پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (١,٩٢٤)

بازدید
٢,٦٥٦
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

به چشم آمدن، گمان رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به چشم آمدن، گمان رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به چشم آمدن، گمان رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

در برخی واژاکهایی ( اصطلاحاتی ) که در آنها ممنوع بکار رفته می توان بجای این واژه از واژه [نَه] بهره برد: سیگار کشیدن ممنوع = سیگار نه! بوق زدن ممنوع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در جایی که سخن از واژگان باشد، "پادواژه" جایگزین بسیار خوبی برای متضاد است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه نیافتنی، درون ناشدنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه نیافتنی، نارفتنی، نیامدنی بی درونشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

راهیافتن، درون شدن ورود = راهیابی، درونشد، درونرَوی، در برخی جاها: آمدن، رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پدیدار بودن، فراهم بودن، بودن وجود دارد = هست وجود داشت = بود وجود داشته باشد = باشد، بوده باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آفریده شدن، فراهم شدن، هستی یافتن، پدیدار شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جای داشتن، جای گرفتن بجای کارواژه "واقع شدن"، دربرخی جاها می توان از جای داشتن ( یا گرفتن ) بهره برد: ایران در پهنه ( منطقه ) ی خاورمیانه واقع شده. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واژه "درگاه" بجای کانال تلویزیونی یا کانال اینترنتی هم بکار می رود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیره بودن، حکمفرما بودن، چیرگی،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دورِ هَمی، نشست، مهمانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

درود ُ سپاس جا گرفتن به ترکی=palave etmek / اشغال کردن=İşgal etmek معنی اصلی almak = دریافت کردن و alak = مربوط. دیگر واژه های نامربوط کاربر بالا را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

"تپش" و "واتپش" بجای سینوس و کسینوس یک تپش قلب دارای دو بخش فشردگی و گشودگی ( انقباض و انبساط ) است، با فشرده شدن ماهیچه بطن چپ، انبوهه ای از خون به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

"تپش" واژه سینوس در دانش کهربائیک ( الکترونیک ) ، به یک دوره ی نوسان رفت وبرگشتی یا جنبش اُفت وخیزدار گفته می شود. ما به این جنبش یا نوسان رفت وبرگش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

گویا این واژه در پارسی همیشه در پیوند با [به ذهن] یا چیزی همانند این می آید، متبادر شدن به ذهن=به ذهن آمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

"درباره ی" / "در سنجش با " در برخی باره ها می توان از واژه ی "درباره یِ" بجای "نسبت به" بهره برد: من نسبت به برادرم خوشبینم/من درباره ی برادرم خوشبین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"تختال" تکه های بزرگ تاسی ( مکعبی ) از پولاد که فراورده میانی و پیش از ساخت ورق پولادی می باشد. گونه ای برش بزرگ از سنگ است که دارای ستبری ( ضخامت ) ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

"تختال" 1 - تکه های بزرگ تاسی ( مکعبی ) از پولاد که فراورده میانی و پیش از ساخت ورق پولادی می باشد. 2 - گونه ای برش بزرگ از سنگ است که دارای ستبری ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

" تَختاس" تختاس= تخت تاس، مکعبی که از یک یا دو راستا، تخت یا کشیده شده باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

" تاسی" برگرفته از "تاس" به چم مکعب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

"تاس" واژه تاس بجای مکعب همچنین می توان آمیخته واژه ی " تختاس" را ساخت و بجای مکعب مستطیل بکار برد. تختاس= تاس یا مکعبی که در یک یا دو راستا، تخت یا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه تاس را می توان بجای مکعب بکار برد و همچنین آمیخته واژه ی " تَختاس" را بجای مکعب مستطیل. تختاس= تخت تاس، تاس تخت شده، پهن شده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

برون ریزی، برونریزی، برای هرچیزی بجز انسان: برونریزی ( تخلیه ) بار از پشت کامیون. بروندهی یا برون فرستی برای انسانها: بروندهی ( تخلیه ) ساکنان ساختم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

درود ُ سپاس این پنداشت که نامهای بیگانه ای مانند تلویزیون و. . . که یکسره روامند و جا افتاده شده اند را بتوان کنار گذاشت و برای نمونه نامی مانند "دور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شنواک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

با سپاس از جناب امیر حسین بهره گیری از پیشوند "ترا" ( به چم از سویی به سوی دیگر ) برای ساخت نوواژه ای بجای تلفن بسیار بجا ودرست است ولی به نگاه این ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرهنگ توده، باور عامیانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دم گرگ؛ همانندگویی ( استعاره ) از پگاه دروغین یا دم نخست روشنایی که در پایان شب از سوی خاوران پدیدار شود و گمان رود که پگاه است ولی پگاه راستین نیست ...

پیشنهاد
١

از نخستین نسک ( کتاب ) ها به پارسی ودر دانش پزشکی، گمان می رود نوشته شده به سال 370 ه ق باشد بدست ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

" ترگویه" ترجمه، ترگومان برگردان، گردانش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ترگومان، همچنین " ترگویه" و " گردانش"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برگرداندن، ترگویه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پدافندپذیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

" تراکافت" ترا پیشوندی ست به چم " از این سو به آن سو" و "کافت"، بن کنونی از کارواژه کافتن=کاویدن، جستجو کردن. تراکافت بجای دیالیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترادیس نیم واکه ای = تبدیل شدن واتها ( حروف ) نیمه صدادار ( نیم واکه ) به یکدیگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بدرد نخور، بیهوده، ناکارامد، سر ریز، بیخودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدرد نخور، ناکارامد، بی سود، سر ریز، بیهوده، بیخودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بدرد نخور، ناکارامد، سر ریز، بیهوده، بیخودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در گذرانِ . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

" تَرا" پیشوندی ست در زبان پهلوی به چم و معنای " از این سو تا آن سو" که اکنون نیز برای ساخت نوواژگان بکار می رود: ترابری=بردن از جایی به جای دگر ترا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

همسِتیزی، هم ستیزی = تعارض ( ناسازگاری دوسویه ) هم ستیز = متعارض ( هر یک از سوهای ناسازگار با دیگری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همسِتیز، هم ستیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

"از همین رو" بخاطر همین است که = از همین روست که

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بار آوردن، پروراندن، پرورش دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بار آوردن، بارآوری، بارآورش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

با بودنِ . . . به رغم وجود. . . = با اینکه. . . هم بود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاستی، ریزش، کمبود می توان این واژه ها را جمع بست یا نبست.