پیشنهادهای مهدی کشاورز (٣,٢٨٨)
بدرودمان، درودمان، بدرود گویی
گُسَستار، گُسَلِش، گسست و گسل، بن های گذشته و کنونی کارواژه گسستن ( =جدا شدن، جدایی ) است، می توان از آنها نام ستاک ( اسم مصدر ) ساخت به چم فاصله ( ...
فرگشتن به چم تکامل یافتن. فرگشت= تکامل فرگشته= تکامل یافته
پشتیبانی کردن، هوای ( کسی را ) داشتن، پشت ( کسی ) بودن، اداره کردن. نمونه: تو برو جلو، من دارمت. او با داشتن دستمزد کم، تونسته به خوبی خانواده اش ر ...
شدِگی، شوِش از ستاک شدن، و دگرش پذیری به جای انفعال منفعل= شده، دگرش پذیر
بایمان به جای قانون بایمان: بای=بن کنونی از بایستن، مان=پسوند نامساز. بایمان نامواژه ای ست که بایدها را بازنمایی می کند همان کاری که واژه ی قانون می ...
تند واکنش، زود واکنش گروه های تند واکنش
هنجارش 𐬵𐬀𐬥𐬘𐬁𐬭𐬆𐬱
"بِچَمد" ، "چمد" ما واژه ی چم را به جای معنی به کار می بریم، واژه ی [یعنی] کارواژه یا فعلی تازی است به چم [معنی می دهد، قصد می کند]. اینک اگر ما کار ...
"بایستار" این واژه ی چم رسان و درخور را در پیشنهادهای جناب شمس دیدم و می پندارم که می تواند جایگزین خوبی به جای قانون باشد. نوواژه ی بایستار، نام ست ...
پس زدن، وازدن، کنار زدن، پسزنی، وازنی، کنارزنی، پسزَنِش، وازنش
درود به جناب ابراهیمی داشتن و داریدن ساخته شده از بن گذشته و کنونی و از یک ریشه اند ولی کاربرد یکسانی ندارند که با هم جابجا شوند، چم ( معنیِ ) داشتن ...
دوست گرامی اینگونه نگاه به واژه، ویژه ی سروده های دلی و ذوقی و عاشقانه است که جایگاه خود را دارد، در اینجا واشکافی واژه از نگاه ریشه شناسی و به شیو ...
پندار پهنه
اینگونه که نگریسته می شود واژه ی "نِبیگ" که از نبشتن یا نوشتن برگیری شده از همه ی برابرواژه ها برای جایگزینی به جای کتاب بهتر باشد. واژه ی نسک را هم ...
آزمون خداوندی اگر با من نبودش هیچ میلی/چرا ظرف مرا بشکست لیلی
دگریسته شدن، دگرش یافتن
نسک نویس، نسخه نویس کسی که در گذشته، از نوشته های کهن نسخه ( نسک ) برداری می کرده.
دگریدن یا دگریستن= عوض کردن، تغییر دادن. بِدِگر= عوض کن، تغییر بده
دگریدن یا دگریستن= عوض کردن، تغییر دادن. بِدِگر= عوض کن، تغییر بده
"پیمایش" واژه ی پیمایش به چم اندازه گرفتن، سنجیدن را می توانیم به جای نقد یا انتقاد به کار گیری کنیم.
سویِگان
"داریدن" به جای ساپورت کردن [تو برو جلو، من دارمت] [ آموزگار به سرپرست ( گرداننده یا مدیر ) آموزشگاه: من نمی تونم این همه بچه ی تخس رو بدارم!]
"داریدن" به جای ساپورت کردن [تو برو جلو، من دارمت] [ آموزگار به سرپرست ( گرداننده یا مدیر ) آموزشگاه: من نمی تونم این همه بچه ی تخس رو بدارم!]
درود بر جناب نقدی ارجمند سخنتان درست است ولی آیا قانونی هست که فرمان دهد پیشوند را نمی توان در جایگاه یک بن جداگانه به آن نگریست و نباید از آن کارواژ ...
