پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٩٠٢)

بازدید
٥,٠٤٩
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

"درگرفتن" سخن با او به مویی درنگیرد / وفا از هیچ رویی درنگیرد. خاقانی. کدام چاره سگالم که در تو درگیرد / کجا روم که دل من دل از تو برگیرد. سعدی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

از کار افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کار افتاده، خراب شدن= از کار افتادن. خراب کردن= از کار انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود پاسخ به کاربر پارسی: در میان پارسی دوستان " تَرامون" به جای قطر دایره به کار می رود، ترامون از دوبخش "ترا" که پیشوندی کهنست به چم [از سویی به س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در اختیار گذاشتن= در دسترس گذاشتن. در دسترس یا در اختیار گذاشتنِ دانش و آگاهی نیز همرسانی کردن دانش و آگاهی ست. در دسترس گذاشتن یا همرسانی کردن به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هی هر روز با یه نام کاربری نوشته میذاره! ریشه واژه قرمه را که گفتم از غرمه سانسکریت و گرمه اوستایی به چم گرم کردن و پختن گرفته شده، واژه سبزی هم که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مگر قرار است برای ریشه یابی واژه ها سازمان ثبت اسناد و ریشه های تاریخی وجود داشته باشد؟ ریشه یابی واژه ها بر پایه ی همانندی بُن ها و چم ( معنی ) آنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خوب گفتی درواقع همون قرقیزها و قزاق ها و اویغورها ترک اند، مردم آذربایگان که از نظر چهره ای ایرانی اند، آذری هایی هستند که در این سه چهار سده ی گذشته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"خانیز" واژه "خانه" به جز چم آشنای آن، گاهی به چم مربع نیز به کار می رود مانند خانه های شطرنج و. . ، یا "چهارخانه" که به نگاره ای با مربعهای فراوان گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در کتابی که صد سال بیشتر نیست پیدا شده! و نهصد سال گم بوده دنبال نمونه و گواه گشتن کاری بس پرخطا و لغزش است، یابندگان یا شاید بهتر باشد بگوییم جور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ای دانایی که نوشته های مرا نمی پسندی و منفی می دهی یا با گزارش کردن، سعی در پاک کردن آنها داری، خیالی نیست پیگیر کارت باش! ولی منِ بیسواد و خرفت را ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نابایست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در کتابی که صد سال بیشتر نیست پیدا شده! و نهصد سال گم بوده دنبال نمونه و گواه گشتن کاری بس خطا و لغزش است، یابندگان یا شاید بهتر باشد بگوییم جور کن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگاره ( گرافی ) میان دندانی به نگاره ای گفته می شود که برای گرفتن آن، فیلم یا تلق به کمک یک ابزارک، پشت دندان های آسیای بالا و پایین ایستا شده و با پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میان دندانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سراسر دندانی، فرتور ( تصویر ) یا نگاره ( گرافی ) سراسر دندانی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رِندنامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

"مُر" مر قانون= نص قانون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَلک، تلق، طلق. این واژه پارسی ست و به گونه ای سنگ کانی گفته می شود که شفاف و برگه ای شونده است. می توان این واژه را به جای فیلم نگاتیو به کار برد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برآوردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مَرنویسه، مَرنوشت = ریخت نوشتاری شماره = رقم واژه "مَر" در پارسی کهن همان شماره است که در این چم در سروده های فردوسی و دیگران آمده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"رخداده" واقعیت چیزی ست که رخ داده است/روی داده است جدای از درستی یا نادرستی آن. پس به جای واقعیت می توان گفت [رخداده] و به جای واقعی بگوییم [رخدادی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رخدادی، رویدادی. واقعیت چیزی ست که رخ داده است/روی داده است جدای از درستی یا نادرستی آن. پس به جای واقعیت می توان گفت [رخداده] و به جای واقعی بگویی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دگرنده، دگریده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شناسانده شده، شناسه شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه ی نَهمار شاید دگردیس شده ی واژه ی [نه شمار] باشد به چم بیشمار که چم و معنی های بیکران و بسیار بزرگ نیز یافته است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه باید ( وابندی کردن ) باشد که کم کم به چهر گاوبندی کردن درآمده. وابندی کردن به چم وابستن، وابست کردن، زدوبند کردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خط میخی شناسی به شیوه ی پانترکی: یه گوشه سنگنوشته رو می بینه بقیه ش رو بیخیال. اد رو دیده منا رو ندیده! نه تنها اینجا که هر سند و گواهی را بریده بری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کران گر، کَرانگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کرانش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کرانیدن، کرانمند کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی کرانش

پیشنهاد
٠

بیکرانِگی، بیمرزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوبشی وار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کوبِشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر منظور از واژه ی تروما، ضربه ( تنی یا روانی ) باشد می توان واژه ی "کوبش" را به جای آن به کار برد. تروماتیک = کوبشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

"کوبال" کوب پسوند نامسازِ " آل"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انگاری، انگارشی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

" نَهمار" به چم بسیار بزرگ، عظیم، و بیشمار، بیکران است و در بالا پادواژه ( متضاد ) عظیم نوشته شده که نادرست است، نمونه هایی از کاربرد واژه ی نهمار د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پسآیند، دُژآمد، دُشامد= پیامد بد و ناگوار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشنهادی، پیشنهاد شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزاره سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنجیده نگر، سنجیده بین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلی، عشقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهره داشتاری، بهره دارایش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارایش مینوی، دارایش پردازشی ( فکری ) ، داشتاری مینوی یا پردازشی، دارایی مینوی یا پردازشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گرته بهر، بهره رونوشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دگرسویی درود بر جناب کاردو از پیشنهادهای خوبی که برای واژگان بیگانه می گذارید سپاسگزارم. ولی برای این واژه ( تغییر جهت ) ، همسنگهایی که پیشنهاد داده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود [خط میخی شناسِ کی بودی تو شیطون؟!] واژه ی " اَدَم" را در بسیاری جاها به چم و معنی [من] فرض گرفته اند ولی این چم دقیق نیست، اَدَم به چم [منم] اس ...