرست رده پایین یک نوشته را گواهی ( تایید، پاراف ) می کند سپس سرپرست رده بالاتر آن را امضا می کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

گواهی کردن، سرپرست رده پایین یک نوشته را گواهی ( تایید، پاراف ) می کند سپس سرپرست رده بالاتر آن را امضا می کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیین نامه، آرمان نامه، نگرش نامه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوراکنامه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"همرایان" رایانه همراه، همراه رایانه، همرایانه، 🟢همرایان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

درود واژه ی شروع مگر پارسی است؟ واژه ی [ری استارت] اگر نام باشد برابرواژه ی "بازآغاز" بهترین است و اگر کارواژه ( فعل ) باشد می توان بازآغازیدن را در ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"بازآغاز" نوواژه ای ست به جای [ری استارت]

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نامواژه ی دیزج، تازیده ( تازی شده ) دژگ یا دژک است به چم دژ کوچک. نمونه های دیگر آن در ایران، دیزین و دیزیچه است. شهر کوچک دیزیچه در اسپهان، کرانمن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درود واژه ی زنده، زابِ کُناکی ( صفت فاعلی ) از بُنواژه ی زیستن است، بن کنونیِ این بنواژه [زی] و بن گذشته ی آن [زیست] است. مانند [دان و دانست] که بن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

واکنش، گاهی می توان به جای [اعتراض کردن]، از [واکنش نشان دادن] بهره گرفت.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سنگین، سخت، گزنده، تندوتیز، . . . اعتراض شدیداللحن= پرخاش سنگین، واکنش سخت، واکنش سنگین، پرخاش تندوتیز، واکنش گزنده و. . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برابرواژه ی ضد در پارسی پیشوند پاد است لیک در بسیاری از نمونه ها که واژه ی ضد به کار رفته بستگی به نمونه، می توان از یکی از پسوندهای [زُدا، کُش، شکن، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دم زدا، دمزدا، بخارزُدا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باکتری کُش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- ناقهرمان، - قهرمان ستیز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کف زُدا، کفزدا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زره شکن واژه ای ست که می توان به جای واژه های ضدزره و یا ضدتانک به کار گرفت.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زره شکن، تانک شکن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زره شکن، تانک شکن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زره شکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شار، شارِش، شارگر؛ شار به چم جریان مانند شرشر آب، شُره کردن، سرشار، آبشار و. . پس می توان از واژه ی شار به چم جریان الکتریکی به جای شارژ بهره گیری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شار، شارِش؛ شار به چم جریان مانند شرشر آب، شُره کردن، آبشار، سرشار و. . پس می توان از واژه ی شار به چم جریان الکتریکی به جای شارژ بهره گیری کرد. ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاد زنگنده، پادزنگ، پادژنگ، زنگ زدن برابر با اکسید شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاد زنگنده، پادزنگ، پادژنگ، [ زنگ زدن یا زنگیدن ( ژنگیدن ) برابر است با اکسید شدن]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دل گنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سُهَندشناس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سُهَندزا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سُهَندزا

پیشنهاد
٠

سُهَندزُدا ( حساسیت زدا ) ، آماس زدا

پیشنهاد
٠

واکنش برانگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- سُهَندزا - واکنش برانگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سُهَندزا ( حساسیت زا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رانش زدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگاهییابی خبریابی، خبرگیری. سازمانی برای آگاهی از نیروهای دشمن و یا خبرچینان، جنگ افزارها، برنامه ها و عملیات های در دست کار؛ و سپس فریب دهی و یا ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پادافسردگی، پَدَفسردگی، افسردگی زدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دردزدایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پدآتش، آتشکُش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اندرونی