"کژچیم" چیم= دلیل، علت، کژچیم= چیم و دلیل ناراست و گمراه کننده. 𐬐𐬀𐬲𐬗𐬌𐬨=کژچیم. اگر واژه [دژشوند] نیز به کار رود به گمانم بهتر است که به همین ...
واژه ی "چیم"= [دلیل، معنی] است اینک می توانیم از روی آن و با بهره گیری از یک پیشوند، برابرواژه ای به جای مغلطه[=دلیلِ ناراست و گمراه کننده] بسازیم ما ...
[کوشیا] نام سرزمین اتیوپی در نسکها ( کتابها ) ی پهلوی. مردم این سرزمین خود را از دودمان کوش فرزند حام پسر نوح پیامبر می دانسته اند.
واژه ی [واژگون] واژه ای ست پارسی که در بنیاد از واژه ی پهلوی [اَپاچ کون] به چم سرنگون یا وارونه گرفته شده. پیشوند [اَپاچ] یا [اَباز] به چمهای دوباره ...
بی چیم برگرفته از واژه ی پهلوی ابی چیم[𐬀𐬠𐬌𐬗𐬌𐬨]
"بینام" در پهلوی اَبی نام[𐬀𐬠𐬌𐬥𐬁𐬨]=مجهول، ناشناس
ناهنجاری زا
"درشت سری" ناهنجاری مادرزادی که در آن، سر نوزاد هنگام زایش، بزرگتر از اندازه ی هنجار و طبیعی ست. این حالت از روی بسته بودن آبراه مغزی نخاعی در سر رو ...
"درشت سری" ناهنجاری مادرزادی که در آن، سر نوزاد هنگام زایش، بزرگتر از اندازه ی هنجار و طبیعی ست. این حالت به خاطر بسته بودن آبراه مغزی نخاعی در سر ر ...
مغزآسیبی هرگونه آسیب به مغز در پی کوبش یا ضربه، خونریزی مغزی، سکته، توده خوش خیم یا بدخیم مغزی، عفونت های ویروسیک یا باکتریک مغزی و. . . مغزآسیبی= ا ...
مغزاسیبی، مغز آسیبی
واژه ی آماس را می توان در جایگاه پسوند به جای پسوند لاتین آیتیس ( itis ) به کارگیری کرد مانند مغزاماس به جای انسفالیت یا انسفالایتیس.
مغزاماس، مغز آماس واژه ی آماس به چم [التهاب، ورم] را می توان در جایگاه پسوند به جای پسوند آیتیس ( itis ) لاتین و برای نشان دادن آماس و التهاب یک اندا ...
مغزاماس
مغزاسیبی، مغز آسیبی
"مغزاماس" می توان واژه آماس به چم [التهاب و ورم] را در جایگاه پیشوند به کار گرفت: مغزاماس به جای آنسفالیت یا انسفالایتیس
" کاوَکاماس" کاوک= سینوس آماس= ورم، التهاب؛ برابر با پسوند itis ( آیتیس ) در لاتین. آماس در ریخت پسوندی می تواند به دیس [آم] نیز کوتاه شود. کاوکاما ...
" کاوَکاماس" کاوک= سینوس آماس= ورم، التهاب؛ برابر با پسوند itis ( آیتیس ) در لاتین. آماس در ریخت پسوندی می تواند به دیس [آم] نیز کوتاه شود. کاوکاما ...
می توانیم از واژه ی " گُنج" به جای حجم بهره ببریم و واژه ی گنجایش را به جای ظرفیت به کار بگیریم.
می توانیم از واژه ی " گُنج" به جای حجم بهره ببریم و واژه ی گنجایش را به جای ظرفیت به کار بگیریم.
" گُنج" گُنج به جای حجم و گنجایش به جای ظرفیت یا حجم درونی
کاوَک، کاواک، کاویده
متذکر شدن= به آگاهی رساندن، آگاهنده شدن، گفتن
گفتن، به آگاهی رساندن
پادش